بیشتر ما تصور میکنیم که سکوت، خالی بودن فضا و بیرنگ بودن، نکات منفی هستند که باید از آنها دوری کنیم. اما واقعیت این است که سکوت، نبود رنگ و فضاهای خالی هستند که باعث میشوند ما صدا را بشنویم، رنگ را ببینیم و به وجود اشیای مختلف پیببریم. در طراحی هم برای ایجاد کنتراست بهتر، از مفهومی به نام فضای منفی (Negative Space) کمک میگیریم.
فضای منفی یا فضای سفید (White Space) به فضای خالی بین المانهای مختلف در طراحی تعاملی گفته میشود. در این مقاله قصد داریم بیشتر با Negative space و کاربرد آن در طراحی رابط کاربری (UI) آشنا شویم. همراه ما باشید.
فضای منفی (Negative Space) چیست؟
فضای منفی (Negative Space) که به آن فضای سفید هم گفته میشود، به بخشی از چیدمان گفته میشود که خالی مانده است. این فضای خالی میتواند دور یک المان، درون آن یا بین المانهای مختلف قرار گرفته باشد. فضای منفی برای تشخیص و تمایز المانهای مختلف از یکدیگر، ایجاد شده است.
این فاصله نه تنها محدوده هر المان را مشخص میکند، بلکه بر اساس اصول گشتالت میتواند یک ارتباط بصری موثر بین بخشهای مختلف طراحی بسازد. بنابراین فضای سفید یک عنصر مهم در طراحی است که تاثیر مثبتی روی تجربه کاربر میگذارد. به گفته مدس سوگارد (Mads Soegaard)، همبنیانگذار Interaction Design Foundation:
«فضای سفید مانند یک بوم است؛ این فضا پسزمینهای است که المانهای مختلف را کنار هم نگه میدارد و باعث دیده شدن آنها میشود».
چطور از فضای منفی در طراحی UI استفاده کنیم؟
در طراحی UI/UX فضای منفی یک فاکتور مهم در بهبود کاربری و ناوبری وبسایت است. برای اینکه به طور بهینه از negative space در طراحی سایت و محصولات دیجیتال استفاده کنید، باید به نکات زیر توجه کنید:
- فضای منفی، فضای هدر رفته نیست. وجود این فضا برای ایجاد کنتراست و سلسله مراتب بصری ضروری است.
- فضای منفی یک المان فعال در UI است. وجود این فضا به طراحی اجازه تنفس میدهد و تجربه کاربری (UX) بهتری را ایجاد میکند.
انواع فضای منفی در طراحی رابط کاربری
در طراحی تجربه کاربری (UX) و رابط کاربری (UI)، دو نوع فضای منفی داریم: فضای ماکرو (Macro) و فضای میکرو (Micro). به طور کلی به فاصله بین اجزای بزرگ طرح، فضای ماکرو، و به فاصله بین اجزای کوچک یا فضای درون یک المان، فضای میکرو گفته میشود.
فاصله میکرو همانطور که از اسم آن مشخص است، فضای کوچکتری را اشغال میکند و برای فواصل کوتاه مثل فاصله بین حروف و … استفاده میشود. در حالی که فاصله ماکرو، فضای بیشتری را اشغال میکند و تاکید بیشتری روی تمایز بین المانها دارد. به طور معمول در طراحی UI/UX، به فواصل مختلف پدینگ (Padding)، مارجین (Margin) و فاصله بین خطوط (Line Spacing) گفته میشود.
پیشنهاد مطالعه: بهترین ابزارهای طراحی رابط کاربری
تفاوت بین فضای منفی و فضای سفید
اگر بخواهیم کوتاه بگوییم، این دو تعریف هیچ تفاوتی با هم ندارند؛ اما چرا به دو اسم مختلف شناخته میشوند؟ ریشه این تفاوت به مبدا این دو تعریف برمیگردد. مفهوم فضای سفید از صنعت چاپ شروع شد؛ زمانی که صفحات چاپی سفید بودند و هر فضایی که دور، بین و درون حروف و تصاویر وجود داشت، سفید بود.
مفهوم فضای منفی از عکاسی گرفته شده است. در عکاسی به فضای تمرکز و کانون توجه فضای مثبت و به هر چیزی که در اطراف این کانون قرار دارد، فضای منفی گفته میشود. امروزه در طراحی UI/UX، مفهوم فضای سفید یا فضای منفی هیچ ارتباطی با رنگ سفید و کانون توجه ندارد، بلکه بیشتر به خالی بودن فضا در طراحی محصولات دیجیتال اشاره دارد.
اهمیت و مزایای استفاده از Negative Space
تصور کنید که وارد یک اتاق پر از وسایل مختلف شدهاید؛ مبلمان، قفسههای مختلف، کیف، کوهی از لباس و کتاب و …. آیا میتوانید در این وضعیت تمرکز کنید؟ آیا میتوانید چیزی را که به دنبال آن هستید پیدا کنید؟ این کار چقدر از شما زمان میبرد؟ حسی که در این لحظه دارید، مشابه حسی است که کاربر وقتی با یک صفحه پر از المانهای مختلف و بدون ذرهای فضای خالی روبرو میشود، تجربه میکند. هم کاربران و هم طراحان، گاهی تصور میکنند که پر کردن فضای محصول با المانها و ویژگیهای مختلف میتواند کمک کننده باشد و کاربر را به چیزی که میخواهد برساند.
اما این تصور اشتباه است؛ معمولا کاربر به همهچیز با هم نیاز ندارد. برعکس، وجود تعداد زیادی المان و عنصر مختلف بدون فضای آزاد میتواند تمرکز او را بهم بزند و باعث شود تا برای رسیدن به هدف خود، انرژی و وقت بیشتری را صرف کند. به گفته آرون والتر، طراح محصول و مدیر تجربه کاربری:
«اگر همه المانهای صفحه برای جلب توجه کاربر فریاد بزنند، صدای هیچ کدام شنیده نمیشود.»
مزایای فضای منفی
به صورت خلاصه میتوانیم به موارد زیر به عنوان مزایای فضای منفی اشاره کنیم:
- خوانایی و مرور راحتتر صفحه را به دنبال دارد.
- سلسله مراتب بصری را بهبود میدهد.
- بدون استفاده از المانهای اضافه مثل جدول، فلش و …، پیوندی شفاف و قابل درک بین عناصر ایجاد میکند.
- با دادن فضای کافی به هر المان، از به همریختگی طرح جلوگیری میکند.
- تمرکز کاربر را به عناصر اصلی جلب میکند و از حواسپرتی جلوگیری میکند.
- به صفحه سبک مشخص و ظرافت میبخشد.
نکاتی که در استفاده از فضای منفی باید به آن ها توجه کنیم
در کنار تمام مزایایی که استفاده از Negative Space دارد، نکات و معایبی هم دارد که توجه به آنها میتواند نتیجه نهایی شما را متحول کند. این نکات عبارتند از:
- اسم گیجکننده
بسیاری از افراد که آشنایی عمیقی با حوزه طراحی ندارند، در ابتدا تصور میکنند که فضای منفی واقعا به یک تاثیر بد روی طراحی اشاره دارد. به همین خاطر نیاز است که که در زمان صحبت با کاربر یا ذینفعان، تعریف درست فضای منفی و فضای سفید را توضیح دهید.
- مجاب کردن ذینفعان برای استفاده بهینه از فضای منفی
تعداد زیادی از ذینفعان اعتقاد دارند که یک محصول خوب، باید تا حد ممکن مملو از اطلاعات باشد. در اینجا وظیفه شما به عنوان یک طراح، متقاعد کردن افراد است که وجود اطلاعات زیاد در یک صفحه با تجربه کاربری بهتر افراد مساوی نیست.
- نیازمند معماری اطلاعات ساختاریافته
اگر یک معماری اطلاعات فکر شده و دقیق پشت طراحی نباشد، فضای منفی نمیتواند از یک طراحی بد، یک طراحی بینقص بسازد. در نتیجه در وهله اول نیاز است که به معماری اطلاعاتی که در محصول نمایش داده میشوند فکر کنید و سپس شروع به استفاده بهینه از فضای خالی کنید.
پیشنهاد مطالعه: رایجترین اشتباهات طراحی رابط کاربری
جمعبندی
فضای منفی به فضای خالی و ضروری در طراحی گفته میشود که به المانهای مختلف، اجازه تنفس و خودنمایی میدهد. شاید به عنوان یک طراح فکر کنید که وجود تعداد زیادی عنصر در یک صفحه به کاربر در رسیدن به هدفش کمک کند، اما این کار تنها باعث حواسپرتی کاربر و تجربه کاربری منفی برای او میشود. در این مقاله با Negative Space آشنا شدیم و چگونگی استفاده بهینه از آن را با هم بررسی کردیم. همچنین به مزایا و اهمیت این فضا در طراحی UI/UX اشاره کردیم. در نهایت هم معایب این تعریف را بررسی کردیم.
دیدگاهتان را بنویسید