خانه / مدیریت پروژه / مدل آبشاری (Waterfall) در مدیریت پروژه چیست؟

مدل آبشاری (Waterfall) در مدیریت پروژه چیست؟

مدل آبشاری (Waterfall) در مدیریت پروژه چیست؟

نویسنده:

انتشار:

به‌روزرسانی:

تعداد نظرات: 0

روش آبشاری یکی از رویکردهای سنتی و ساختارمند در مدیریت پروژه است که مراحل کار را به‌صورت متوالی دنبال می‌کند؛ به این معنا که هر مرحله تنها پس از تکمیل مرحله قبلی آغاز می‌شود. این روش که شامل بخش‌هایی مانند تحلیل نیازمندی‌ها، طراحی، اجرا، تست و نگهداری است، بیشتر برای پروژه‌هایی با اهداف کاملا مشخص، زمان‌بندی دقیق و تغییرات حداقلی مناسب است. در این رویکرد، تمام جزئیات از ابتدا تعریف می‌شوند و تغییرات در طول مسیر معمولاً پرهزینه و زمان‌بر هستند.

در این مقاله، علاوه بر بررسی جزئیات روش آبشاری، به مزایا و محدودیت‌های آن خواهیم پرداخت و این رویکرد را با متدهای مدرن‌تری مانند روش‌های چابک مقایسه خواهیم کرد تا بتوانید دیدی جامع‌تر از کاربردهای این روش به دست آورید.

تعریف رویکرد کلاسیک یا آبشاری (Waterfall یا Predictive)

رویکرد آبشاری توسط وینستون و. رویس (Winston w. Royce) در سال ۱۹۷۰ برای مدیریت توسعه نرم‌افزارهای بزرگ ابداع شد. این رویکرد شامل پنج مرحله است که برای شروع هر مرحله جدید، مرحله قبلی باید به‌صورت کامل تمام شده باشد. مدل کلاسیک به‌دلیل تاکید بر مستندسازی، نمودارهای گانت و برنامه‌ریزی منابع و تخصیص آن‌ها شناخته شده است.

روش آبشاری که ریشه در صنایعی مانند ساخت‌وساز و تولید دارد، برای پروژه‌هایی به کار می‌رود که اعمال تغییرات پس از شروع آن‌ها دشوار و پرهزینه است. صنایعی مانند ساخت پل، جاده، سد یا ساختمان نمونه‌هایی از این کاربرد هستند؛ چرا که به دلیل شرایط خاص این پروژه‌ها، تمامی مراحل و هزینه‌ها باید پیش از آغاز به‌طور دقیق برآورد شوند. در این روش، محدوده پروژه از ابتدا تعیین شده و تغییرات تنها در موارد بسیار ویژه مجاز است. همچنین، یکی از ویژگی‌های کلیدی روش آبشاری عدم امکان بازگشت به مراحل قبلی در صورت وقوع تغییرات یا مشکلات جدید است.

پیشنهاد مطالعه: بهترین نرم افزارهای مدیریت پروژه

اصول رویکرد آبشاری

اصول رویکرد آبشاری

روش آبشاری، یکی از قدیمی‌ترین و سنتی‌ترین رویکردهای مدیریت پروژه، بر سه اصل اساسی استوار است: تقسیم پروژه به مراحل جداگانه و پشت سر هم، دخالت حداقلی مشتری و تاکید بر مستندسازی. در این روش، پروژه به صورت خطی و بدون امکان بازگشت به مراحل قبلی پیش می‌رود، به‌طوری که هر مرحله تنها پس از تکمیل مرحله قبلی آغاز می‌شود. این ویژگی‌ها باعث شده‌اند که مدیریت پروژه‌های نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و شفافیت بالا، مانند پروژه‌های ساختمانی یا تولیدی، به‌ویژه در شرایطی که تغییرات در میانه پروژه دشوار و هزینه‌بر است، از این روش بهره‌مند شوند. تفصیل اصول رویکرد آبشاری به‌صورت زیر است:

۱- ساختار مرحله به مرحله (Sequential structure)

مدل آبشاری از رویکرد مرحله به مرحله و یک توالی مشخص پیروی می‌کند؛ به این معنی که هر مرحله پس از کامل شدن مرحله قبلی آغاز می‌شود. این روش، منطق و سلسله‌مراتبی را در جریان کار فراهم می‌کند و برنامه‌ریزی دقیق و مشخصی را برای پیشروی پروژه ارائه می‌دهد.

۲- دخالت حداقلی مشتری (Minimal customer involvement)

در یک پروژه آبشاری، تعامل حداقلی با مشتری وجود دارد. به این دلیل که در ابتدای پروژه، زمان کافی برای تعریف دقیق نیازها و اهداف مشتری در نظر گرفته می‌شود و سپس کارهای اجرایی پروژه را آغاز می‌کنند. اولین جلسه قبل از شروع فرایندهای اجرایی و جلسه بعدی در مراحل نهایی پروژه و برای بررسی محصول نهایی برگزار می‌شود.

۳- تاکید بر مستندسازی (Documentation Emphasis)

تاکید بر مستندسازی، یکی از ویژگی‌های مهم مدل آبشاری است. در هر مرحله، مستندات کاملی آماده می‌شوند که شامل نیازها، طراحی‌ها، نتایج آزمایش‌ها و سایر جزئیات پروژه است. از این مستندات به‌عنوان یک مرجع برای تیم‌ها و مدیران در طول پروژه استفاده می‌شوند.

رویکرد کلاسیک یا آبشاری چه مراحلی دارد؟

رویکرد کلاسیک یا آبشاری چه مراحلی دارد؟

مدل آبشاری معمولا پروژه‌ها را به پنج تا هفت مرحله مجزا تقسیم می‌کند، که هرکدام شامل زمان‌بندی، نیازمندی‌ها و اهداف مشخصی هستند. در حالی که بسیاری از سیستم‌های آبشاری پنج مرحله دارند، پروژه‌های پیچیده‌تر ممکن است مراحل بیشتری را شامل شوند. در ادامه، به تفصیل به بررسی هر یک از این مراحل می‌پردازیم:

مرحله ۱- برنامه‌ریزی و مستندسازی نیازمندی‌ها

در مرحله اول، شما باید اطلاعات مورد نیاز پروژه را از مشتریان یا کاربران نهایی جمع‌آوری کنید. این اطلاعات شامل نیازمندی‌ها و نتایج مورد انتظار از نرم‌افزار یا محصول است. در این مرحله، نیازمندی‌ها را به‌طور جامع مستند می‌کنید تا از آن‌ها به‌عنوان راهنما و نقشه راه در مراحل بعدی استفاده شود.

مرحله مستندسازی نیازمندی‌ها بسیار مهم است؛ زیرا اساس مراحل بعدی را می‌سازد. در پایان این مرحله، باید بتوانید برای مراحل بعدی مواردی مثل زمان‌بندی، هزینه‌ها، ریسک‌ها، فرضیات و وابستگی‌های پروژه را تعریف و برنامه‌ریزی کنید.

مرحله ۲- طراحی

مرحله دوم به طراحی و برنامه‌ریزی جزئیات می‌پردازد. در این مرحله، تمام اقدامات لازم برای ارائه دامنه توافق‌شده را تعیین و مستند می‌کنید. این کار شامل مشخص کردن اقدامات مورد نیاز، تشریح زمان‌بندی و بودجه است. در این مرحله، تیم شما مسیری را برای ارائه یک راه‌حل و یا تولید یک محصول با مشخصات تعیین‌شده، شناسایی می‌کند.

به‌عنوان مثال، اگر پروژه شما مربوط به توسعه نرم‌افزار است، شما زبان برنامه‌نویسی و نیازهای سخت‌افزاری را مشخص می‌کنید.

در حقیقت در مرحله اول باید به سوال چه چیزی پاسخ داده می‌شود؛ اما در مرحله دوم ما به دنبال پیدا کردن چگونگی انجام کارها و تعریف دقیق محدوده یا اسکوپ پروژه هستیم.

مرحله ۳- اجرا و عملیاتی کردن

در این مرحله، برنامه‌ریزی و اسنادی که تهیه کرده‌اید را عملیاتی می‌کنید. بیشترین زمان پروژه در این مرحله صرف می‌شود. اگر شرکت شما نرم‌افزاری است، این مرحله معمولا شامل کدنویسی، توسعه محصول و دستیابی به مراحل عرضه محصول است. اگر شرکت شما در حوزه ساخت‌وساز فعالیت می‌کند، در این مرحله تیم شما در حال ساخت یک خانه یا ساختمان تجاری خواهد بود.

همانند مرحله قبل، به خاطر داشته باشید که فعالیت‌های خود را مستندسازی کنید. این مستندات هم برای تیم پروژه و هم ذینفعانی که خارج از تیم هستند، قابل استفاده است. به‌طور مثال اگر مشتری درباره یک ویژگی محصول تردید داشت با مراجعه به این اسناد می‌توان ابهامات را برطرف کرد. همچنین اگر اعضای تیم درباره یک وظیفه ابهام دارند، می‌توانند از این اسناد برای برطرف کردن آن استفاده کنند. این مستندسازی در پروژه‌ها آتی هم بسیار ارزشمند است و امکان استفاده از تجربیات قبلی را فراهم می‌کند.

مرحله ۴- تایید

مرحله تایید یا فاز آزمایش، برای اعتبارسنجی راهکارهای پیاده‌سازی‌شده در نظر گرفته شده است. مهم‌ترین هدف این مرحله، این است که مطمئن شود محصول با توجه به نیازمندی‌های اعلام‌شده در مراحل قبلی، عملکرد درستی دارد.

هدف این مرحله بررسی کیفیت محصول آماده‌شده است. به‌طور مثال پس از توسعه یک نرم‌افزار، تست‌های مختلفی برای پیدا کردن باگ‌ها (خطاها) قبل از انتشار نهایی انجام می‌شود تا کیفیت و قابلیت اعتماد بودن محصول را تضمین کند. در این مرحله هم، مستندسازی روند انجام کارها و نتایج تست‌ها خیلی مهم است.

اگر باگ‌ها و مشکلات زیادی در محصول وجود داشته باشد، یا نیازمندی‌های و الزامات مطرح‌شده در مراحل قبلی برآورده نشده باشد، پروژه ممکن است به مرحله اول و بازطراحی برگردد.

مرحله ۵ – نگهداری

مرحله نگهداری پس از انتشار محصول آغاز می‌شود و هنگامی که کاربران محصول را استفاده می‌کنند، می‌توانید برخی از مشکلات را تشخیص دهید. در صورت بروز خطا یا ویژگی نادرست، تیم نگهداری می‌تواند آن را برطرف کند. این مرحله زمانی به پایان می‌رسد که مشتری به‌طور کامل راضی شود اما در صورت نیاز به به‌روزرسانی‌های مکرر، ادامه می‌یابد.

در مرحله نگهداری، استراتژی‌های به‌روزرسانی و ارتقا طراحی می‌شود. این فرایند شامل ترمیم و ارتقای سیستم‌ها، اجرای به‌روزرسانی نرم‌افزار یا آزمون و خطا و رفع آن‌ها است.

علاوه‌بر این، شما باید فرایند خود را برای پروژه بعدی بهینه کنید. می‌توانید یک جلسه برای یادگیری و به اشتراک‌گذاری تجربه‌ها برگزار کنید تا بفهمید چه کارهایی در طول پروژه درست انجام شده و کدام کارها، نتیجه‌ی خوبی نداشته‌اند. این کار کمک می‌کند تا در پروژه‌های بعدی از نقاط قوت و ضعف این پروژه به خوبی استفاده شود.

چه زمانی باید از روش Predictive استفاده کنیم؟

یکی از مهم‌‌ترین ویژگی‌های روش Waterfall یا Predictive، مستندسازی جامع و برنامه‌ریزی دقیق در مراحل ابتدایی است که به شما کمک می‌کند زمان و پول خود را به‌درستی سرمایه‌گذاری کنید. با این حال، این روش انعطاف‌پذیری کمی دارد و محدودیت‌هایی را برای بازنگری در برنامه‌هایتان ایجاد می‌کند.

باید در نظر داشت که پروژه‌های مختلف، شرایط و نیازهای متفاوتی دارند. در ادامه مثال‌هایی از پروژه‌هایی را می‌بینید که در آن‌ها، می‌توانید از روش Waterfall استفاده کنید.

۱- پروژه‌ای که الزامات و نیازمندی‌‌های آن کاملا شفاف است

اگر اهداف نهایی پروژه شما کاملا مشخص است، شما می‌توانید از روش مدیریت پروژه Waterfall استفاده کنید. اما اگر شما یا مشتریانتان از هدف نهایی مطمئن نیستید، الزامات مبهمی دارید و ممکن است مسیر خود را تغییر دهید، استفاده از روش مدیریت پروژه چابک برای شما بهتر است.

۲- پروژه‌ای که در آن وظایف و زمان‌بندی‌ها مشخص است

روش Waterfall با توجه به ذات خود خیلی ساختارمند است. به همین دلیل برای پروژه‌هایی در صنایع ساخت و تولید که باید در آن‌ها از زمان‌بندی مشخصی پیروی شود، این روش بهترین گزینه است.

۳- زمان کافی برای برنامه‌ریزی دارید

در روش Waterfall، زمان زیادی به جمع‌آوری الزامات و برنامه‌ریزی در مراحل ابتدایی اختصاص داده می‌شود. اگر در آغاز پروژه زمان کافی برای تعیین الزامات و برنامه‌ریزی دقیق دارید و مطمئن هستید که تغییرات زیادی در طول پروژه نخواهید داشت، این روش مناسب است. اما اگر زمان محدودی دارید و نیاز به شروع سریع پروژه دارید، روش چابک گزینه بهتری خواهد بود.

مقایسه رویکرد کلاسیک و اجایل

روش‌های مدیریت پروژه آبشاری و اجایل (Agile) دو رویکرد متفاوت و هر کدام برای دسته‌ای از پروژه‌ها مناسب هستند. روش اجایل بعد از روش آبشاری توسعه پیدا کرد تا سرعت عمل تیم‌های توسعه را در پروژه‌های پیچیده بیشتر کند و بهتر برای اعمال تغییرات محصولات نرم‌افزاری آماده شوند.

پیشنهاد مطالعه: اجرای روش اجایل و تجزیه و تحلیل آن

در حالی که رویکرد آبشاری روی سازماندهی و برنامه‌ریزی پیش از شروع تاکید زیادی دارد، روش اجایل قابلیت تطبیق‌پذیری بیشتری دارد و برای فرایندها و  کاری که نیاز به تعامل زیادی با کاربر دارد، مناسب‌تر است. در روش اجایل، هم‌پوشانی در انجام کارها وجود دارد و تیم همزمان بر روی چندین مرحله از پروژه کار می‌کند.

مقایسه رویکرد آبشاری و مدیریت ناب

دو رویکرد آبشاری و مدیریت ناب، هر یک با ویژگی‌ها و اهداف متفاوتی، در مدیریت پروژه‌ها به کار می‌روند. روش آبشاری برای پروژه‌های با ساختار ثابت و برنامه‌ریزی دقیق مناسب است، در حالی که مدیریت ناب برای پروژه‌هایی با نیاز به انعطاف‌پذیری و بهبود مداوم طراحی شده است. این دو رویکرد در جنبه‌های مختلف با یکدیگر تفاوت دارند:

  • ساختار: مدل آبشاری مبتنی بر مراحل متوالی و مشخص است، در حالی که مدیریت ناب بر جریان مداوم و حذف ضایعات تأکید دارد.
  • تعامل با مشتری: آبشاری تعامل محدودی با مشتری دارد، اما مدیریت ناب بازخورد مداوم مشتری را در اولویت قرار می‌دهد.
  • انعطاف‌پذیری: رویکرد آبشاری تغییرات را دشوار و هزینه‌بر می‌داند، اما ناب انعطاف‌پذیری بالایی دارد.
  • زمان‌بندی: آبشاری زمان‌بندی دقیق دارد، ناب بیشتر پویا و تطبیق‌پذیر است.
  • مستندسازی: مدل کلاسیک تاکید زیادی بر مستندسازی دارد، اما ناب به حداقل مستندات بسنده می‌کند.
  • بهبود مستمر: مدیریت ناب به بهبود مداوم تمرکز دارد، در حالی که آبشاری کمتر به این موضوع می‌پردازد.

چالش‌های مدیریت پروژه با رویکرد آبشاری و راهکارهای آن

رویکرد آبشاری با وجود مزایای بسیاری که دارد، در برخی موارد چالش‌هایی را به همراه دارد که می‌توان با اتخاذ راهکارهای مناسب این موانع را برطرف کرد. در ادامه به مهم‌ترین چالش‌ها و پیشنهادهایی برای رفع آن‌ها پرداخته‌ایم:

چالش شرح راهکار
تعریف دقیق الزامات در ابتدای پروژه دشواری در پیش‌بینی تمام نیازهای مشتری و تغییرات احتمالی در طول پروژه. – برگزاری کارگاه‌های جمع‌آوری نیازها.
– استفاده از ابزارهای مستندسازی پیشرفته.
طولانی شدن زمان آماده‌سازی پروژه زمان‌بر بودن تحلیل نیازها و طراحی سیستم که می‌تواند منجر به تأخیر شود. – اولویت‌بندی فعالیت‌ها.
– انجام برخی مراحل به صورت موازی و تعیین ضرب‌الاجل‌ها.
تأخیر در یک مرحله و اثر دومینویی تأخیر در یک مرحله باعث تأخیر در تمام مراحل بعدی می‌شود. – نظارت مستمر بر پیشرفت مراحل.
– شناسایی و کاهش ریسک‌های احتمالی.
ارتباط محدود با مشتری در طول پروژه مشارکت مشتری عمدتاً در مراحل ابتدایی و نهایی صورت می‌گیرد که ممکن است منجر به عدم تطابق شود. – برگزاری جلسات بازبینی بین‌مرحله‌ای.
– ایجاد نقاط تماس بیشتر برای دریافت بازخورد.
عدم امکان تحویل زودهنگام محصول محصول نهایی تنها در پایان پروژه قابل ارائه است، که ممکن است برای برخی پروژه‌ها مناسب نباشد. – تقسیم پروژه به زیرپروژه‌های کوچکتر.
– استفاده از رویکرد ترکیبی مثل اصول چابک.
تاکید بر مستندسازی و کاهش خلاقیت تیم مستندسازی گسترده می‌تواند خلاقیت تیم را کاهش دهد. – برگزاری جلسات خلاقانه برای ایده‌پردازی.
– تشویق پیشنهادات خلاقانه در چارچوب مستندات.

مزایا و معایب رویکرد آبشاری در مدیریت پروژه

استفاده از رویکرد آبشاری چه مزایایی و معایبی دارد؟

هر روش مدیریت پروژه، مزایا و معایب خودش را دارد. استفاده بهینه از هر کدام از این روش‌ها، بستگی به شرایط ویژه پروژه شما دارد. در ادامه اما مزایای رویکرد آبشاری را با هم بررسی می‌‌کنیم:

مزایای رویکرد آبشاری

  • با توجه به زمان زیادی که تحلیل نیازمندی‌ها و طراحی فرایندها پیش از اجرایی شدن پروژه نیاز دارد، اطمینان از این که مسیر حرکت پروژه مطابق برنامه باشد، راحت‌تر است. این کار به شما و تیم‌تان کمک می‌کند تا مراحل را درست طی کنید و فاز اجرا را به سرعت به اتمام برساند.
  • روش Waterfall تخمین دقیقی از هزینه و زمان کل پروژه ارائه می‌دهد.
  • در این روش بررسی میزان پیشرفت آسان است؛ زیرا رویکرد ساختارمند این روش، باعث می‌شود زمان‌بندی و دستاوردها مشخص باشند.
  • این روش به شما امکان می‌دهد تا فرایندهای تکرارپذیری ایجاد کنید. یعنی اعضای جدید تیم به راحتی با پروژه آشنا می‌شوند زیرا همه چیزی که باید بدانند از قبل مستندسازی شده است.
  • در این روش مشتری مشارکت محدودی در فازهای اجرایی دارد. یعنی مشتریان به ندرت نیازها و پیشنهادهای جدیدی به پروژه اضافه می‌کنند. این موضوع به شما کمک می‌کند از بروز تاخیرها جلوگیری کنید و پروژه را به موقع و طبق زمان‌بندی تکمیل کنید.

معایب مدل آبشاری

  • در مدل کلاسیک همه الزامات و نیازمندی‌ها باید یکباره و در ابتدای پروژه ثبت شوند؛ اما این کار همیشه درست نیست. اگر مشتری در حین فرایند توسعه درخواست الزامات بیشتری داشته باشد، هزینه‌ها افزایش پیدا می‌کند.
  • از آنجایی که آماده کردن الزامات، برنامه‌ریزی و طراحی زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهد، ممکن است زمان تمام شدن پروژه طولانی‌تر شود.
  • در طول پروژه و در مراحل طراحی و اجرا، ارتباط محدود با مشتریان وجود دارد.
  • اگر انجام یک مرحله طولانی شود و تاخیر داشته باشد، همه مراحل بعدی هم با تاخیر انجام می‌شوند.
  • امکان هم‌پوشانی بین مراحل و فرایندها وجود ندارد و این موضوع، ممکن است باعث کاهش کارایی شود.
  • محصول تا زمان تمام شدن مراحل نهایی، قابل تحویل و استفاده نیست.

جمع‌بندی

در این مقاله، رویکرد آبشاری یا کلاسیک در مدیریت پروژه را بررسی کردیم، اصول و مراحل آن را توضیح دادیم، و با تحلیل مزایا و معایب، دیدگاهی جامع‌تر ارائه دادیم. همچنین با مقایسه‌ای میان آبشاری و اجایل، تلاش کردیم شما را در انتخاب بهتر برای پروژه‌هایتان یاری دهیم. در نهایت، انتخاب روش مناسب به اهداف، الزامات، و محدودیت‌های خاص هر پروژه بستگی دارد. اگرچه مدل آبشاری می‌تواند در پروژه‌هایی با ساختار مشخص و نیاز به برنامه‌ریزی دقیق موثر باشد، اما نباید از اهمیت انعطاف‌پذیری و توانایی تطبیق با تغییرات در دنیای پویا و پیچیده امروز غافل شد.

 

سوالات متداول

۱. روش آبشاری برای چه پروژه‌هایی مناسب است؟

روش آبشاری برای پروژه‌هایی مناسب است که الزامات آن‌ها به طور کامل و دقیق از ابتدا مشخص شده باشد. این رویکرد معمولاً در صنایعی مانند ساخت‌وساز، تولید، و توسعه نرم‌افزارهای بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرد، جایی که تغییرات حین اجرا هزینه‌بر و پیچیده هستند.

۲. روش آبشاری در توسعه نرم‌افزار چگونه اجرا می‌شود؟

در توسعه نرم‌افزار، روش آبشاری شامل مراحل مشخصی مانند جمع‌آوری نیازمندی‌ها، طراحی سیستم، پیاده‌سازی، تست، استقرار، و نگهداری است. در این روش، هر مرحله باید قبل از شروع مرحله بعد تکمیل شود. این رویکرد برای پروژه‌هایی مناسب است که نیازهای آن‌ها در طول زمان ثابت باقی بمانند.

۳. چه ابزارهایی برای مدیریت پروژه‌های آبشاری وجود دارد؟

ابزارهایی مانند Microsoft Project، Jira، Trello، و GanttPRO برای مدیریت پروژه‌های آبشاری استفاده می‌شوند. این ابزارها به مدیران پروژه کمک می‌کنند تا برنامه‌ریزی دقیق، زمان‌بندی، و مستندسازی مراحل را به‌درستی انجام دهند.

منابع

www.mihirpopat.medium.com | www.projectmanagement.ie

فرصت‌های شغلی

ایجاد محیطی با ارزش های انسانی، توسعه محصولات مالی کارامد برای میلیون ها کاربر و استفاده از فناوری های به روز از مواردی هستند که در آسا به آن ها می بالیم. اگر هم مسیرمان هستید، رزومه تان را برایمان ارسال کنید.

سوالات متداول

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست محتوا