خانه / هوش مصنوعی (AI) / ۸ تکنیک طلایی مهندسی پرامپت برای کنترل بهتر خروجی هوش مصنوعی

۸ تکنیک طلایی مهندسی پرامپت برای کنترل بهتر خروجی هوش مصنوعی

۸ تکنیک طلایی مهندسی پرامپت برای کنترل بهتر خروجی هوش مصنوعی

نویسنده:

انتشار:

به‌روزرسانی:

تعداد نظرات: 0

زمان مطالعه: 12 دقیقه

مهندسی پرامپت صرفا «نوشتن یک دستور» برای مدل نیست؛ بلکه روشی نظام‌مند برای تعریف مسئله، تعیین محدودیت‌ها و هدایت مدل‌های هوش مصنوعی به‌سمت خروجی‌های دقیق و قابل اعتماد است. برای توسعه‌دهندگان، پرامپت خوب یعنی کنترل بهتر بر رفتار مدل، کاهش زمان بازنویسی و بهبود پایداری نتایج در محیط‌های واقعی.

در این مقاله با مفهوم مهندسی پرامپت و اهمیت آن آشنا می‌شوید، یاد می‌گیرید پرامپت دقیق چه تفاوتی با یک دستور ساده دارد، چه تکنیک‌هایی در این حوزه استفاده می‌شود، مزایا آن برای توسعه‌دهندگان چیست و چه مهارت‌هایی برای تبدیل شدن به یک مهندس پرامپت حرفه‌ای لازم است. در پایان نیز بهترین روش‌ها و توصیه‌های عملی برای طراحی پرامپت‌های موثر را مرور خواهیم کرد.

مهندسی پرامپت (Prompt Engineering) چیست؟

مهندسی پرامپت فرایندی است که در آن شما مدل‌های هوش مصنوعی مولد (Generative AI) را به‌گونه‌ای هدایت می‌کنید که خروجی‌های موردنظر شما را تولید کنند.

هرچند هوش مصنوعی مولد سعی می‌کند رفتار انسان را شبیه‌سازی کند اما برای تولید خروجی‌های باکیفیت و مرتبط، به دستورالعمل‌های دقیق نیاز دارد.

در مهندسی پرامپت، شما مناسب‌ترین قالب‌ها، عبارت‌ها، واژه‌ها و نمادها را انتخاب می‌کنید تا مدل هوش مصنوعی بتواند به‌شکلی معنادارتر با کاربران تعامل کند. مهندسان پرامپت با ترکیب خلاقیت و آزمون‌و‌خطا، مجموعه‌ای از ورودی‌ها را طراحی می‌کنند تا هوش مصنوعی در یک برنامه، همان‌طور که انتظار می‌رود عمل کند.

پرامپت (Prompt) چیست؟

پرامپت یک متن به زبان طبیعی است که از هوش مصنوعی مولد (Generative AI) می‌خواهد کاری مشخص انجام دهد. هوش مصنوعی مولد نوعی سیستم هوش مصنوعی است که می‌تواند محتوای جدیدی مانند داستان، گفت‌وگو، ویدیو، تصویر یا موسیقی تولید کند. این مدل‌ها بر پایه‌ الگوریتم‌های یادگیری ماشین بسیار بزرگ ساخته شده‌اند که از شبکه‌های عصبی عمیق بهره می‌برند و با حجم عظیمی از داده‌ها آموزش دیده‌اند.

مدل‌های زبانی بزرگ (Large Language Models یا LLMs) انعطاف‌پذیری بالایی دارند و می‌توانند وظایف متنوعی را انجام دهند؛ از خلاصه‌سازی متون و تکمیل جملات گرفته تا پاسخ به پرسش‌ها و ترجمه‌ زبان‌ها. این مدل‌ها بر اساس داده‌هایی که در مرحله آموزش دیده‌اند، بهترین خروجی ممکن را برای ورودی کاربر پیش‌بینی می‌کنند.

اما از آنجا که این مدل‌ها ذاتا باز و آزادند، کاربران می‌توانند از ترکیب‌های بی‌شماری از ورودی‌ها برای تعامل با آن‌ها استفاده کنند. مدل‌های زبانی بسیار قدرتمند هستند و برای شروع تولید محتوا به ورودی زیادی نیاز ندارند؛ حتی یک کلمه‌ هم می‌تواند پاسخی کامل و مفصل ایجاد کند.

با این حال، هر ورودی‌ای الزاما به خروجی مفید منجر نمی‌شود. سیستم‌های هوش مصنوعی مولد برای تولید پاسخ‌های دقیق و مرتبط، به زمینه (context) و جزئیات کافی نیاز دارند.

وقتی شما پرامپت‌ها را به‌صورت سیستماتیک طراحی کنید، خروجی‌های معنادارتر و کاربردی‌تری به‌دست می‌آورید. در مهندسی پرامپت، این فرایند به‌صورت پیوسته تکرار می‌شود تا در نهایت، خروجی مدل با انتظارات شما هم‌خوان شود.

چرا مهندسی پرامپت مهم است؟

از زمان ظهور هوش مصنوعی مولد، تعداد فرصت‌های شغلی مرتبط با مهندسی پرامپت به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. مهندسان پرامپت نقش پل ارتباطی میان کاربران نهایی و مدل‌های زبانی بزرگ را ایفا می‌کنند. آن‌ها الگوها و اسکریپت‌هایی طراحی می‌کنند که کاربران بتوانند با پر کردن یا شخصی‌سازی آن‌ها، بهترین نتیجه را از مدل‌های زبانی به‌دست آورند. این مهندسان با آزمایش انواع مختلف ورودی‌ها، مجموعه‌ای از پرامپت‌ها می‌سازند تا توسعه‌دهندگان بتوانند آن‌ها را در سناریوهای گوناگون به‌صورت مجدد استفاده کنند.

مهندسی پرامپت باعث می‌شود برنامه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی کارآمدتر و دقیق‌تر عمل کنند. معمولا توسعه‌دهندگان ورودی‌های آزاد و خام کاربران را در قالب یک پرامپت ساخت‌یافته قرار می‌دهند و سپس آن را به مدل هوش مصنوعی می‌فرستند.

برای مثال، در یک چت‌بات هوشمند فرض کنید کاربر بنویسد: «کجا می‌تونم پیراهن بخرم؟»

درون کد برنامه، یک پرامپت مهندسی‌شده وجود دارد که به مدل می‌گوید:

«تو یک دستیار فروش برای یک فروشگاه پوشاک هستی. کاربر در ایران، شهر تهران، از تو پرسیده از کجا می‌تواند پیراهن بخرد. با فهرست سه فروشگاهی پاسخ بده که در نزدیکی او هستند و پیراهن موجود دارند.»

به این ترتیب، چت‌بات پاسخی بسیار مرتبط‌تر و دقیق‌تر ارائه می‌دهد.

مزایای مهندسی پرامپت

مزایای مهندسی پرامپت

مهندسی پرامپت تنها به نوشتن چند دستور برای مدل هوش مصنوعی محدود نمی‌شود؛ بلکه رویکردی نظام‌مند برای کنترل، هدایت و بهینه‌سازی رفتار مدل‌های زبانی است. با طراحی پرامپت‌های هدفمند، توسعه‌دهندگان می‌توانند خروجی‌های دقیق‌تر، سازگارتر و کاربردی‌تری از مدل دریافت کنند. این رویکرد نه‌تنها به بهبود عملکرد سیستم‌های هوش مصنوعی کمک می‌کند، بلکه تجربه‌ کاربری بهتری نیز رقم می‌زند. در ادامه به مهم‌ترین مزایای مهندسی پرامپت می‌پردازیم.

۱- کنترل بیشتر برای توسعه‌دهنده

مهندسی پرامپت به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد که بر نحوه تعامل کاربران با مدل هوش مصنوعی کنترل بیشتری داشته باشند.

پرامپت‌های موثر، نیت کاربر را شفاف می‌کنند و زمینه (context) لازم را در اختیار مدل قرار می‌دهند. این کار به مدل کمک می‌کند خروجی را دقیق‌تر، خلاصه‌تر و در قالب مورد انتظار تولید کند.

علاوه بر این، مهندسی پرامپت مانع از آن می‌شود که کاربران از هوش مصنوعی سوءاستفاده کنند یا درخواست‌هایی بدهند که مدل قادر به پاسخ‌گویی درست به آن‌ها نیست. برای نمونه، در یک برنامه تجاری مبتنی بر هوش مصنوعی ممکن است بخواهید تولید محتوای نامناسب را برای کاربران محدود کنید.

۲- بهبود تجربه کاربر

مهندسی پرامپت باعث می‌شود کاربران بدون نیاز به آزمون‌و‌خطای مکرر، پاسخ‌هایی منسجم، دقیق و مرتبط از ابزارهای هوش مصنوعی دریافت کنند. به‌این‌ترتیب، کاربران می‌توانند در همان پرامپت نخست به نتیجه مطلوب برسند. این رویکرد همچنین به کاهش سوگیری‌هایی که ممکن است در داده‌های آموزشی مدل وجود داشته باشد کمک می‌کند.

افزون بر آن، مهندسی پرامپت تعامل میان کاربر و هوش مصنوعی را طبیعی‌تر و موثرتر می‌کند؛ به‌گونه‌ای که مدل حتی با ورودی‌های کوتاه، هدف کاربر را درک کند. برای مثال، اگر دو کاربر از مدل بخواهند «این متن را خلاصه کن» یکی درباره‌ یک سند حقوقی و دیگری درباره‌ یک خبر، مدل با استفاده از پرامپت مناسب، سبک و لحن هر خلاصه را متناسب با نوع محتوا تنظیم خواهد کرد.

۳- افزایش انعطاف‌پذیری

سطوح بالاتر انتزاع (Abstraction) در مهندسی پرامپت به بهبود عملکرد مدل‌های هوش مصنوعی و ایجاد ابزارهای منعطف‌تر در مقیاس سازمانی کمک می‌کند.

یک مهندس پرامپت می‌تواند دستورالعمل‌هایی طراحی کند که به حوزه خاصی محدود نباشند و به‌جای تمرکز بر داده‌های جزئی، بر ارتباطات منطقی و الگوهای کلی تاکید داشته باشند. چنین پرامپت‌هایی به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که آن‌ها را در بخش‌های مختلف خود به‌سرعت بازاستفاده کرده و از سرمایه‌گذاری‌های خود در حوزه هوش مصنوعی بیشترین بهره را ببرند.

برای نمونه، اگر هدف سازمان شناسایی فرصت‌های بهینه‌سازی فرایندها باشد، مهندس پرامپت می‌تواند چند پرامپت طراحی کند که مدل هوش مصنوعی را به‌گونه‌ای هدایت کنند تا با استفاده از نشانه‌های عمومی (و نه داده‌های خاص هر زمینه)، ناکارآمدی‌ها را تشخیص دهد. این پرامپت‌ها سپس می‌توانند در بخش‌ها و فرایندهای مختلف سازمان مورد استفاده قرار گیرند.

۳ کاربرد مهم مهندسی پرامپت

تکنیک‌های مهندسی پرامپت در سیستم‌های پیشرفته‌ هوش مصنوعی به‌کار می‌روند تا تجربه‌ کاربری در تعامل با مدل‌های زبانی به‌طور چشمگیری بهبود یابد. در ادامه چند نمونه از کاربردهای مهم آن را بررسی می‌کنیم:

۱- تخصص در حوزه‌های خاص

مهندسی پرامپت در برنامه‌هایی که نیاز به پاسخ‌های تخصصی از سوی هوش مصنوعی دارند، نقشی کلیدی ایفا می‌کند. مهندس پرامپتی که در یک حوزه‌ خاص (مثلا پزشکی یا حقوقی) تجربه دارد، می‌تواند مدل را طوری هدایت کند که از منابع درست استفاده کند و پاسخ را با چارچوب و لحن مناسب ارائه دهد.

برای مثال، در حوزه‌ پزشکی، یک پزشک می‌تواند از مدل زبانی مهندسی‌شده برای تشخیص افتراقی یک مورد پیچیده استفاده کند. پزشک تنها علائم و اطلاعات بیمار را وارد می‌کند و برنامه، با تکیه بر پرامپت‌های طراحی‌شده، ابتدا فهرستی از بیماری‌های محتمل را بر اساس علائم ارائه می‌دهد و سپس با توجه به جزئیات بیشتر بیمار، این فهرست را محدود و دقیق‌تر می‌کند.

۲- تفکر تحلیلی و انتقادی

برنامه‌هایی که نیاز به تفکر انتقادی دارند، از مدل می‌خواهند تا مسائل پیچیده را حل کند. در این موارد، مدل باید اطلاعات را از زوایای مختلف بررسی کند، میزان اعتبار آن‌ها را ارزیابی کند و بر اساس استدلال، تصمیم‌گیری کند. مهندسی پرامپت می‌تواند توانایی مدل در تحلیل داده و استنتاج منطقی را بهبود دهد.

برای نمونه، در یک سناریوی تصمیم‌گیری، می‌توان با طراحی یک پرامپت مناسب از مدل خواست که تمام گزینه‌های ممکن را فهرست کند، مزایا و معایب هرکدام را بسنجد و در نهایت بهترین راه‌حل را پیشنهاد دهد.

۳- خلاقیت

خلاقیت به تولید ایده‌ها، مفاهیم یا راه‌حل‌های نو مربوط می‌شود و مهندسی پرامپت می‌تواند در این زمینه نقش چشمگیری داشته باشد.

برای مثال، در زمینه‌ نویسندگی، یک نویسنده می‌تواند از مدل زبانی مهندسی‌شده برای ایده‌پردازی استفاده کند؛ کافی است از مدل بخواهد فهرستی از شخصیت‌ها، فضاها و گره‌های داستانی ارائه دهد و سپس بر اساس آن‌ها طرح اولیه‌ داستان را بسازد.
یا در طراحی گرافیک، یک طراح می‌تواند از مدل بخواهد مجموعه‌ای از پالت‌های رنگی را پیشنهاد دهد که احساس خاصی (مثل آرامش، انرژی یا نوستالژی) را منتقل می‌کنند و سپس از آن‌ها در خلق اثر خود بهره ببرد.

تکنیک‌های مهندسی پرامپت

تکنیک های مهندسی پرامپت

مهندسی پرامپت حوزه‌ای پویا و در حال تکامل است که ترکیبی از مهارت‌های زبانی و خلاقیت را می‌طلبد. هدف از این کار، تنظیم دقیق پرامپت‌ها برای دستیابی به بهترین پاسخ از ابزارهای هوش مصنوعی مولد است.

در ادامه با چند تکنیک رایج در مهندسی پرامپت آشنا می‌شویم که به بهبود عملکرد مدل‌ها در وظایف پردازش زبان طبیعی (NLP) کمک می‌کنند.

۱- پرامپت زنجیره‌ تفکر

در این روش، مسئله‌ پیچیده به بخش‌های کوچک‌تر و منطقی تقسیم می‌شود تا مدل بتواند در چند گام متوالی به نتیجه برسد، نه اینکه مستقیما پاسخ نهایی را بدهد. این کار باعث می‌شود مدل قدرت استدلال و تحلیل بهتری پیدا کند.

برای مثال، اگر پرسش این باشد که «پایتخت فرانسه کجاست؟»، مدل چند مسیر فکری (rollout) ایجاد می‌کند و به پاسخ‌هایی مانند «پاریس»، «پایتخت فرانسه پاریس است» یا «پاریس پایتخت فرانسه محسوب می‌شود» می‌رسد. چون همه‌ مسیرها به یک نتیجه ختم می‌شوند، «پاریس» به‌عنوان پاسخ نهایی انتخاب می‌شود.

در مسائل پیچیده‌تر، می‌توان چند مسیر زنجیره‌ی تفکر را به‌صورت موازی بررسی کرد و در صورت اختلاف زیاد میان نتایج، از انسان برای اصلاح مسیر فکری کمک گرفت.

۲- پرامپت درخت تفکر

این روش نسخه‌ تعمیم‌یافته‌ Chain-of-Thought یا همان زنجیره تفکر است. در اینجا، مدل به‌جای دنبال کردن یک مسیر خطی، چند مسیر احتمالی را به‌صورت هم‌زمان ایجاد می‌کند. سپس برای هر مسیر، مدل دوباره اجرا می‌شود تا از میان شاخه‌ها، بهترین مسیر (بر اساس جست‌وجوی درختی) انتخاب شود.

برای نمونه، اگر سوال این باشد: «تاثیرات تغییرات اقلیمی چیست؟»

مدل ابتدا چند مسیر ممکن ایجاد می‌کند، مانند «فهرست اثرات زیست‌محیطی» و «فهرست اثرات اجتماعی». سپس در مراحل بعدی، هر شاخه را به‌صورت جداگانه گسترش می‌دهد تا پاسخ نهایی جامع‌تر و ساختاریافته‌تر باشد.

۳- پرامپت مایوتیک (Maieutic Prompting)

پرامپت مایوتیک شباهت زیادی به روش درخت تفکر دارد اما با تمرکز بر توضیح و استدلال تدریجی. در این روش، مدل ابتدا پاسخی همراه با توضیح ارائه می‌دهد، سپس از خودش خواسته می‌شود بخش‌های مختلف توضیحش را باز کند و دلایل پشت هر بخش را توضیح دهد. در این فرایند، مسیرهایی که دچار تناقض هستند حذف یا اصلاح می‌شوند تا نتیجه نهایی دقیق‌تر و منطقی‌تر باشد.

برای مثال، اگر سوال این باشد: «چرا آسمان آبی است؟»

مدل ممکن است پاسخ دهد: «زیرا طول‌موج‌های کوتاه نور آبی توسط ذرات موجود در جو زمین بیشتر از سایر رنگ‌ها پراکنده می‌شوند.» سپس از مدل خواسته می‌شود این توضیح را بسط دهد مثلا توضیح دهد چرا نور آبی بیشتر پراکنده می‌شود و جو زمین از چه عناصری تشکیل شده است. این روند باعث می‌شود مدل درک عمیق‌تری از استدلال‌های خود به‌دست آورد و پاسخ‌های منطقی‌تر و منسجم‌تری تولید کند.

۴- پرامپت مبتنی بر پیچیدگی

در این روش، مدل چند مسیر «زنجیره‌ تفکر» (chain-of-thought) را اجرا می‌کند و در نهایت، مسیرهایی را انتخاب می‌کند که طولانی‌تر و منطقی‌ترند؛ یعنی شامل بیشترین تعداد مراحل استدلالی یا محاسباتی هستند. سپس از میان این مسیرها، پاسخی انتخاب می‌شود که بیشترین همگرایی را با سایر مسیرها دارد.

برای مثال، اگر سؤال یک مسئله‌ پیچیده‌ ریاضی باشد، مدل چند بار آن را گام‌به‌گام حل می‌کند. مسیرهایی که بیشترین مراحل محاسبه را شامل می‌شوند و در نهایت به یک نتیجه‌ مشترک می‌رسند، به‌عنوان پاسخ نهایی در نظر گرفته می‌شوند. این روش به مدل کمک می‌کند استدلال‌های کامل‌تر و قابل اعتماد‌تری تولید کند.

۵- پرامپت با تولید دانش

در این تکنیک، مدل ابتدا تشویق می‌شود تا مجموعه‌ای از حقایق مرتبط با پرسش را تولید کند و سپس بر اساس آن‌ها پاسخ اصلی را بنویسد. با این کار، مدل در مرحله‌ دوم بر مبنای دانشی که خودش ایجاد کرده، پاسخ می‌دهد و در نتیجه، کیفیت و انسجام خروجی افزایش پیدا می‌کند.

برای مثال، اگر از مدل بخواهیم مقاله‌ای درباره‌ «تاثیر جنگل‌زدایی» بنویسد، ابتدا ممکن است حقایقی مانند «جنگل‌زدایی موجب تغییرات اقلیمی می‌شود» یا «جنگل‌زدایی باعث از بین رفتن تنوع زیستی می‌شود» را تولید کند و سپس مقاله‌ای بنویسد که این نکات را بسط می‌دهد.

۶- پرامپت از ساده به پیچیده

در این روش، مدل ابتدا مسئله را به چند زیرمسئله تقسیم می‌کند و سپس آن‌ها را به‌ترتیب حل می‌کند. این کار باعث می‌شود پاسخ نهایی منطقی‌تر و ساخت‌یافته‌تر باشد، چون هر زیرمسئله پایه‌ای برای حل بعدی فراهم می‌کند. برای مثال، اگر از مدل بخواهیم معادله‌ «۲x + ۳ = ۱۱» را حل کند، ابتدا ممکن است زیرمسئله‌ها را به این صورت فهرست کند:

۱- «۳ را از دو طرف معادله کم کن»

۲- «دو طرف را بر ۲ تقسیم کن»

سپس با اجرای این مراحل به‌صورت متوالی، پاسخ نهایی یعنی x=4x = 4x=4 را به‌دست می‌آورد.

۷- پرامپت خوداصلاحی

در این تکنیک، مدل ابتدا مسئله را حل می‌کند، سپس پاسخ خود را نقد می‌کند و در ادامه با در نظر گرفتن نقد، پاسخ را بازنویسی و اصلاح می‌کند. این چرخه تا زمانی ادامه می‌یابد که یکی از شرایط توقف (مانند محدودیت زمانی یا تعداد توکن) محقق شود.
برای نمونه، اگر از مدل بخواهیم «مقاله‌ای کوتاه درباره‌ ادبیات» بنویسد، ممکن است ابتدا پیش‌نویسی ارائه دهد، سپس خود را نقد کند (مثلا بگوید: «مقاله مثال‌های مشخصی ندارد») و بعد نسخه‌ اصلاح‌شده‌ای بنویسد که مثال‌های دقیق‌تری دارد. این روند تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که مقاله به سطح کیفی مطلوب برسد.

۸- پرامپت با محرک جهت‌دار

در این روش، مهندس پرامپت با افزودن نشانه‌ها یا کلیدواژه‌های خاص، جهت خروجی مدل را کنترل می‌کند. این کار باعث می‌شود مدل در مسیر مورد نظر حرکت کند و خروجی با هدف مطلوب سازگار باشد. برای مثال، اگر پرامپت این باشد: «شعری درباره‌ عشق بنویس»، مهندس پرامپت می‌تواند آن را به این شکل بازنویسی کند:

«شعری درباره‌ی عشق بنویس که در آن از واژه‌های قلب، شور و ابدی استفاده شده باشد.»

در این حالت، مدل با تمرکز بر این کلیدواژه‌ها شعری تولید می‌کند که از نظر محتوا و حس، با خواسته‌ کاربر هماهنگ‌تر است.

مهارت‌های موردنیاز برای مهندسان پرامپت

مهارتهای مورد نیاز  مهندسی پرامپت

سازمان‌های بزرگ فناوری در حال جذب مهندسان پرامپت برای خلق محتوای خلاقانه، پاسخ به پرسش‌های پیچیده و بهبود وظایف ترجمه و پردازش زبان طبیعی هستند. مهارت‌های کلیدی شامل موارد زیر است:

  • آشنایی با مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs): درک نحوه‌ عملکرد، قابلیت‌ها و محدودیت‌های LLMها برای طراحی پرامپت‌های موثر ضروری است.
  • مهارت‌های ارتباطی قوی: توانایی بیان هدف‌ها، ارائه‌ دستورالعمل‌های دقیق به مدل و همکاری موثر با تیم‌های چندرشته‌ای از اهمیت بالایی برخوردار است.
  • توانایی توضیح مفاهیم فنی: مهندسان پرامپت باید بتوانند مفاهیم پیچیده‌ فنی را به زبان ساده بیان کنند و رفتار مدل را برای ذی‌نفعان غیر‌فنی توضیح دهند.
  • تسلط بر برنامه‌نویسی (به‌ویژه Python): آشنایی با زبان‌های برنامه‌نویسی به‌ویژه پایتون برای کار با APIها، سفارشی‌سازی مدل‌ها و خودکارسازی فرایندها ضروری است.
  • درک ساختار داده‌ها و الگوریتم‌ها: دانستن اصول ساختار داده و الگوریتم‌ها به بهینه‌سازی پرامپت‌ها و درک بهتر سازوکار مدل‌های یادگیری عمیق کمک می‌کند.
  • خلاقیت همراه با درک واقع‌گرایانه از ریسک‌ها: خلاقیت برای طراحی پرامپت‌های نوآورانه لازم است اما مهندس باید در عین حال از خطرات احتمالی و ملاحظات اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی نیز آگاه باشد.

مهارت‌های تکمیلی و حوزه‌های تخصصی در مهندسی پرامپت

مهندسان پرامپت علاوه بر مهارت‌های فنی، باید توانایی درک ظرایف زبانی، معناشناسی، لحن و بافت را نیز داشته باشند، زیرا هر واژه در پرامپت می‌تواند بر نتیجه تاثیر بگذارد. همچنین لازم است بدانند چگونه زمینه، دستورالعمل و داده‌های مورد نیاز را به‌درستی در پرامپت منتقل کنند.

به‌عنوان مثال:

  • برای تولید کد، باید با اصول برنامه‌نویسی و زبان‌های مختلف آشنا باشند.
  • برای تولید تصویر، دانستن مفاهیم طراحی، عکاسی و سینما مفید است.
  • برای تولید متن، آشنایی با سبک‌های نگارش، روایت‌پردازی و نظریه‌های ادبی ضروری است.

در نهایت، مهندسان پرامپت باید شناخت عمیقی از ابزارهای هوش مصنوعی مولد و چارچوب‌های یادگیری عمیق داشته باشند تا بتوانند رفتار مدل را به‌صورت موثر هدایت و بهینه کنند.

بهترین روش‌ها در مهندسی پرامپت

بهترین روشها برای مهندسی پرامپت

مهندسی پرامپت موثر یعنی برقراری ارتباط شفاف با مدل هوش مصنوعی؛ ارتباطی که در آن هدف، محدوده و نوع پاسخ مورد انتظار به‌روشنی مشخص شده باشد. در ادامه چند اصل مهم و بهترین روش در طراحی پرامپت را مرور می‌کنیم:

۱- پرامپت‌های شفاف و بدون ابهام

در پرامپت خود به‌روشنی توضیح دهید چه نوع پاسخی انتظار دارید تا مدل دچار برداشت اشتباه نشود. برای مثال، اگر می‌خواهید خلاصه‌ای از یک رمان دریافت کنید، صراحتا بنویسید که به خلاصه نیاز دارید، نه تحلیل یا نقد. این کار کمک می‌کند مدل دقیقا بر هدف شما تمرکز کند و پاسخی هماهنگ با نیازتان ارائه دهد.

۲- ارائه‌ زمینه و جزئیات کافی در پرامپت

در پرامپت خود اطلاعات زمینه‌ای لازم و الزامات خروجی را بگنجانید و قالب پاسخ را مشخص کنید. برای نمونه، اگر می‌خواهید فهرستی از محبوب‌ترین فیلم‌های دهه‌ ۱۹۹۰ را در قالب جدول دریافت کنید، باید در پرامپت ذکر کنید که دقیقا چند فیلم مدنظر شماست و پاسخ باید در قالب جدول باشد. هرچه پرامپت دقیق‌تر و محدودتر به قالب مشخص باشد، خروجی نیز هدفمندتر خواهد بود.

۳- ایجاد تعادل میان سادگی و دقت

یک پرامپت بیش از حد ساده ممکن است فاقد زمینه‌ کافی باشد و پرامپتی که بیش از اندازه پیچیده است، می‌تواند مدل را سردرگم کند. در طراحی پرامپت باید میان جزئیات هدف‌دار و شفافیت زبانی تعادل برقرار کرد.

این نکته به‌ویژه در موضوعات تخصصی اهمیت دارد، زیرا ممکن است مدل با واژگان یا مفاهیم خاص آن حوزه کمتر آشنا باشد. در چنین مواردی، بهتر است از زبان ساده‌تر و پرامپت‌های کوتاه‌تر استفاده کنید تا مدل سؤال شما را بهتر درک کند.

۴- آزمون و بهبود مداوم پرامپت‌ها

مهندسی پرامپت یک فرایند تکرارشونده است. لازم است چندین بار ایده‌های مختلف را امتحان کنید و نتایج خروجی مدل را بررسی کنید تا به بهترین نسخه برسید. این آزمون و خطای مداوم باعث می‌شود پرامپت‌ها بهینه‌تر شوند، حجم آن‌ها کاهش یابد و دقت و ارتباط خروجی افزایش پیدا کند. از آنجا که هیچ الگوی ثابتی برای نحوه‌ پاسخ‌دهی مدل وجود ندارد، انعطاف‌پذیری و سازگاری در طراحی پرامپت‌ها اهمیت زیادی دارد.

نتیجه‌گیری

اگر هوش مصنوعی را موتور تولید بدانیم، پرامپت سوخت بهینه آن است. با تکیه بر اصولی مانند شفاف‌نویسی، افزودن زمینه کافی، کنترل قالب پاسخ و تکرار–آزمون، کیفیت خروجی‌ها به‌طور محسوس افزایش پیدا می‌کند. پیشنهاد عملی این است: یک کتابخانه کوچک از پرامپت‌های استاندارد تیمی بسازید، آن‌ها را نسخه‌بندی و بنچ‌مارک کنید و برای هر سناریو (خلاصه‌سازی، تولید کد، استخراج داده، تحلیل) الگوهای مشخص داشته باشید. این کار، سرعت توسعه و ثبات تجربه کاربری شما را افزایش می‌دهد.

 

منابع

aws.amazon.com | ibm.com 

سوالات متداول

مهندسی پرامپت یعنی طراحی آگاهانه ورودی برای مدل‌های هوش مصنوعی به‌گونه‌ای که خروجی دقیق، مرتبط و تکرارپذیر تولید شود. پرامپت معمولی صرفا یک دستور است اما مهندسی پرامپت شامل درک هدف، افزودن زمینه، نقش‌دهی و ساختاردهی به پرسش است.

خیر. هر مدل مولد زبانی (مثل Claude، Gemini، Mistral یا LLaMA) از پرامپت استفاده می‌کند. مهندسی پرامپت دانشی مستقل از برند یا پلتفرم است و اصول آن در همه مدل‌ها کاربرد دارد، فقط باید بسته به ویژگی‌های هر مدل تنظیم شود.

برای توسعه‌دهندگان، طراحان محصول، تولیدکنندگان محتوا و هر کسی که با ابزارهای هوش مصنوعی کار می‌کند. در پروژه‌های نرم‌افزاری، مهندسی پرامپت به تیم‌ها کمک می‌کند خروجی‌های دقیق‌تری برای APIها و محصولات مبتنی بر زبان طبیعی بگیرند.

خیر. مهندسی پرامپت در واقع لایه‌ای بالاتر از کار با مدل‌هاست؛ یعنی استفاده‌ هوشمندانه از مدل‌های آموزش‌دیده. برای طراحی یا بهبود مدل‌ها هنوز به دانش یادگیری ماشین و کدنویسی نیاز است.

طول بیش از حد پرامپت، نداشتن هدف واضح، درخواست‌های چندبخشی در یک پرامپت، استفاده از واژه‌های مبهم و ندادن قالب خروجی از رایج‌ترین خطاها هستند.

فرصت‌های شغلی

ایجاد محیطی با ارزش های انسانی، توسعه محصولات مالی کارامد برای میلیون ها کاربر و استفاده از فناوری های به روز از مواردی هستند که در آسا به آن ها می بالیم. اگر هم مسیرمان هستید، رزومه تان را برایمان ارسال کنید.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *