مفهوم UX Writer یا تجربهنویس، مفهوم جدیدی است که احتمالا در آگهیهای شغلی به چشمتان خورده است. نویسنده UX، فردی است که متنهای موجود در رابط کاربری (UI) محصولات دیجیتال را مینویسد تا به کاربران در استفاده از محصول کمک کند. متن دکمهها، منوها و فرمها، پیامهای خطا و هر متن غیرتبلیغاتی که در یک وبسایت، اپلیکیشن و … میبینید، نمونههایی از تجربهنویسی هستند.
هدف اصلی در تجربهنویسی، نشان دادن راه دقیق و درست به کاربر برای رسیدن به هدف در محصول است. در این مقاله از بلاگ آسا قصد داریم تا درباره نویسنده UX و نقش او در توسعه محصول صحبت کنیم. با ما همراه باشید تا با مسیر تبدیل شدن به یک تجربهنویس موفق آشنا شوید.
تجربهنویسی (UX Writing) چیست؟
زمانی که یک وبسایت، اپلیکیشن موبایل یا نرمافزار کامپیوتری را باز میکنید، در کنار طراحی و عناصر گرافیکی، نوشتههایی هم میبینید که فرایند کار با محصول را به شما نشان میدهند. به نوشتههایی که در رابط کاربری (UI) محصولات دیجیتال وجود دارند و به افراد کمک میکند تا از محصول استفاده کنند، تجربهنویسی یا UX Writing گفته میشود.
این نوشتههای کوتاه یا به اصطلاح میکروکپیها شامل متن دکمهها، پیامهای خطا، Tool-tips و متنهای غیرتبلیغاتی هستند که در یک وبسایت، اپلیکیشن و … میبینید. متنهای تبلیغاتی معمولا در دسته کپیرایتینگ یا نویسندگی خلاق قرار میگیرند. هدف اصلی در تجربهنویسی، راهنمایی کاربر و ساده کردن فرایند ناوبری در محصول به کمک کلمات است. هرچند که استفاده از تصاویر (آیکونها) نقش پررنگی در ناوبری دارد، اما نباید قدرت کلمات را نادیده بگیریم.
بیشتر بخوانید: Storybook چیست؟ + ۵ دلیل استفاده از استوری بوک برای توسعه دهندگان
فرض کنید کاربر شما میخواهد وارد اپلیکیشن شما شود و بعد از ثبتنام، خریدی را انجام دهد. سفر کاربر (User Journey) در اینجا شامل ورود، ثبتنام، جستجوی کالا یا خدمات، انتخاب کالا یا خدمات، تکمیل سبد خرید، تکمیل اطلاعات ارسال، پرداخت و ثبت نهایی خرید است.
اگر در این مسیر هیچ راهنمایی برای کاربر قرار نداشته باشد یا تابلوهای مسیر (متنهای داخل محصول) راه اشتباهی را به کاربر نشان بدهند، به احتمال خیلی زیاد هیچ خریدی انجام نمیشود. بنابراین همانقدر که طراحی جذاب برای محصول مهم است، استفاده از متنها و کلمات مناسب هم برای ایجاد یک تجربه کاربری (UX) خوب اهمیت دارد.
تجربهنویسی یا طراحی محتوا؟
یکی از اصطلاحاتی که احتمالا در کنار تجربهنویسی به گوشتان خورده است، طراحی محتوا یا Content Design است. طراحی محتوا مفهومی است که بیشتر روی چیدمان و تعامل کاربر با محتوا تمرکز دارد؛ به عبارتی این مفهوم فراتر از انتخاب کلمات و جملات مناسب است و به تعامل کاربر با متنها هم فکر میکند.
تجربهنویسی و طراحی محتوا مکمل هم هستند و در نهایت هر دو زیر چتر استراتژی محتوا قرار میگیرند. هرچند تجربهنویسی مفهومی جدید است، اما با توجه به رقابتی که در بازار محصولات مختلف وجود دارد، اگر شرکتی به دنبال رسیدن به جایگاهی فراتر از رقبای خود باشد حتما باید به تجربه کاربری و UX writing محصول خود توجه کند.
نویسنده تجربه کاربری کیست؟
فردی که تجربهنویسی یک محصول را انجام میدهد، نویسنده UX یا UX رایتر است. یوایکس رایترها اعضای نسبتا جدید اکوسیستم شغلی در ایران و حتی در جهان هستند. این افراد وظیفه بسیار مهمی را برعهده دارند؛ متنهای محصول را به شکلی بنویسند که کاربران بدون کوچکترین مشکلی با محصول کار کنند و در عین حال، پیامی که کسب و کار میخواهد به کاربر برساند و انتظاری که از او دارد، ساده و روان به کاربر منتقل شود.
ویژگیهای UX رایتر خوب
یک نویسنده UX ماهر، شناخت بسیار خوبی از کاربران دارد یا برای رسیدن به شناخت خوب، تحقیقات مختلفی را روی کاربران انجام میدهد. البته در تیمهای تجربه کاربری، این تحقیقات میتوانند توسط پژوهشگر تجربه کاربری یا UX Researcher انجام شوند.
یکی از مشخصههای یوایکس رایتینگ خوب این است که کاربر هیچوقت متوجه آن نمیشود. در واقع نویسندههای UX باید خشت به خشت محتوای محصول را بچینند و اگر بازخوردهای منفی از کاربران دریافت نکردند، از کیفیت تجربهنویسی خود مطمئن شوند.
همچنین یک UX رایتر خوب، باید میکروکپیها یا متنهای کوتاه داخل محصول را به شکلی کاملا ساده و به دور از پیچیدگی و خلاقیت اضافه بنویسند. هرچند جلوتر این موضوع را بررسی میکنیم، اما خوب است که بدانید خلاقیت، دستمایه اصلی کپیرایترها و نویسندههای محتوا است و برای تجربهنویسی، بهتر است اصل را بر سادگی بگذارید.
در نهایت مهم است که تجربهنویسها در زمان نوشتن متون محصول، به لحن و هویت برند توجه کنند. با وجود اینکه خلاقیت بیجا میتواند تجربه کاربر از محصول را خراب کند، اما در موقعیتهایی که هویت برند با شیطنت، خلاقیت و سرزندگی گره خورده است، استفاده درست از میکروکپیهای خلاقانه میتواند کاربران را برای استفاده مداوم از محصول مشتاق کند.
چطور یک نویسنده UX شویم؟
برای پاسخ دادن به این سوال، ابتدا دو موضوع را بررسی میکنیم. موضوع اول پیش زمینه شغلی لازم برای ورود به دنیای نویسندگی تجربه کاربری و موضوع دوم هم مهارتهای لازم برای تجربهنویس شدن است.
پیشزمینه شغلی
اگر گروهی مثلا ۱۵ نفره از یوایکس رایترها را کنار هم جمع کنید و درباره پیشزمینه شغلی آنها بپرسید، احتمالا با حداقل ۱۰ پیشزمینه شغلی متفاوت روبرو میشوید. همانطور که قبلتر به این موضوع اشاره کردیم، تجربهنویسی یک مفهوم و شغل جدید است که پیشینه آن در جهان شاید به کمتر از یک دهه قبل برمیگردد.
به همین خاطر افراد مختلف از زمینههای کاری متفاوت میتوانند با داشتن مهارتهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، وارد این حرفه شوند. البته در حال حاضر بیشتر افرادی که در زمینه تولید و مدیریت محتوا و کپیرایتینگ فعال بودند، وارد این حرفه شغلی میشوند. با این حال، مسیر تبدیل شدن به یک نویسنده UX برای همه باز است.
مهارتهای لازم نویسنده UX
در ابتدای ورود به دنیای محصول و تجربهنویسی، سه مهارت اصلی وجود دارند که لازمه این مسیرند؛ مهارت نویسندگی، مهارت تحقیق و مهارتهای طراحی.
از آنجایی که کار اصلی تجربهنویس نوشتن متنهای محصول است، تسلط روی اصول نگارشی زبان و درستنویسی از اولین مهارتهای لازم برای تجربهنویسی است. شاید به همین خاطر است که تعداد زیادی از نویسندههای UX از حوزه محتوا تغییر مسیر دادهاند.
دومین مهارت مهم در تجربهنویسی، مهارت تحقیق و جستجو و پرسشگری است. یک نویسنده UX باید شناخت خوبی از محصول، کاربران و ذینفعان داشته باشد و برای رسیدن به این شناخت لازم است که از مهارتهای تحقیقی استفاده کند. البته اگر در تیم بزرگی مشغول شوید، بخش تحقیقات معمولا به عهده پژوهشگر UX است.
در نهایت هر چند قرار نیست به عنوان طراح محصول فعالیت کنید و نیازی به یادگیری تمام چم و خمهای طراحی و ابزارهای آن ندارید، اما بهتر است برای تعامل بهتر با تیم محصول، ابزارهای طراحی تجربه کاربری (UX) مانند فیگما و Adobe XD را بشناسید و بتوانید در حد جایگذاری متن در طرح با آنها کار کنید. مطمئن باشید آشنایی با اصول طراحی و ابزارهای آن، در آینده کمک شایانی به شما میکند.
تجربهنویسی، کپیرایتینگ و نویسندگی محتوا
اگر بخواهیم خیلی خلاصه بگوییم؛ تجربهنویسی، کپی رایتینگ و تولید محتوا سه مبحث کاملا متفاوتاند. اما بگذارید کمی دقیقتر این تفاوت را بررسی کنیم.
هدف اصلی و تمرکز تجربهنویسی بر ایجاد محتوای واضح و کوتاه برای ایجاد یک تجربه کاربری یکپارچه، با ارائه اطلاعات مورد نیاز کاربران برای تکمیل وظایف و دستیابی به اهدافشان است. نویسنده UX باید در مورد مخاطب هدف خود تحقیق و به زبان آنها صحبت کند و محصولمحور باشد.
بیشتر بخوانید: نقشه سفر مشتری چیست؟
در کپی رایتینگ هدف متقاعد کردن کاربر و فروش خدمات و محصولات است. به عبارتی کپیرایتینگ یک رویکرد تبلیغاتی است که نویسنده تلاش میکند با نوشتن متنهای جذاب کوتاه یا بلند، به اصطلاح قلابی ایجاد کند که کاربر را به خرید ترغیب کند.
نویسندگی محتوا هم بر اطلاعرسانی به خوانندگان و ایجاد اعتبار برای برند متمرکز است. در نویسندگی محتوا به دنبال این هستیم که اعتماد کاربر را با فراهم کردن پاسخ مناسب برای پرسشهایی که دارد جلب کنیم. محتواهای تولید شده معمولا به شکل پست بلاگ، پست شبکههای اجتماعی و … توسط کاربر دیده میشوند.
کلام آخر؛ تجربه کاربر را جدی بگیرید
در پایان بعد از قرار گرفتن در نقش نویسنده UX، مهم است که در تمام فرایند نگارش متن کاربر را در اولویت خود قرار دهید. این کاربران هستند که متن شما را میخوانند و در محصول حرکت میکنند.
در عصری که تنوع محصولات زیاد است و کاربران انتخابهای مختلفی دارند، محصولی برنده است که بتواند سریع، واضح و شفاف کاربر را راهنمایی کند و او را به هدف خود برساند. پس حتما در کنار یادگیری و بهبود مستمر مهارتهای خود، حواستان به کاربر باشد و به صورت دورهای به کمک تست کاربری محصول خود را بسنجید.
دیدگاهتان را بنویسید