خانه / HBR / چرا تبدیل شدن به سازمان داده محور سخت است؟

چرا تبدیل شدن به سازمان داده محور سخت است؟

چرا تبدیل شدن به سازمان داده محور سخت است؟

نویسنده:

زمان مطالعه 5 دقیقه

انتشار:

به‌روزرسانی:

تعداد نظرات: 0

چرا تبدیل شدن به سازمان داده محور سخت است؟

سالهاست که شرکت‌ها در تلاش برای تبدیل شدن به سازمان داده محور با نتایج مختلف هستند. این تلاش‌ها در طول زمان در سازمان‌ها انجام می‌شود و پشتکار، انعطاف‌پذیری، اجرا و تلاش بی‌وقفه برای به‌کارگیری داده‌ها برای تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر در کسب‌وکار، چیزی است که شرکت‌هایی را که به داده محور شدن علاقه دارند را از شرکت‌هایی که به مبارزه برای داده محور نشدن ادامه می‌دهند، متمایز می‌کند اما در حالی که ماموریت ثابت است جزئیات آن نیز تغییر می‌کند.

در حال حاضر، بزرگ‌ترین چالش برای سازمان‌هایی که روی استراتژی داده‌های خود کار می‌کنند، ممکن است اصلاً به فناوری مربوط نباشد. در آخرین نظرسنجی سالانه NewVantage Partners، که پیشرفت ابتکارات داده‌های شرکتی را دنبال می‌کند، مدیران ارشد داده‌ها، اطلاعات و تحلیل‌گرها گزارش دادند که تغییر فرهنگی مهم ترین الزام تجاری است. این یک مشکل قابل درک است که تا حدی دائماً دست کم گرفته می شود: داده محور شدن به توانایی افراد و سازمان ها برای انطباق با تغییرات مربوط می‌شود.

شرکت‌های با سابقه که در طول نسل‌ها یا قرن‌ها موفق بوده‌اند، بعید است که بتوانند یک شبه تغییر کنند – پذیرش اینترنت در خصوص تحول دیجیتال در مدت زمان نصف قرن گذشته انجام شده است. به طور مشابه، تلاش شرکت‌ها برای تبدیل به داده‌محور شدن نشان‌دهنده یک تحول تجاری است که در طول یک نسل در حال انجام است. در این خصوص دستاوردهای زیادی حاصل شده است اما هنوز کارهای بیش‌تری باید انجام شود.

اما در حالی که این یک موضوع جدید نیست، دو پویایی فرهنگی وجود دارد که تلاش‌های شرکت را در چند سال گذشته شکل داده است.

اول، همه‌گیری کووید-۱۹ – و اختلالاتی که ایجاد کرد – آگاهی را نسبت به اهمیت داده‌ها، علم و حقایق افزایش داد. در حالی که ممکن است شرکت‌ها قبلاً به اهمیت داده‌ها توجه کرده باشند، اما این مورد که داده‌های خوب برای تصمیم‌گیری‌های تجاری آگاهانه، محتاطانه و عاقلانه ضروری است، طی دو سال گذشته به وضوح مشخص شده است.

دومین مورد، self-service در حال افزایش است و مردم در هر زمان که به داده‌ها نیاز داشته باشند، می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که اطلاعات بسیار پراکنده است به این معنی که مشتریان می‌توانند اخبار مورد علاقه خود، کانال‌های فضای مجازی و داده‌هایی که می‌خواهند به آن اعتماد کنند، را انتخاب کنند در نتیجه مصرف کنندگان اطلاعات می‌توانند در معرض ارائه انتخابی قرار بگیرند که این موضوع باعث ایجاد مفهوم “حقایق جایگزین” شده است.

در نهایت، یک واقعیت ساختاری وجود دارد: مقدار داده‌هایی که هر روز ایجاد می‌شوند همچنان با نرخ‌های تصاعدی افزایش می‌یابند. با قدرت محاسباتی بیشتر، شرکت‌ها اکنون می‌توانند مقادیر عظیمی از داده‌ها را برای ایجاد پاسخ دقیق پردازش کنند، نه این که فقط به نمونه‌های داده‌ها (sample data) تکیه کنند.

درک این روندها – و اینکه چگونه شرکت های دیگر در حال حرکت در این حوزه هستند – می تواند به شرکت ها کمک کند تا به سمت اهداف خود، در تصمیم گیری مبتنی بر داده، پیشرفت واقعی داشته باشند.

موانعی برای تبدیل به داده محور شدن

سه شاخص پیشرفت وجود دارد که در بین سازمان های مورد بررسی برجسته است. اولاً، دستیابی به کسب‌وکار مبتنی بر داده همچنان آرزوی بیش‌تر سازمان‌ها است. در این بین فقط ۲۶.۵ درصد از سازمان‌ها، گزارش داده‌اند که یک سازمان داده‌ محور تأسیس کرده‌اند. دوم، داده محور شدن مستلزم تمرکز سازمانی بر تغییرات فرهنگی است. در نظرسنجی امسال، ۹۱.۹ درصد از مدیران، موانع فرهنگی را بزرگ‌ترین مانع برای تبدیل شدن به کسب‌وکار داده محور عنوان می‌کنند. همان طور که اشاره شد، این یک مشکل فناوری نیست، بلکه مشکل تغییر در مردم است.

در آخر، سازمان‌ها در حال ایجاد عملکرد نقش رهبری هستند. در اصل نقش مدیر ارشد تجزیه و تحلیل داده  که پایه و اساس داده محور شدن است را فراهم می‌کند. با این حال، تنها ۴۰.۲٪ از شرکت ها گزارش می دهند که این نقش به خوبی در سازمان آنها تثبیت شده است.

امروزه، شرکت‌ها با حجم وسیع و همچنین منابع جدیدی از داده‌ها مواجه می‌شوند که شامل داده‌های حسگر، سیگنال‌ها، متون، تصاویر و سایر اشکال مختلف داده‌های بدون ساختار است. اخیراً برآورد شده است که ۸۰٪ از تمام داده‌های جدید ساختاری ندارند، به این معنی که به راحتی نمی توان آنها را جمع آوری یا اندازه گیری کرد.

شرکت‌ها باید این نکته مهم را در نظر بگیرند که داده‌ها یک دارایی تجاری هستند. داده‌ها اغلب از مرزهای کسب‌وکار سنتی عبور می‌کنند بدون این که مالکیتی داشته باشند. سیال بودن داده‌ها و پیچیدگی در مدیریت آن‌ها این ارزش را مداوم و پایدار کرده است. علاوه بر این، همواره یک نگرانی همیشگی درباره شیوه مدیریت و مالکیت داده‌ها وجود داشته است.

تضمین استفاده مسئولانه و اخلاقی از داده‌ها امری مهم است. بسیاری از افراد درباره این موضوع در سال‌های اخیر به طور گسترده پرداخته اند و موضوع منتقدان مختلف از جمله کتی اونیل، در مانیفست سال ۲۰۱۶ در رابطه با  سلاح‌های تخریب ریاضیات اشاره کرد: چگونه داده‌های بزرگ نابرابری را افزایش می‌دهد و دموکراسی را تهدید می‌کند و حتی  شوشانا زوبوف، در فراخوان به دموکراسی سال ۲۰۱۹، در رابطه با عصر سرمایه‌داری نظارتی گفت: مبارزه برای آینده انسان در مرز جدید قدرت قرار دارد.

آثاری که اخیراً توسط Carissa Veliz منتشر شده درباره حریم خصوصی قدرت است که نشان می‌دهد، چگونه و چرا باید کنترل داده های خود را پس بگیرید (۲۰۲۱) و چرا حریم خصوصی مهم است (۲۰۲۱) و توسط استاد حقوق، نیل ریچاردز، عمیق‌تر به مسائل مربوط به مسئولیت حریم خصوصی فردی و داده های شرکتی می پردازد.
نظرسنجی امسال عمیق‌ترین نگرانی شرکت‌ها در مورد اخلاق و مسئولیت در استفاده از داده‌ها را نشان می‌دهد. در این نظرسنجی ۲۱.۶ درصد از رهبران داده گزارش داده‌اند که صنعت به اندازه کافی برای رسیدگی به مسائل و استانداردهای اخلاقی داده‌ها و هوش مصنوعی اقدامات لازم  را انجام داده است. 

گام هایی که شرکت‌ها می‌توانند بردارند

تبدیل شدن به سازمان مبتنی بر داده سفری است که در طول زمان آشکار می‌شود و سال‌ها و گاهی اوقات دهه‌ها به طول می‌انجامد. سازمان‌ها و رهبران کسب‌وکار چه اقداماتی می‌توانند، برای تسریع این مسیر بردارند؟ تجربه به ما می‌گوید که سازمان های داده محور به طور مداوم بر  ویژگی‌هایی تمرکز می‌کنند که آن‌ها را از همتایان خود متمایز می‌کند. شرکت‌های داده محور به طور مداوم این سه اصل را اجرا می‌کنند:

  1. متفاوت فکر کن. رهبران این سازمان‌ها می‌دانند که داده‌ محور شدن نیازمند یک طرز فکر متفاوت است. سازمان‌ها باید برای تفکر متفاوت آماده باشند زیرا هیچ کمبودی در الگوریتم‌های تحلیلی وجود ندارد. این طرز فکر باید با تفکر انتقادی، عدالت انسانی و نگاه به نوآوری خلاق مطابقت داده شوند.
  2. سریع شکست بخورید اما سریع‌تر یاد بگیرید. رهبران داده درک می‌کنند که افراد و سازمان‌ها از طریق تجربه‌هایی یاد می‌گیرند که اغلب مستلزم آزمون و خطاست.  شکست پایه و اساس نوآوری است. شرکت‌هایی که برای یادگیری سریع‌تر آماده هستند –سریع شکست می‌خورند و سریع‌تر یاد می‌گیرند – بینش و دانش را قبل از رقبا به دست خواهند آورد.
  3. بر بلندمدت تمرکز کنید. رهبران داده قدردانی می‌کنند که سفر در راستای داده محور شدن تلاشی برای تحول است که در طول زمان آشکار می‌شود. داده محور شدن یک فرآیند است. ولتر نویسنده فرانسوی این جمله معروف را می‌گوید: «عالی دشمن خوبی است. کمال به ندرت قابل دستیابی است. شرکت‌های داده محور تشخیص داده‌اند که موفقیت به صورت سلسله مراتب بدست می‌آید. رشد می‌کند و سپس گسترش می‌یابد. سازمان‌های موفق انتظار دارند برای مدتی در این حوزه باشند. آن‌ها روی بلندمدت تمرکز می‌کنند

برای رقابت در دنیای روزافزون داده محور در قرن بیست و یکم، رهبران کسب‌و‌کار باید از تجربیات پیشینیان خود بیاموزند. آن‌ها باید فعالانه تلاش کنند تا از دام‌های گذشته دوری کنند و از تجربیات شرکت‌هایی که با موفقیت پیش رفته اند، بهره مند شوند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، در لحظه‌ای که داده‌ها، علم و حقایق از بسیاری جهات به چالش کشیده شده‌اند، تبدیل شدن به یک سازمان داده محور اهمیت دارد

این پست ترجمه‌ای است از مقاله

است Why Becoming a Data-Driven Organization Is So Hard منتشر شده در وب‌سایت HBR. 

با ما همراه شوید!

تیم‌های مختلف آسا در ساختمان‌ها و موقعیت‌های مکانی مختلف آسا مستقر هستند. برای اطلاع از آدرس‌ها و راه‌های ارتباطی با آسا، به صفحه «درباره آسا» مراجعه کنید.

سوالات متداول

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *