اگر در یک تیم برنامهنویسی مشغول به کار باشید، با موقعیتهایی روبرو میشوید که در آن افراد بر روی قسمتهای مختلف یک پروژه کار میکنند. در این حالت نیاز است که این بخشها با هم ادغام شوند تا یک کد منسجم به وجود بیاید. راه حلی که برای این فرایند وجود دارد، ادغام مداوم (Continuous Integration) یا CI است.
در این مقاله قصد داریم بیشتر با مفهوم CI، اهمیت آن در توسعه نرمافزار و مزایای آن آشنا شویم. با ما همراه باشید.
تعریف Continuous Integration
زمانی که در حال توسعه نرمافزار هستید، نیاز است تا بخشهای مختلف کد که توسط افراد مختلف نوشته میشوند، با یکدیگر ادغام شوند. ادغام مداوم یا CI که با نام یکپارچهسازی مستمر هم شناخته میشود، فرایندی است که در آن کد به صورت اتوماتیک یکپارچه، بیلد و اجرایی شدن آن تست میشود.
با پیادهسازی CI، هر زمان تغییری در سورس کد و سورس کنترل (Source Control) ایجاد شود، به صورت اتوماتیک یک بیلد از آن ایجاد میشود و unit test روی آن صورت میگیرد. این فرایند ممکن است در طول روز چندین بار نیز تکرار شود و هربار، کدها از نظر سلامت و عملکرد کنترل میشوند.
اگر از Continuous Integration استفاده نکنیم، چه اتفاقی میافتد؟
به این فکر کنید که فرایند ادغام تغییرات، چندین روز یا حتی هفته طول بکشد؛ در این شرایط افراد از تغییراتی که ایجاد کردهاند خبر ندارند و همین موضوع، ناسازگاری (Conflict) های زیادی را در کد به وجود میآورد.
در این حالت برطرف کردن خطاهایی که ناشی از این ناسازگاریها هستند، بسیار سختتر میشود و زمان و انرژی زیادی از تیمها میبرد. به عبارتی، واگرایی بین بخشهای مختلف کد (Component) افزایش مییابد و رفع مشکلات و یکپارچهسازی مجدد کد، یک بار کاری اضافه تولید میکند.
مزایای استفاده از Continuous Integration
با کمک CI، توسعهدهندگان در تیم میتوانند هر تغییر کوچک یا بزرگی را در فواصل زمانی مختلف در سورس کنترل وارد کنند و پس از ادغام با کد اصلی، نتیجه این تغییر را ببینند و ارزیابی کنند. این کار باعث میشود تا شاخه اصلی کد پایدار و مرتب باقی بماند و باگهای مختلف، ساختار کلی را برهم نزنند.
زمانی که توسعهدهندگان تغییرات را به صورت آنی ببینند، ترغیب میشوند که در فواصل کوتاه، تغییرات کدها را به صورت قطعات کوچک در سورس کنترل اعمال کنند. این بیلدهای اتوماتیک CI باگهای توسعه را در مراحل اولیه شناسایی میکند؛ در نتیجه هزینه و انرژی کمتری برای رفع آنها صرف میشود.
اجرای اتوماتیک تستها با هر تغییری که در سورس کنترل ایجاد میشود، در نهایت کیفیت سورس کد را بالا میبرد. در صورت نیاز نیز تیمها میتوانند با استفاده سیستمهای کنترل نسخه (Version Control) مانند Git، برای هر فیچر (Feature) یک شاخه کوتاه مدت از کد برای خود روی سیستم بسازند.
تیمها بعد از انجام تغییرات، میتوانند یک Pull Request (درخواست ادغام) ثبت کنند و بعد از تایید این درخواست، تغییرات با کد اصلی ادغام و شاخه کوتاه مدت حذف میشود. این تغییرات میتوانند به دفعات ایجاد شوند و حتی در مواردی، تیمها میتوانند برای شاخههای فرعی قوانینی را مشخص کنند تا از صحت آنها مطمئن شوند.
CI در حال حاضر یکی از Best Practiceهای حوزه توسعه نرمافزار است. این روش به عنوان یکی از بخشهای مهم روشهای چابک توسعه نرمافزار و از ملزومات دواپس و CD (استقرار مداوم) است.
چرا به CI نیاز داریم؟
شاید برای شما هم سوال باشد که چرا نیاز داریم CI را یاد بگیریم. در ادامه به ۱۰ دلیل اشاره میکنیم که میتوانند پاسخ مناسبی برای سوال شما باشند:
۱. در بازههای زمانی کوتاه و چند بار در روز قادر خواهید بود که تغییرات اعمالشده توسط توسعهدهندگان، که با هم ادغام شده است را دیده و یک ارزیابی سریع از آن داشته باشید.
۲. با کمک CI همیشه میتوانید شاخه اصلی کد را تمیز و پایدار نگه دارید.
۳. توسعهدهندگان ترغیب میشوند که تغییرات خود را در قطعات کوچکتر و در دفعات بیشتری در سورس کنترل اعمال کنند.
۴. خطاها خیلی زودتر و در مراحل ابتدایی چرخه حیات نرمافزار شناسایی میشوند.
۵. شناسایی زودتر خطاها باعث می شود هزینه رفع آنها بسیار اندک باشد.
۶. باعث افزایش شفافیت و ارتباط بهتر با ذینفعان میشود.
۷. از آشوب و به هم ریختگی در روز انتشار، جلوگیری میکند.
۸. کمک میکند محصول سریعتر و باکیفیت بهتر به دست مشتری نهایی برسد.
۹. اجرای خودکار تستها و بررسی نتایج آنها، منجر به کیفیت پایدارتری خواهد شد و به پروسه تضمین کیفیت کمک میکند.
۱۰. پیش نیاز Continuous Delivery است.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم تا فرایند Continuous Integration را معرفی و تعدادی از مزایای استفاده از آن را نیز مطرح کنیم. وقتی تیمها و افراد زیادی روی یک پروژه کار میکنند، بحث CI اهمیت زیادی پیدا میکند.
بدیهی است که کیفیت بهتر و کم شدن هزینهها در هر پروژهای، میتواند یک دغدغه مهم محسوب شود؛ استفاده از فرایندها، رویکردها و ارزیابی مناسب است که به بهبود کیفیت، کاهش هزینه کمک میکند و عملکرد ما را به عنوان یک توسعهدهنده بهبود میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید