خانه /
هوش مصنوعی (AI) فراتر از آن چیزی است که در فیلمهای علمی تخیلی میبینیم. دیگر خبری از رباتهای مرگبار یا ماشینهایی که دنیای ما را تصرف میکنند نیست؛ بلکه امروز AI در حال تغییر دنیای واقعی است. از دستیارهای صوتی مانند سیری و الکسا گرفته تا سیستمهای پیچیدهتری که در خودروسازی، بهداشت و حتی کشاورزی استفاده میشوند، هوش مصنوعی بهسرعت در حال پیشرفت است.
اما هوش مصنوعی به چه معناست؟ به زبان ساده، AI توانایی ماشینها برای تقلید از تواناییهای شناختی انسان است. این فناوری به ماشینها این امکان را میدهد که یاد بگیرند، استدلال کنند و حتی تصمیمات پیچیده بگیرند. اما آیا روزی خواهد رسید که AI به سطحی برسد که از انسانها هوشمندتر شود؟ این سوالی است که هنوز پاسخ دقیقی به آن نداریم.
در اینجا، ما به بررسی دنیای گسترده هوش مصنوعی خواهیم پرداخت و جنبههای مختلف آن از تاریخچه و کاربردها گرفته تا چالشها و فرصتهای شغلی آن را تحلیل خواهیم کرد. با ما همراه باشید تا به این دنیای شگفتانگیز و پرچالش نگاهی عمیقتر بیندازیم.
هوش مصنوعی یکی از شاخههای علوم کامپیوتر است و هدف آن، ایجاد سیستمهایی است که میتوانند هوش انسان و تواناییهای حل مسئله او را تقلید کنند. AI این کار را با جمعآوری حجم عظیمی از دادهها، پردازش آنها و یادگیری از دادههای گذشته خود انجام میدهد. این در حالی است که یک برنامه کامپیوتری عادی، در حالت معمول برای رفع اشکالات و بهبود فرایندها به دخالت انسان نیاز دارد.
از دهه ۵۰ میلادی، که تعریف اولیه AI شکل گرفت، این فناوری مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده و بهتدریج پیچیدگی و تواناییهای آن افزایش یافته است. سیستمهای خبره، پردازش زبان طبیعی، تشخیص گفتار، یادگیری ماشین و بینایی ماشین نمونههایی از کاربردها و انواع مختلف هوش مصنوعی هستند که هر کدام بهطور ویژهای در حل مسائل پیچیده و ارتقای عملکرد سیستمها موثر واقع شدهاند.
حال که بهطور کلی با Ai و انواع هوش مصنوعی آن آشنا شدیم، بد نیست نگاهی کوتاه هم به تاریخچه آن بیندازیم.
🔶 تاریخچه AI به دوران باستان برمیگردد، زمانی که مفهوم اشیای بیجان هوشمند برای اولین بار مطرح شد. در طول قرنها، متفکران و مخترعان مختلف با ایدههای خود به توسعه مفاهیم اولیه AI کمک کردند. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، کار اساسی بر روی ماشینهای قابل برنامهریزی و شبکههای عصبی آغاز شد که در نهایت زمینهساز پیدایش رایانههای مدرن شدند.
🔷 اصطلاح «Artificial intelligence» برای اولین بار در سال ۱۹۵۶ در کنفرانس دارتموث مطرح شد؛ جایی که پیشگامان AI اولین برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی را ارائه کردند. در دهههای بعدی، پیشرفتهای زیادی در این زمینه انجام شد، اما دستیابی به هوش عمومی مصنوعی همچنان دشوار بود و این منجر به دورههایی شد که بهعنوان «زمستانهای AI» شناخته میشوند؛ دورههایی که حمایتهای دولت و صنعت از تحقیقات در این حوزه کاهش یافت.
🔶 با این حال، در اواخر دهه ۱۹۹۰ و با افزایش قدرت محاسباتی و رشد دادهها، هوش مصنوعی وارد دوران جدیدی شد. پیشرفتهای چشمگیری در پردازش زبان طبیعی (NLP)، بینایی کامپیوتر، روباتیک و یادگیری ماشین (Machine Learning) حاصل شد. یکی از مهمترین نقاط عطف این دوره، شکست قهرمان شطرنج جهان توسط سیستم Deep Blue شرکت IBM بود.
🔷 دهه ۲۰۰۰ شاهد ظهور محصولات و خدمات مبتنی بر AI بود؛ از جمله دستیارهای صوتی، موتورهای پیشنهادی و خودروهای خودران که تحول بزرگی در صنایع مختلف ایجاد کردند.
🔶 در دهه ۲۰۱۰، روند پیشرفتهای هوش مصنوعی شتاب بیشتری گرفت و شاهد پیروزیهای چشمگیر سیستمهای AI در نمایشهای بازی و توسعه شبکههای متخاصم مولد (GANs) بودیم. همچنین، استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی برای تشخیصهای پزشکی به یک روند عمومی تبدیل شد.
🔷 در دهه جاری (۲۰۲۰)، هوش مصنوعی مولد (Generative AI) بهطور چشمگیری در حال پیشرفت است و تولید محتوای جدید را براساس درخواستهای کاربران امکانپذیر میکند. مدلهای زبانی مانند ChatGPT-4 و PaLM 2 توانستهاند قابلیتهای بینظیری در پاسخدهی به سوالات، تولید متن و حتی نوشتن کدهای برنامهنویسی از خود نشان دهند. اما همچنان محدودیتهایی از جمله مشکلات توهم یا تولید پاسخهای متعصبه وجود دارد که نیاز به بهبود بیشتر دارند. این پیشرفتها همچنان نشاندهندهی امکانها و چالشهای بزرگی است که در این حوزه وجود دارد.
از آنجایی که هیاهو در مورد هوش مصنوعی اوج گرفته است، ارائهدهندگان محصولات مختلف در تلاشند تا نحوه استفاده محصولات و خدماتشان از آن را تبلیغ کنند و سوار موج شوند. با این حال، اغلب آنچه آنها به عنوان AI از آن یاد میکنند، تنها یک جزء یا یک بخش از این فناوری است؛ مانند یادگیری ماشین.
هوش مصنوعی به پایهای از سختافزار و نرمافزار تخصصی برای نوشتن و آموزش الگوریتمهای یادگیری ماشین نیاز دارد. هیچ زبان برنامه نویسی به تنهایی مترادف با هوش مصنوعی نیست؛ اما پایتون، R، جاوا، C++ و جولیا دارای ویژگیهای محبوب توسعهدهندگان Artificial intelligence هستند.
بهطور کلی، سیستمهای هوش مصنوعی با دریافت مقادیر زیادی از دادههای آموزشیِ برچسبگذاریشده، تجزیهوتحلیل دادهها برای کشف همبستگیها و الگوها و استفاده از این الگوها برای پیشبینی وضعیتهای آینده کار میکنند.
به این ترتیب، یک ربات چت که با نمونههایی از متن تغذیه میشود، میتواند یاد بگیرد که تبادلات واقعی با افراد ایجاد کند، یا یک ابزار تشخیص تصویر میتواند با مرور میلیونها مثال، شناسایی و توصیف اشیا در تصاویر را بیاموزد. البته تکنیکهای جدید که بهسرعت در حال بهبود هستند میتوانند متن، تصاویر، موسیقی و سایر رسانههای واقعی را هم خلق کنند.
فارغ از تمام تفاوتهای ریز و درشتی که این دو نوع هوش با هم دارند، بارزترین تفاوت در نام آنها مشخص است؛ یکی هوش طبیعی حاصل از خلقت است که توانایی دستیابی به آن، با این دقت امکانپذیر نیست و دیگری، نوعی از هوش که به دست انسان ساخته شده است و هنوز تلاش میشود تا حد ممکن، نزدیک به هوش طبیعی شود.
اما در نگاهی دقیقتر، میتوانیم آن را از چند جنبه بررسی کنیم. برای مثال، ذهن انسان در شرایط جدیدی که قبلا تجربه نکرده است، توانایی پردازش و یادگیری و تصمیمگیری در لحظه را دارد؛ اما هوش مصنوعی باید از قبل آموزش داده شود و یا به حجم عظیمی از دادهها که بلااستثنا شرایط مختلف را پیشبینی کرده باشند، متصل باشد.
علاوهبر این، انسان در کنار توانایی پردازش، میتواند احساسات خود را هم در تصمیمات و درک از اطراف دخیل کند، درحالیکه هوش مصنوعی احساس ندارد و تنها میتواند به کمک گیرندههای مختلف و دادههای قبلی، احساسات را از چهره یا صدا تشخیص دهد.
بهصورت کلی، AI تا رسیدن به درجهای قابل قبول از مشابهت به هوش انسانی راه زیادی دارد و شاید حتی هیچوقت به این درجه نرسد.
مقایسه دو تعریف برنامه نویسی و هوش مصنوعی احتمالا مقایسه درستی نیست؛ چرا که این دو تعریف مکمل هم هستند و نمیتوانند مقابل هم قرار بگیرند.
در حالت کلی، در برنامه نویسی بهصورت سنتی این انسان است که دستورالعملها را به ماشین میدهد. اما در هوش مصنوعی، ماشین به کمک آموختهها و الگوریتمها، میتوانند تصمیم بگیرد، اقدام کند و از دادههای ورودی یاد بگیرد. در برنامه نویسی با کدهایی ثابت روبهرو هستیم که برای تغییر عملکرد برنامه، باید توسط برنامهنویس تغییر داده شوند اما هوش مصنوعی میتواند خود را با نیاز و محیط سازگار کند. در نهایت AI هم زیربنای خود را مدیون برنامهنویسان و توسعهدهندگانی است که آن را ایجاد کردهاند.
برای آشنایی با انواع هوش مصنوعی، بهتر است ابتدا به دستهبندیهای کلی این فناوری نگاهی بیندازیم. این دستهبندیها براساس سطح تواناییها و عملکردهای مختلف AI شکل گرفتهاند. هر دسته ویژگیهای خاص خود را دارد که تعیین میکند یک سیستم هوش مصنوعی چگونه کار میکند و چه قابلیتهایی دارد:
اما هوش مصنوعی چطور کار میکند و بر چه پایهای استوار است؟ برنامه نویسی برای توسعه AI بر چهار مهارتهای شناختی یادگیری، استدلال، خوداصلاحی و خلاقیت تمرکز دارد که در ادامه در مورد هر کدوم به اختصار صحبت میکنیم.
این جنبه از برنامه نویسی هوش مصنوعی بر به دست آوردن دادهها و ایجاد قوانینی برای چگونگی تبدیل آن به اطلاعات عملی متمرکز است. قوانین، که الگوریتم نامیده میشوند، دستورالعملهای گامبهگام برای نحوه تکمیل یک کار خاص را برای دستگاههای محاسباتی ارائه میدهند.
این جنبه از هوش مصنوعی بر انتخاب الگوریتم مناسب برای رسیدن به یک نتیجه دلخواه متمرکز است.
این جنبه از برنامه نویسی AI، برای تنظیم مداوم الگوریتمها و اطمینان از ارائه دقیقترین نتایج ممکن طراحی شده است.
این جنبه از هوش مصنوعی، از شبکههای عصبی، سیستمهای مبتنی بر قوانین، روشهای آماری و سایر تکنیکهای AI برای تولید تصاویر، متن، موسیقی و ایدههای جدید استفاده میکند.
ابزارهای هوش مصنوعی بهسرعت در حال پیشرفت هستند و طیف وسیعی از کاربردها را در صنایع مختلف پوشش میدهند. در ادامه به برخی از بهترین و پراستفادهترین ابزارهای AI در دستهبندیهای مختلف اشاره میکنیم:
این ابزارها توانایی درک، تولید و پردازش زبان انسان را دارند:
این ابزارها به تحلیل حجم بزرگی از دادهها و ایجاد مدلهای پیشبینی کمک میکنند:
این ابزارها به طراحان و تولیدکنندگان محتوا در زمینه تولید متن، تصویر و ویدیو کمک میکنند:
این ابزارها برای شناسایی، تحلیل یا تبدیل صدا و گفتار به متن به کار میروند:
این ابزارها برای خودکارسازی وظایف و بهبود کارایی سازمانها استفاده میشوند:
این ابزارها به توسعهدهندگان در تولید کد و بهبود بهرهوری کمک میکنند:
این ابزارها برای تحلیل دادهها و ارائه بینش به مدیران کسبوکار استفاده میشوند:
این ابزارها به هنرمندان و طراحان کمک میکنند آثار خلاقانهتری تولید کنند:
هوش مصنوعی با پتانسیل تغییر نحوه زندگی و کار ما، به ابزاری کلیدی در کسبوکارها تبدیل شده است. این فناوری وظایف تکراری و دقیق را با سرعت و دقت بالا انجام میدهد و بینشهای ارزشمندی از دادههای عظیم ارائه میکند. ابزارهای مولد AI در زمینههایی چون آموزش، بازاریابی و طراحی محصول تأثیرگذارند.
پیشرفتهای هوش مصنوعی نهتنها بهرهوری را افزایش دادهاند، بلکه فرصتهای تجاری جدیدی ایجاد کردهاند؛ نمونه آن اوبر است که با استفاده از AI توانست تحولی در صنعت حملونقل ایجاد کند. شرکتهای بزرگی همچون آلفابت، اپل و مایکروسافت نیز با بهرهگیری از آن رقابتپذیری خود را بهبود دادهاند.
هوش مصنوعی و فناوریهای یادگیری عمیق بهدلیل توانایی در پردازش سریع و دقیق حجم عظیمی از دادهها، بهسرعت در حال پیشرفت هستند. این فناوری میتواند دادهها را به اطلاعات قابل اجرا تبدیل کند، جایی که انسانها با چنین حجم دادهای به چالش کشیده میشوند.
با این حال، یکی از چالشهای اصلی AI هزینه بالای پردازش دادهها است. همچنین، افزایش کاربردهای هوش مصنوعی خطر ایجاد سیستمهای مغرضانه را به همراه دارد که نیازمند دقت و احتیاط در استفاده از این فناوری است.
Artificial intelligence میتواند به معنای واقعی زندگی انسانها را تسهیل کند و سطح جدیدی از رفاه را به ارمغان آورد. در ادامه چند مورد از مزایای هوش مصنوعی را همراه با توضیح کوتاهی ذکر کردهایم:
۱. عملکرد خوب در مشاغل جزئیاتمحور: AI ثابت کرده است که در تشخیص برخی سرطانها از جمله سرطان سینه و ملانوما بهخوبی یا بهتر از پزشکان عمل میکند.
۲. کاهش زمان برای انجام کارهای سنگین داده: AI بهطور گسترده در صنایعی که با حجم زیادی از دادهها سر و کار دارند، از جمله بانکداری و اوراق بهادار، داروسازی و بیمه، استفاده میشود. با استفاده از این فناوری در این صنایع، زمان تجزیه و تحلیل مجموعههای کلانداده کاهش پیدا میکند. بهعنوان مثال، خدمات مالی بهطور معمول از هوش مصنوعی برای پردازش درخواستهای وام و کشف تقلب استفاده میکنند.
۳. کاهش زحمت و افزایش بهرهوری در کارکنان: یک مثال خوب برای این مورد، استفاده از اتوماسیون انبار است که در طول همهگیری کرونا رشد کرد و انتظار میرود با ادغام Artificial intelligence و یادگیری ماشین بیشتر هم رشد کند.
۴. ارائه نتایج سازگار و نامتناقض: بهترین ابزارهای ترجمه AI سطوح بالایی از سازگاری را ارائه میدهند و حتی به مشاغل کوچک هم این امکان را میدهند که با مشتریانشان با زبان مادریشان ارتباط برقرار کنند.
۵. افزایش رضایت مشتریان از طریق شخصیسازی: این فناوری میتواند محتوا، پیامها، تبلیغات، توصیهها و وبسایتها را برای مشتریان شخصیسازی کند.
۶. در دسترس بودن مداوم: AI نیازی به خوابیدن یا استراحت ندارند و خدمات ۲۴/۷ ارائه میدهند.
Artificial intelligence، در کنار مزایای ذکرشده، معایبی هم دارد که کار با این تکنولوژی جدید را دچار چالش میکند. در ادامه چند مورد از مهمترین معایب و نقاط ضعف هوش مصنوعی را ذکر کردهایم:
در سالهای اخیر، هوش مصنوعی راه خود را به بازارهای مختلف باز کرده و نشان داده است پتانسیل خوبی برای ایفای نقش مهمی در هر کدام از آنها دارد. ازجمله:
۱. سلامت: بهبود تشخیص بیماریها، کاهش هزینههای درمان و استفاده از دستیارهای هوشمند برای سادهسازی فرایندها.
۲. کسبوکار: ادغام AI با سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری و استفاده از چتباتها برای خدمات بلادرنگ.
۳. آموزش: خودکارسازی نمرهدهی، شخصیسازی آموزش و ایجاد ابزارهای جدید برای معلمان و دانشآموزان.
۴. مالی: ارائه مشاوره مالی، مدیریت تراکنشها و بهبود امنیت در بازارهای مالی.
۵. حقوقی: خودکارسازی فرایندهای پیچیده، تحلیل اسناد و بهبود خدمات حقوقی.
۶. رسانه و سرگرمی: توصیه محتوا، تبلیغات هدفمند و تولید خودکار مطالب.
۷. کدنویسی: کمک به تولید کد و خودکارسازی فرایندهای فناوری اطلاعات.
۸. امنیت: شناسایی تهدیدات سایبری، تحلیل دادهها و بهبود عملکرد سیستمهای امنیتی.
۹. تولید: استفاده از رباتهای همکار برای افزایش بهرهوری در خطوط تولید.
۱۰. بانکداری: بهبود خدمات مشتری، مدیریت تراکنشها و تصمیمگیریهای مالی.
۱۱. حملونقل: مدیریت ترافیک، پیشبینی تاخیرها و بهینهسازی زنجیره تامین.
با توسعه این تکنولوژی در دهههای اخیر، نقش AI هم در مشاغل و صنایع مختلف پررنگتر شده است. با این حال در برخی از مشاغل، نقش پررنگتری هم دارد. در ادامه به ۱۳ مورد از مشاغلی که ارتباط مستقیمی با AI دارند اشاره میکنیم:
مهندسان یادگیری ماشین از دادهها و الگوریتمها برای بهبود ابزارهای Ai و بهبود دقت استفاده میکنند.
دانشمندان داده، دادههای پیچیده را با استفاده از تکنیکهای Ai و یادگیری ماشینی برای استخراج بینش و تصمیمگیری مبتنی بر داده تجزیه و تحلیل و تفسیر میکنند.
مهندسان Ai، برنامهها و سیستمهایی را با استفاده از تکنیکهای Artificial intelligence و یادگیری ماشین توسعه میدهند.
این افراد از AI برای شناسایی و پیشگیری از تهدیدات سایبری و افزایش امنیت اطلاعات استفاده میکنند.
مهندسان رباتیک رباتهایی را طراحی، توسعه و برنامهریزی میکنند که از تکنولوژی هوش مصنوعی برای کارهایی مانند اتوماسیون، ناوبری و تشخیص اشیا استفاده میکنند.
محققان Artificial intelligence از طریق تحقیق و توسعه الگوریتمها، مدلها و فناوریهای جدید، روی پیشرفت این حوزه کار میکنند.
مهندسان پردازش زبان طبیعی سیستمهای هوش مصنوعی را توسعه میدهند که میتوانند زبان انسان را درک و پردازش کنند و برنامههایی مانند چتباتها و دستیارهای صوتی را فعال کنند.
مدیران محصول Ai بر توسعه و اجرای محصولات و خدمات مبتنی بر Artificial intelligence نظارت میکنند و اطمینان میدهند که آنها نیازهای مشتری و اهداف تجاری را برآورده میکنند.
مشاوران هوش مصنوعی به سازمانها در مورد چگونگی استفاده از فناوریها برای حل مشکلات تجاری و بهبود عملیات، تخصص و راهنمایی میدهند.
طراحانی که از AI برای بهینهسازی تجربه کاربری در وبسایتها و برنامهها بهره میبرند.
با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، تحلیل دادههای پزشکی و پیشنهاد راهکارهای بهبود درمان را انجام میدهند.
این مدیران از سیستمهای مبتنی بر Artificial Intelligence برای خودکارسازی فرایندهای سازمانی و بهبود بهرهوری استفاده میکنند.
توسعهدهندگانی که از هوش مصنوعی برای ایجاد شخصیتهای هوشمند و داستانهای پویا در بازیها استفاده میکنند.
اینها تنها چند نمونه از مشاغلی هستند که نقش Ai در آنها برجسته است. حوزه هوش مصنوعی بهسرعت در حال پیشرفت است و فرصتهای شغلی جدیدی با ادامه پیشرفت فناوری و ادغام در صنایع مختلف در حال ظهور است.
ابزارهای هوش مصنوعی، با ارائه عملکردهای نوآورانه، افقهای جدیدی برای کسبوکارها باز کردهاند. اما این پیشرفتها سوالات جدی اخلاقی نیز به همراه دارند. آیا میتوان به یک سیستم هوش مصنوعی که مبتنی بر دادههای انسانی آموزش دیده است، بهطور کامل اعتماد کرد؟
۱. سوگیری دادهها: الگوریتمهای یادگیری ماشین براساس دادههایی که دریافت میکنند، آموزش میبینند. اگر این دادهها مغرضانه باشند، نتایج نیز بازتابی از همین تعصبات خواهند بود. برای مثال، در سیستمهای استخدام مبتنی بر AI، اگر دادههای آموزشی شامل تبعیضهای جنسیتی یا نژادی باشد، سیستم نیز این تعصبات را تکرار میکند.
۲. مشکل جعبه سیاه (Black Box AI): در برخی از صنایع مانند بانکداری، نیاز به توضیح تصمیمات هوش مصنوعی بسیار حیاتی است. اما بسیاری از سیستمهای AI بهدلیل پیچیدگی الگوریتمها و تحلیل هزاران متغیر، نمیتوانند توضیح شفافی ارائه دهند.
۳. نگرانیهای حریم خصوصی: جمعآوری و پردازش دادههای گسترده میتواند تهدیدی برای حقوق خصوصی افراد باشد، بهویژه در حوزههایی مانند سلامت و مالی.
برای استفاده اخلاقمدار از AI، باید رویکردهای مسئولانهای در تمامی مراحل توسعه و بهرهبرداری اتخاذ شود. اولین قدم، تضمین شفافیت و تشریحپذیری در فرآیندهای تصمیمگیری الگوریتمهاست؛ بهگونهای که کاربران و نهادهای نظارتی بتوانند به نتایج اعتماد کنند. همچنین، انتخاب دادههای متنوع و بدون سوگیری برای آموزش مدلها بسیار حیاتی است، چرا که کیفیت و گستره دادهها نقش کلیدی در دقت و عدالت الگوریتمها ایفا میکند. در کنار این اقدامات، ایجاد قوانین و چارچوبهای قوی برای حفاظت از حریم خصوصی افراد و جلوگیری از سوءاستفاده از دادهها ضروری است. این موارد نه تنها از جنبههای اخلاقی، بلکه برای افزایش اعتماد عمومی به هوش مصنوعی نیز اهمیت دارد.
بعد از معرفی چت بات ChatGPT، تمام دنیا ناگهان با کاربردهای عمومی هوش مصنوعی آشنا شدند و ایران هم از این مورد مستثنی نبود. هرچند علوم و رشتههای مرتبط با هوش مصنوعی چندین سال است که در ایران وجود دارند و شرکتها و مهندسان مختلفی روی توسعه هوش مصنوعی کار میکردند، اما با معرفی ChatGPT و ابزارهای مشابه آن، دنیا وارد فاز دیگری از هوش مصنوعی شد.
امروزه در ایران شاهد استفاده روزمره مردم و به خصوص نسل جوان از تکنولوژیهای هوش مصنوعی هستیم. یادگیری زبان، کسب اطلاعات عمومی، حل سوالات و رفع ابهامات علمی و تخصصی، ساخت تصاویر گرافیکی و …، از کارکردهای این فناوری در ایران هستند.
وقتی هزینههای محاسباتی و زیرساخت دادههای فنی ضروری برای هوش مصنوعی را در نظر بگیریم، متوجه میشویم که استفاده هوش مصنوعی در کسب و کارها، پیچیده و پرهزینه است. خوشبختانه، پیشرفتهای عظیمی در فناوری محاسبات صورت گرفته است؛ همانطور که قانون مور نشان میدهد تعداد ترانزیستورهای روی یک ریزتراشه تقریبا هر دو سال دو برابر و در عین حال هزینه استفاده از کامپیوترها به نصف میشود.
اگرچه بسیاری از کارشناسان بر این باورند که قانون مور احتمالا در دهه ۲۰۲۰ به پایان خواهد رسید، اما همین مساله تاثیر زیادی بر تکنیکهای مدرن هوش مصنوعی داشته است؛ بدون آن، یادگیری عمیق از نظر مالی دور از ذهن و دسترس خواهد بود. از طرفی تحقیقات اخیر نشان داده است که نوآوری Artificial intelligence در واقع از قانون مور هم بهتر عمل کرده است.
با این منطق، تاریخچه پیشرفتهایی که AI در صنایع مختلف ایجاد کرده است، در چند سال گذشته بسیار مهم بوده است و پتانسیل تاثیر حتی بیشتر در چند دهه آینده کاملا اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.