خانه / طراحی رابط کاربری (UI) / مدیریت محصول (product management) چیست؟

مدیریت محصول (product management) چیست؟

مدیریت محصول (product management) چیست؟

نویسنده:

زمان مطالعه 20 دقیقه

انتشار:

به‌روزرسانی:

تعداد نظرات: 0

آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چگونه یک محصول از یک ایده خام به یک محصول محبوب تبدیل می‌شود؟ یا اینکه چه چیزی باعث می‌شود برخی محصولات در بازار موفق شوند و برخی دیگر شکست بخورند؟ پاسخ این سوال‌ها را می‌توان در نقشی حیاتی یافت که شاید کمتر به آن توجه شده باشد: مدیریت محصول!
مدیریت محصول فرایندی است که طی آن یک ایده اولیه با بررسی نیازهای مشتری، تحلیل بازار و هماهنگی تیم‌های مختلف به یک محصول واقعی و موفق تبدیل می‌شود. این نقش، ترکیبی از استراتژی، خلاقیت و توانایی حل مسئله است که تضمین می‌کند هر مرحله از توسعه محصول با چشم‌اندازی مشخص و هدفمند پیش برود. در این مطلب از آسا، قرار است درباره مدیریت محصول صحبت کنیم و بفهمیم چرا این نقش کلیدی، قلب تپنده هر محصول موفق است.

تعریفی از مدیریت محصول

مدیریت محصول

مدیریت محصول به هدایت یک محصول از ایده اولیه تا عرضه نهایی و حتی فراتر از آن مربوط می‌شود. این فرایند شامل درک نیازهای مشتریان و تعیین وظایف محصول، همچنین همکاری با تیم‌های مختلف طراحی، مهندسی و بازاریابی است. بنابراین، مدیران محصول مسئول هدایت محصول در مسیر درست هستند. آن‌ها با دریافت بازخورد مشتری، بررسی روندهای بازار و هماهنگی با اهداف کسب‌وکار این وظیفه را انجام می‌دهند. یک مدیر محصول باید بین چشم‌انداز محصول و اهداف و توانایی‌های کسب‌وکار، تعادل برقرار کند.
در نهایت، هدف اول مدیریت محصول، حفظ محصول در مسیر دستیابی به عرضه موفق است. سپس، نوبت به بهبود و ارتقای مستمر محصول می‌رسد. این نقش پیچیده نیازمند ترکیبی از خلاقیت، تفکر استراتژیک و رهبری است تا محصول به بهترین شکل ایجاد شده و در بازار موفق عمل کند. اما منظور از محصول دقیقا چیست؟‌

محصول در مدیریت محصول چیست؟

در مدیریت محصول، محصول به هر چیزی اطلاق می‌شود که نیاز یا مشکل یک بازار هدف مشخص را برآورده می‌کند. این محصول می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله کالاهای فیزیکی، خدمات دیجیتال، نرم‌افزارها یا حتی یک سری فعالیت‌ها و تجربیات! در واقع، هر چیزی که بتوان برای پاسخگویی به نیازها، خواسته‌ها یا مشکلات مشتریان ارائه کرد، یک محصول محسوب می‌شود.
این جنبه حل مسئله، بخش اساسی تعریف یک محصول در فرایند مدیریت محصول است. علاوه‌بر این، مدیریت محصول به این می‌پردازد که هر محصول باید یک ارزش پیشنهادی واضح داشته باشد. یعنی ترکیبی منحصربه‌فرد از ویژگی‌ها، مزایا و خصوصیات که آن را از گزینه‌های موجود در بازار متمایز و برای مشتریان جذاب می‌کند. در بخش بعدی فرایندهایی که باید در یک مدیریت صحیح طی شود را بررسی می‌کنیم.

فرایند مدیریت محصول و عملکردهای کلیدی آن

فرایند مدیریت محصول و عملکردهای کلیدی آن

مدیریت محصول یک فرایند کوتاه‌مدت و ثابت نیست، بلکه سفری است که با احساس نیاز کاربران شروع شده و تا زمانی که محصول زنده است، ادامه پیدا می‌کند. در ادامه، این فرایند مهم و مراحل آن را بررسی می‌کنیم. توجه داشته باشید که این فرایند ممکن است با توجه به هر محصول تا حدی متفاوت باشد، اما گام‌های اصلی به همین شکل هستند.

۱. تحقیق درباره نیازهای مشتریان

یکی از وظایف اصلی مدیر محصول، درک عمیق نیازهای مشتریان است. این کار با جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها، تحقیقات تجربه کاربری، مطالعات بازار و دریافت بازخورد مستقیم از کاربران انجام می‌شود. با شناخت دقیق نیازهای مشتری، مدیران محصول می‌توانند توسعه محصولاتی را هدایت کنند که به‌‌خوبی با مخاطب هدف سازگار باشند.

۲. شناخت بازار و مشتریان

مدیران محصول با مطالعه بازار، روندها را درک می‌کنند، فرصت‌های ورود به بازار را شناسایی می‌کنند و تناسب محصول با بازار را می‌سنجند. مدیریت محصول همچنین با بررسی رقبا، اطمینان حاصل می‌کند که محصول نه‌‌تنها نیازهای فعلی مشتریان را برآورده می‌کند، بلکه به تقاضاهای آینده هم پاسخ می‌دهد.

۳. تعیین چشم‌انداز محصول

با درک واضح از بازار و نیاز مشتری، مدیران محصول چشم‌اندازی برای محصول ایجاد می‌کنند. این چشم‌انداز به‌عنوان راهنمای تیم عمل کرده و مشخص می‌کند که محصول باید به چه دستاوردهایی برسد و چگونه در بازار متمایز شود.

۴. هماهنگی با اهداف کسب‌وکار

مدیران محصول اطمینان می‌دهند که محصول با اهداف کلی شرکت همسو باشد. این اهداف می‌تواند شامل افزایش درآمد، گسترش سهم بازار یا تقویت برند باشد. محصول باید در موفقیت بلندمدت شرکت نقش ایفا کند.

۵. اولویت‌بندی ویژگی‌ها و برنامه‌ها

با توجه به محدودیت منابع، مدیران محصول باید تصمیم بگیرند که کدام ویژگی‌ها یا به‌روزرسانی‌ها در اولویت هستند. آن‌ها یک نقشه راه برای محصول طراحی می‌کنند که نیازهای مشتری، فرصت‌های بازار و اهداف کسب‌وکار را متعادل و تیم را در مسیر درستی هدایت می‌کند.

۶. هماهنگی تیم‌ها

مدیران محصول با تیم‌های طراحی، مهندسی، بازاریابی و فروش همکاری نزدیک دارند تا چشم‌انداز محصول را به واقعیت تبدیل کنند. آن‌ها اطمینان می‌دهند که همه افراد همسو در یک جهت حرکت می‌کنند و به‌صورت موثر همکاری دارند.

۷. نظارت بر عملکرد

پس از عرضه محصول، کار تمام نمی‌شود. مدیران محصول به‌‌طور مداوم عملکرد محصول را نظارت و تحلیل می‌کنند. آن‌ها داده‌هایی را درباره نحوه استفاده از محصول و میزان تحقق اهداف آن جمع‌آوری می‌کنند. این تحلیل مداوم به آن‌ها کمک می‌کند تا در طول زمان تغییرات و بهبودهای لازم را اعمال کنند.

همان‌طور که می‌بینید، مدیریت موفق محصول شامل بهبود مداوم محصول براساس بازخورد مشتریان، بینش‌های بازار و پیشرفت‌های فناوری است. این فرایند تکرارشونده تضمین می‌کند که محصول در طول زمان مرتبط و رقابتی باقی بماند. اما مدیران محصول باید چه توانایی‌هایی داشته باشند تا به این اهداف دست پیدا کنند؟

مهارت‌های مورد نیاز برای مدیریت موثر محصولات

مهارت‌های مدیریت محصولات

در بخش قبلی با فرایند مدیریت محصول آگاه شدید و احتمالا تا حدی مهارت‌های مورد نیاز برای طی این فرایند را درک کرده‌اید. با وجود این بیایید کمی دقیق‌تر به مهارت‌هایی که برای مدیریت کارآمد محصولات نیاز است را بررسی کنیم.

۱. تفکر استراتژیک

تفکر استراتژیک یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها برای مدیران محصول است؛ زیرا آن‌ها باید تصویر بزرگ‌تری از وضعیت موجود داشته باشند و تصمیماتی اتخاذ کنند که با اهداف تجاری هم‌راستا باشد. یک مدیر محصول با تفکر استراتژیک می‌تواند فرصت‌ها و تهدیدها را شناسایی کند، اولویت‌ها را تعیین کند، در صورت نیاز تغییر مسیر دهد و در زمان مناسب تصمیمات درستی بگیرد.

۲. همدلی با مشتری

همدلی با مشتری یعنی خود را جای مشتری بگذارید و از دیدگاه او فکر کنید. این مهارت برای مدیران محصول ضروری است، چرا که ۷۳٪ از مشتریان انتظار دارند شرکت‌ها نیازهای خاص آن‌ها را درک کنند. شما به‌عنوان یک مدیر محصول باید بتوانید تحقیقات مشتری انجام دهید، داده‌ها را تجزیه و تحلیل کنید و بازخورد کاربران را جمع‌آوری کنید تا درک عمیقی از مخاطب هدف خود به دست آورید. در نتیجه، یک مدیر محصول با همدلی قوی می‌تواند محصولاتی بسازد که مشکلات واقعی را حل کند و تجربه کاربری عالی ارائه دهد.

۳. توانایی‌های تحقیقاتی

برای توسعه محصولات موفق، مدیران محصول باید از بازار به‌طور کامل آگاه باشند. آن‌ها باید به‌طور مداوم تحقیقاتی در بازار انجام دهند، روندها را شناسایی کنند، رقبا را در نظر بگیرند و نقاط ضعف آن‌ها را شناسایی کنند تا فرصت‌هایی برای رشد ایجاد شود. داشتن مهارت‌های تحقیقاتی قوی و کنجکاوی ضروری است تا همیشه یک قدم جلوتر از رقبا باشید.

۴. مهارت‌های حل مسئله

حل مسئله محدود به ایجاد ویژگی‌ها یا محصولات جدید نیست. شما به این مهارت در تمام چرخه عمر محصول نیاز دارید تا بر موانعی مانند کمبود منابع، فرایندهای داخلی نامناسب و مشکلات دیگر غلبه کنید. مهارت‌های حل مسئله با تمرین و صبر زیاد قابل بهبود است. یک مدیر محصول با تجربه سعی می‌کند روی راه‌حل تمرکز کند، نه مشکل! به این شکل، او می‌تواند سوالاتی مطرح کند که او را به راه حل می‌رساند و محصول نهایی را بهینه‌سازی می‌کند.

۵. اولویت‌بندی

یک مدیر محصول ممکن است ده‌ها و حتی صدها ایده‌ از افراد مختلف دریافت کند اما پیگیری همه درخواست‌ها غیرممکن است. بنابراین، مهارت اولویت‌بندی برای یک مدیر محصول، بسیار حیاتی است. اگر به‌عنوان یک مدیر محصول نتوانید تعیین کنید کدام وظایف نیاز به توجه فوری دارند و کدام‌ها می‌توانند منتظر بمانند، باعث شکست تیم خود خواهید شد. برای جلوگیری از غرق شدن در ایده‌ها و درخواست‌های بی‌شمار، از چارچوب‌های اولویت‌بندی استفاده کنید. ماتریس آیزنهاور، چارچوب ارزش در برابر پیچیدگی، تحلیل MoSCoW و امتیازدهی RICE از جمله روش‌های شناخته‌شده هستند که مدیران محصول از آن‌ها استفاده می‌کنند.

۶. هوش تجاری

یک مدیر محصول برای تحلیل‌های صحیح و اتخاذ استراتژی‌های کارآمد، باید دانش و هوش بیزینسی داشته باشد. مدیران محصول باید به‌راحتی جنبه‌های مالی کلیدی شرکت را درک و بیان کنند؛ مانند درآمد ماهانه تکراری (MRR)، ارزش عمر مشتری (CLV)، حاشیه سود، بودجه‌ها و غیره. با وجود این، مدیریت محصول نباید تمرکز خود را فقط به منافع تجاری شرکت معطوف کند؛ چرا که در این صورت، اصل اول یعنی مشتری نادیده گرفته خواهد شد. ایجاد تعادل بین این دو مفهوم برای مدیران محصول بسیار مهم است.

۷. مدیریت زمان

همیشه پروژه‌های زیادی وجود دارد که باید به آن‌ها پرداخته شود، بنابراین کار مدیر محصول هیچ‌گاه تمام نمی‌شود. بااین‌حال، یک مدیر محصول باتجربه همیشه می‌داند چگونه زمان خود را اولویت‌بندی کند تا از هر فعالیت بیشترین بهره را ببرد. به‌عنوان مثال می‌توانید از متد ۴D در مدیریت زمان استفاده کنید: انجام دادن (Do)، به تعویق انداختن (Defer)، واگذاری (Delegate) و حذف (Delete). همچنین می‌توانید از ابزارهای تحلیل‌گر زمان مانند Timeular یا Toggl استفاده کنید تا بفهمید چه مقدار زمان به فعالیت‌های مختلف اختصاص می‌یابد و براساس آن عمل کنید.

۸. صلاحیت فنی

یک مدیر محصول نیازی نیست تا حتما یک توسعه‌دهنده یا فارغ‌التحصیل رشته کامپیوتر باشد، اما درک درست از فناوری‌های مورد نیاز محصول بسیار مهم است. با داشتن دانش فنی، می‌توانید ساختار و ویژگی‌های محصول را با جزئیات بیشتری درک کنید. بنابراین، قادر خواهید بود نقشه‌راه‌ها را ترسیم، ویژگی‌ها را اولویت‌بندی کنید تا اطمینان حاصل شود که محصول با امکانات فنی حاضر، قابل دستیابی است. میزان دانش فنی که نیاز دارید بستگی به پیچیدگی محصول دارد، اگر در شروع این مسیر شغلی هستید، حوزه‌های مورد علاقه خود را مشخص کنید و مهارت‌های فنی پایه مورد نیاز آن را یاد بگیرید.

۹. تفکر طراحی

تفکر طراحی یک رویکرد غیرخطی، انسان‌محور و حل مسئله است که بر همدلی، نوآوری و تکرار تاکید دارد. این برای مدیران محصول ضروری است زیرا به آن‌ها کمک می‌کند محصولاتی بسازند که واقعا نیازهای کاربران را برآورده کند و باعث رشد کسب‌وکار شود. برای مثال، زمانی که مدیران محصول قصد دارند ویژگی جدیدی را توسعه دهند، ابتدا سعی می‌کنند نقاط درد کاربران را درک کنند. سپس ایده‌پردازی، مدل‌سازی و آزمایش راه‌حل‌های ممکن را انجام می‌دهند. در نهایت، مدیران محصول راه‌حل را براساس بازخورد کاربران تکرار می‌کنند. تفکر طراحی ترکیبی از مهارت‌هایی است که باید آن‌ها را یاد بگیرید، از هوش هیجانی و تحقیقات بازار گرفته تا توسعه نقشه راه و طوفان فکری!

۱۰. دقت به جزئیات

مدیر محصول باید به جزئیات توجه کند. برنامه‌ریزی دقیق برای هر گام از توسعه، حتی اگر بسیار کوچک باشد، به مدیران محصول این امکان را می‌دهد که استراتژی‌ها و نقشه‌ راه‌های موثری طراحی کنند: «به چند نفر برای انجام این پروژه نیاز دارم؟»، «چه کسی مهارت‌های لازم را برای کمک به انجام این پروژه دارد؟»، «در طول توسعه این محصول با چه موانعی روبه‌رو خواهیم شد؟»، «این پروژه چطور با هدف شرکت هم‌راستا می‌شود؟» این‌ها تنها چند مورد از صدها سوالی هستند که مدیران محصول باید هنگام توسعه محصولات جدید برای سازمان خود مدنظر داشته باشند.

۱۱. انعطاف‌پذیری

مدیران محصول باید از انعطاف‌پذیرترین افراد در سازمان باشند. اغلب، چیزی به‌طور ناگهانی پیش می‌آید که روند توسعه محصول را مختل می‌کند. شاید تیم یک ایراد بزرگ پیدا کند که تولید باید متوقف شود یا یکی از اعضای تیم به مدت یک هفته مریض باشد. ممکن است طی فرایند توسعه، اولویت‌های سازمان تغییر کند. بدون توجه به نوع اختلال، مدیران محصول باید از انعطاف‌پذیری خود استفاده کنند تا وارد عمل شوند و کار را طبق برنامه پیش ببرند.

۱۲. ارتباط و همکاری

توانایی ارتباط و همکاری در مدیریت محصول حیاتی است. مدیران محصول باید بتوانند به خوبی با رهبران و ذینفعان سازمان در مورد اهداف و پتانسیل‌های محصول صحبت کنند. نکته مهم‌تر این است که مدیر محصول با تیم خود ارتباط مستمر برقرار کند تا مطمئن شود فرایند توسعه دقیقا طبق برنامه پیش می‌رود. توانایی‌های ارتباطی به بهبود همکاری و اعتماد کمک می‌کند. علاوه‌بر این، از آن‌جایی که شما مسئول توسعه محصول هستید، باید اختیارات لازم برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک و همکاری با دیگر ذینفعان را داشته باشید. همچنین یک مدیر محصول باید اهداف واضحی تعیین کند، به تیم خود انگیزه دهد و اعتماد بین اعضای تیم بسازد.

موارد گفته‌شده تنها مهارت‌های مورد نیاز متداول در مدیریت پروژه است. به‌عنوان یک مدیر پروژه گاهی نیاز است که مهارت‌های سخت و نرم بیشتری را یاد بگیرید تا بتوانید توسعه محصول را پیش ببرید. در ادامه بیشتر به اهمیت حضور مدیر پروژه در روند توسعه محصول خواهیم پرداخت.

چرا مدیریت محصول مهم است؟

اهمیت مدیریت محصول

مدیریت محصول به قدری مهم است که آن را می‌توان به‌عنوان شاهرگ توسعه محصول تعریف کرد. همان‌طور که گفته شد، مدیریت محصول حول درک نیازهای مشتری و ساخت محصولی می‌چرخد که به‌طور کامل با این نیازها هم‌راستا باشد و در بازار موفق شود. اما فقط این نیست، بلکه مدیریت محصولات به دلایل زیر هم اهمیت زیادی دارد:

۱. اطمینان از تطابق محصول با نیازهای مشتری

همه ما می‌دانیم محصولی که نیاز مشتری و خواسته‌های او را برطرف نکند، در همان مرحله اول عرضه شکست می‌خورد. به همین دلیل است که فرایند مدیریت محصول با تحقیقات بازار و بررسی نیاز مخاطبان هدف شروع می‌شود. زمانی که این قدم به‌درستی برداشته شود، ارائه‌دهنده محصول، محصولی را توسعه می‌دهد که به این نیازها پاسخ می‌دهد.

۲. ایجاد نوآوری

مدیران محصول مسئول ایجاد طوفان فکری برای توسعه ایده‌ها و استراتژی‌هایی هستند که به نوآوری منجر می‌شود. آن‌ها با مهندسان، طراحان و سایر تیم‌های توسعه همکاری می‌کنند تا محصولاتی نوآورانه و قابل اجرا ایجاد کنند. مدیران محصول نقش کلیدی در شناسایی و ارزیابی آخرین فناوری‌هایی دارند که می‌توانند برای بهبود و به‌روزرسانی محصولات جدید استفاده شوند.

۳. مدیریت کارآمد چرخه عمر محصول

یک محصول موفق فقط محصولی نیست که فروش خوبی داشته باشد، بلکه محصولی است که در تمام چرخه عمر خود سازگار باقی بماند. چرخه عمر یک محصول شامل مراحل مختلفی مانند ایده‌پردازی، توسعه، آزمایش، راه‌اندازی و به‌روزرسانی است. مدیریت محصول بر تمام این مراحل نظارت می‌کند تا در هیچ‌کدام از مراحل مشکلی برای بخش‌ها به وجود نیاید.

۴. بهینه‌سازی عملکرد

محصولی که تکامل پیدا نکند، هر چه قدر هم که خوب باشد، سرانجام از رقابت عقب می‌ماند. نوکیا مثال معروفی از برندهایی است که به این مفهوم توجه نکرد؛ چرا که تصور می‌کرد محصولاتش به اندازه کافی خوب هستند. با وجود این، زمانی که مدیریت محصول به‌درستی انجام شود، عملکرد محصولات از طریق تجزیه و تحلیل داده‌ها ارزیابی خواهد شد تا نقاطی که نیاز به بهبود دارند، شناسایی شوند. به‌عنوان مثال، اگر محصولی به‌‌خوبی فروخته نشود، ممکن است مدیران محصول مجبور شوند ویژگی‌ها یا قیمت آن را با توجه به روندها، نیازهای جدید مشتریان و عملکرد رقبا تغییر دهند.

۵. توسعه یک برند قوی

مدیریت محصول فقط به توسعه محصولات موفق کمک نمی‌کند، بلکه برای ایجاد یک برند موفق ضروری است. مدیران محصول این کار را با ساخت محصولاتی انجام می‌دهند که با برند شرکت هم‌خوانی دارند. به محصولات برند اپل فکر کنید، تمام محصولات این برند با شعار معروف آن یعنی «متفاوت فکر کن» همخوانی دارند. از آیفون گرفته تا اپل واچ، همگی به‌دنبال ایجاد تجربه‌ای متفاوت و در عین حال لذت‌بخش هستند. بدون مدیریت صحیح محصول، توسعه محصولات جدید ممکن است از مسیر درست هویت برند منحرف شود و تاثیر منفی بر آن بگذارد.

به‌صورت خلاصه باید گفت که با مدیریت صحیح محصول، شرکت‌ها می‌توانند هزینه‌های تولید و ریسک‌های مرتبط با آن را به حداقل رسانده و سود یا نتیجه‌ مطلوب را به حداکثر برسانند.

مفاهیم کلیدی مدیریت محصول

مفاهیم کلیدی مدیریت پروژه

تا این نقطه تقریبا مهم‌ترین اصول، فرایند و اهمیت مدیریت محصول را بررسی کردیم. اگر به این حوزه علاقه‌مند هستید، بهتر است با مفاهیم کلیدی آن هم آشنا باشید. در ادامه، مهم‌ترین مفاهیم این حوزه را بررسی می‌کنیم که هرکدام نقش حیاتی در فرایند توسعه محصول دارند:

  • مدیریت چرخه عمر محصول: مدیریت محصول در مراحل مختلف شامل آغاز، رشد، بلوغ و افول، به‌گونه‌ای که محصول در طول این چرخه رقابتی و سودآور باقی بماند.
  • نقشه راه محصول: نقشه راه یک سند استراتژیک است که چشم‌انداز، جهت‌گیری، اولویت‌ها و پیشرفت محصول را در طول زمان مشخص می‌کند.
  • محصول حداقلی قابل عرضه (MVP): نسخه‌ای ابتدایی از محصول که فقط شامل ویژگی‌های اساسی است و به‌منظور آزمایش مفهوم محصول و جمع‌آوری بازخورد کاربران برای توسعه‌های آتی منتشر می‌شود.
  • توسعه محصول به روش اجایل: یک رویکرد تکرارشونده در توسعه محصول که بر انعطاف‌پذیری، همکاری و بازخورد مشتری تاکید دارد و به تیم‌ها امکان می‌دهد تا به‌سرعت به تغییرات واکنش نشان دهند و ارزش را به‌‌صورت تدریجی ارائه کنند.
  • پرسوناهای محصول: شخصیت‌های خیالی که انواع مختلف کاربران را نشان می‌دهند و به تیم‌های محصول کمک می‌کنند تا نیازها، رفتارها و اهداف مخاطبان هدف خود را در فرایند توسعه درک کنند.
  • تناسب محصول-بازار (Product-Market Fit): میزانی که نشان می‌دهد یک محصول چقدر تقاضای بازار را برآورده می‌کند و بیانگر این است که محصول چقدر احتمال موفقیت در بازار دارد.
  • سفر و جریان کاربر: نمایش تصویری از تجربه مشتری با محصول (از آگاهی اولیه تا پس از خرید) که به شناسایی نقاط ضعف و فرصت‌های بهبود کمک می‌کند.
  • شاخص‌ها و معیارهای کلیدی عملکرد (KPIs): شاخص‌ها و معیارهایی برای سنجش موفقیت محصول، مانند تعامل کاربران، رضایت مشتری و درآمد که تصمیم‌گیری و تنظیم استراتژی را هدایت می‌کنند.
  • پرتفوی محصول: مجموعه‌ای از تمام محصولات مدیریت‌شده توسط یک شرکت، که معمولا براساس بازار، بخش‌های مشتری یا واحدهای کسب‌وکار دسته‌بندی و برای متعادل کردن ریسک و حداکثر کردن عملکرد کلی استفاده می‌شود.
  • مشخصات محصول: سندی دقیق که ویژگی‌ها، نیازمندی‌ها و جزئیات فنی محصول را مشخص می‌کند و به‌عنوان نقشه‌ای برای توسعه و اطمینان از هماهنگی تیم‌ها عمل می‌کند.
  • تحلیل محصول: فرایند ارزیابی عملکرد محصول، جایگاه آن در بازار و امکان بهبود، که اغلب شامل تحلیل رقابتی، بازخورد مشتری و معیارهای مالی می‌شود.
  • تجربه محصول: تجربه کلی کاربران از یک محصول، شامل قابلیت استفاده، رضایت و واکنش احساسی، که تاثیر مستقیم بر وفاداری مشتری دارد.
  • استراتژی عرضه محصول به بازار: رویکردی برای معرفی یک محصول جدید به بازار، شامل تاکتیک‌های بازاریابی، فروش و توزیع برای اطمینان از عرضه موفق و پذیرش اولیه.
  • برنامه عرضه محصول: برنامه‌ای که تمام مراحل و اقدامات لازم برای معرفی موفق محصول به بازار را مشخص می‌کند، از جمله جدول زمانی، تاکتیک‌های بازاریابی و فروش، پیام‌های کلیدی و استراتژی‌های توزیع.
  • بازنگری اجایل: جلسه‌ای که در پایان هر اسپرینت اجایل برگزار می‌شود و تیم در آن به بررسی موفقت‌ها، شکست‌ها و راه‌حل‌هایی برای بهبود می‌پردازد.
  • هزینه تاخیر: معیاری که تاثیر اقتصادی تاخیر در ارائه یک ویژگی یا محصول را اندازه‌گیری می‌کند و به تیم‌ها کمک می‌کند تا براساس پیامدهای مالی اولویت‌بندی کنند.

موارد گفته شده مفاهیمی هستند که در هنگام ورود به این مسیر شغلی با آن روبه‌رو خواهید شد، بنابراین بهتر است آن‌ها را یاد بگیرید.

بیشتر بخوانید: نقش بک لاگ محصول و بک لاگ اسپرینت در مدیریت پروژه

چه تفاوتی بین مدیریت محصول و مدیریت پروژه وجود دارد؟

فرق مدیریت پروژه و مدیریت محصول

اغلب افراد مفاهیم مدیریت پروژه و مدیریت محصول را با یکدیگر اشتباه می‌گیرند و حتی آن‌ها را یکی می‌دانند. با وجود این، تفاوت کاملا مشخصی بین این دو مفهوم وجود دارد. مدیریت پروژه بیشتر بر یک مرحله خاص از چرخه عمر محصول، یعنی توسعه محصول متمرکز است. مدیر پروژه تمامی فرایندهای داخلی مرتبط با توسعه محصول را سازماندهی می‌کند و مطمئن می‌شود که پروژه طبق برنامه‌ریزی زمانی و بودجه تعیین‌شده پیش می‌رود. نقش آن‌ها شامل پیگیری پیشرفت، هماهنگی منابع (از جمله اعضای تیم مانند مهندسان و طراحان) و تضمین تحویل به‌موقع محصول است.
از طرفی دیگر، مدیریت محصول فراتر از یک مرحله خاص است. مدیران محصول، کل مسیر یک محصول را از ایده اولیه تا عرضه آن نظارت می‌کنند. تمرکز آن‌ها بر ویژگی‌های محصول، ارزش تجاری و نیازهای مشتری است. در این نقش، وظایف بیشتر در سطح کلان است و شامل تعیین چشم‌انداز کلی، تدوین برنامه استراتژیک و شناسایی و اولویت‌بندی نیازمندی‌ها می‌شود.

توسعه محصول بدون مدیریت آن ممکن نیست!

همانطور که دیدید، مدیریت محصول یک نقش استراتژیک است که به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا اهداف خود را با پاسخ‌گویی به نیازها و خواسته‌های مشتریان محقق کنند. بدون مدیریت موثر محصولات، در بهترین حالت محصولی خواهیم داشت که شاید برای مدتی در بازار حضور داشته باشد اما در نهایت به فراموشی سپرده می‌شود. بنابراین به یاد داشته باشید که توسعه محصول بدون مدیریت درست آن ممکن نیست.

فرصت‌های شغلی

ایجاد محیطی با ارزش های انسانی، توسعه محصولات مالی کارامد برای میلیون ها کاربر و استفاده از فناوری های به روز از مواردی هستند که در آسا به آن ها می بالیم. اگر هم مسیرمان هستید، رزومه تان را برایمان ارسال کنید.

سوالات متداول

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *