API Gateway نقطه ورودی اصلی برای ارتباط میان کاربران و خدمات مختلف در معماری نرمافزارهای مدرن بهحساب میآید. به عبارتی سادهتر، اگر تاکنون با یک اپلیکیشن تحت وب یا موبایل کار کرده باشید، احتمالا بدون آنکه متوجه شوید، با یک API Gateway در تعامل بودهاید.
در واقع این ابزار بهمانند یک دروازهبان هوشمند، درخواستهای کاربران را دریافت و بعد از بررسی آنها را به سمت مقصد درست هدایت میکند. البته با رشد سیستمهای توزیعشده و استفاده بیشتر از معماری میکروسرویس، مدیریت و هماهنگی این ارتباطات پیچیدهتر از همیشه شده است. در اینجا API Gateway با قابلیتهای منحصربهفرد، نقش کلیدی خود را ایفا میکند.
در این مقاله از بلاگ آسا، با زبانی ساده و دقیق، API Gateway را از زوایای مختلف بررسی میکنیم و با بررسی کاربردهای آن به شما نشان میدهیم که چرا تا این حد اهمیت دارد.
api gateway چیست؟

اگر بخواهیم این موضوع را به زبان ساده توضیح دهیم، باید بگوییم که API Gateway، دروازهبان ارتباطات میان اپلیکیشنهای کلاینت و سرویسهای بکاند است. در معماری مدرن نرمافزارها (مخصوصا در سیستمهای مبتنی بر میکروسرویس)، احتمال دارد که هر درخواست از سوی کاربر نیازمند ارتباط با چندین سرویس مختلف باشد. API Gateway تمام این درخواستها را از یک نقطه ورودی دریافت میکند و هنگامی که آنها را طبق سیاستهای ازپیشتعریفشده پردازش کرد، به سرویسهای مناسب ارسال میکند. در نهایت هم پاسخها را جمعآوری و به شکلی یکپارچه به کاربر برمیگرداند.
البته نقش این دروازه فقط محدود به مسیریابی نیست؛ در واقع این ابزار در کنار مدیریت ترافیک API، یک نقطه کنترل متمرکز برای امنیت، پایش و بهینهسازی عملکرد سرویسها به شمار میآید. همچنین وجود API Gateway باعث میشود توسعهدهندگان دیگر نگران پیچیدگی ارتباط میان سرویسها نباشند و بتوانند با تمرکز بیشتر، روی توسعه قابلیتهای جدید کار کنند. API Gateway هم بخش کوچکی از یک مجموعه بزرگتر به نام Microservices Patterns است که با قرار گرفتن در آن مجموعه معنا پیدا میکند.
اگر بخواهیم با ذکر یک مثال موضوع را سادهتر توضیح دهیم، باید بگوییم که این واسط کاربری مانند یک مدیر ارکستر عمل میکند. در واقع به جای اینکه هر نوازنده (یا سرویس) بهصورت مستقل با شنونده (یا کاربر) در ارتباط باشد، بهتنهایی همه چیز را هماهنگ و مدیریت میکند تا یک اجرای منسجم و بینقص به گوش برسد.
سناریوی زیر را درنظر بگیرد:
فرض کنید شما برای اجرای یک پروژه فروشگاهی برنامهریزی کردهاید. اپلیکیشن شما باید به user interfaceهای مختلفی مثل android ,IOS ,spa سرویسدهی کند. همچنین اپلیکیشن باید اطلاعات مربوط به محصولات را بهصورت REST API برای 3rd party applications فراهم کند. بهطور مثال ممکن است برای یک سفارش یک محصول لازم باشد، اطلاعات زیر را از سرور بگیریم:
- Number of items in the shopping cart
- Order history
- Customer reviews
هنگامی که از معماریهای single application) Monolithic) استفاده میکنیم مشتری با یک درخواست کل اطلاعات را واکشی میکند. بهطور مثال با فراخوانی آدرس زیر دادهها در یک آبجکت نسبتا بزرگ برگشت داده خواهد شد.
|
1 |
GET api.company.com/productdetails/{productId} |
وقتی این درخواست ارسال میشود، در اپلیکیشن سرویسهای مختلفی برای گرفتن داده اجرا میشوند؛ ازجمله سرویس مربوط به تاریخچه، تعداد فروش، نظرات کاربران و… .
چرا باید از API Gateway استفاده کنیم؟
همانطور که گفته شد با استفاده نکردن از API Gateway کلاینتها باید برای گرفتن داده درخواستهای متعددی به سرورهای مختلف ارسال کنند. علاوهبر این نیازهای کلاینتهای مختلف با هم متفاوت است. یکی دیگر از مشکلاتی که احتمالا پیش بیایید این است که هنگام آپدیت وبسرویسهای مختلف تمام کلاینتها باید آپدیت شوند و این کار سخت و زمانبری است که درصد خطای بالایی دارد. API Gateway مزایایی زیادی دارد اما پیادهسازی آن تقریبا سخت است و در صورت از کار افتادن لایه API Gateway کل درخواستهای کلاینتها مختل میشود.
با توجه به سناریو گفتهشده، پروژه را میتوان به subdomainهای مختلف تقسیم کرد. subdomainها میتوانند بدون هیچ وابستگی بر روی هاستهای مختلف قرار بگیرند. در این صورت مشتریان برای fetch کردن داده باید یک تا چند درخواست را به سرورهای مختلف ارسال کنند. این کار باعث پیچیدگی زیادی در سطح کلاینت میشود. مثال بالا را در نظر بگیرید که در آن برای واکشی دادهها به این روش اقدام میکنیم:
- GET api.shoppingCart.com – Number of items in the shopping cart
- GET api.orderService.com – Order history
- GET api.catalogService.com – Basic product information, such as its name, image, and price
API Gateway مثل یک پل ارتباطی بین کلاینتها و subdomainهای مختلف قرار میگیرد. در این صورت کلاینتها یک درخواست را برای API Gateway ارسال کرده و API Gateway طبق درخواست سرویسها، subdomainهای مختلف را فرا میخواند. اگر با الگو facade آشنایی داشته باشید، میدانید که در الگوی facade مجموعهای از سرویسها را در یک سرویس مشخص مینویسیم و بجای فراخوانی سرویسهای متعدد، تنها یک سرویس مشخص را فراخوانی میکنیم. API Gateway به هم همین شکل عمل میکند. شما به جای فراخوانی Subdomainهای مختلف یک سرویس «API Gateway» را فراخوانی میکنید.
مزایا و معایب استفاده از API Gateway
در معماری میکروسرویس، هر کلاینت برای دریافت اطلاعات مورد نیاز خود باید به چندین سرویس مختلف درخواست ارسال کند. این کار هم پیچیده است و هم باعث افزایش تعداد درخواستها و تاخیر در پاسخدهی در سمت کلاینت میشود. در ادامه به برخی از مهمترین مزایا و معایب API Gateway اشاره میکنیم:
مزایای استفاده از API Gateway
- تجمیع درخواستها: کلاینت فقط یک درخواست میفرستد و API Gateway آن را بین سرویسها مدیریت میکند.
- سادهسازی ارتباط کلاینت: دیگر نیازی نیست کلاینت از جزئیات داخلی سرویسها مطلع باشد.
- پاسخهای سفارشی برای پلتفرمهای مختلف: پاسخها برای وب، موبایل یا سایر دستگاهها سفارشی میشوند.
- کاهش وابستگی کلاینت به تغییرات: در صورت تغییر در ساختار داخلی، نیازی به تغییر سمت کلاینت نیست.
- مدیریت متمرکز امنیت و احراز هویت: امکان اعمال سیاستهای امنیتی، لاگگیری و محدودسازی نرخ درخواستها را فراهم میکند.
- بهبود عملکرد و کاهش بار شبکه: تعداد درخواستهای ارسالی از سمت کلاینت را کاهش میدهد.
معایب و چالشهای API Gateway
- پیادهسازی پیچیده: طراحی، پیکربندی و نگهداری آن نیاز به تخصص و زمان دارد.
- نقطه شکست متمرکز: در صورت از کار افتادن API Gateway، همه درخواستهای کاربران قطع میشود.
- نیاز به مانیتورینگ و مقیاسپذیری مناسب: با افزایش بار، باید API Gateway بهدرستی مقیاس داده شود.
دو مفهوم کلی API Gateway
در API Gateway دو مفهوم کلی وجود دارد :
۱. Upstream: درخواستی که از کلاینت به Api Gateway ارسال میشود.
۲. Downstream: درخواستی که از Api Gateway به Microservice ها ارسال میشود.
این مفاهیم پایهای هستند و عملکرد اصلی API Gateway را توضیح میدهند. حال برای آشنایی بیشتر با یکی از ابزارهای محبوب در این زمینه، به بررسی Ocelot و قابلیتهای آن میپردازیم.
Ocelot چه قابلیتهایی دارد؟

Ocelot بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای مدیریت API Gateway امکانات زیر را ارائه میدهد:
- Routing the Incoming Request to the required Microservice
- Authentication
- Authorization
- Load Balance for Enterprise Applications
برای استفاده از این ابزار و آشنایی بیشتر با نحوه پیادهسازی آن، مراحل نصب و تنظیمات Ocelot را در ادامه بررسی میکنیم:
۱. برای نصب Ocelot میتوانید از nuget استفاده کرده یا بهروش زیر آن را نصب کنید:
Install-Package Ocelot
وارد پروژه Api Gateway شوید بعد از نصب Ocelot در دو کلاس Program.cs و Startup.cs، تنظیمات مورد نیاز را انجام دهید.
۲. اگه به Program.cs دقت کنید Ocelot با یک فایل جیسونی کانفیگ میشود. فایلی به نام ocelot.json در روت پروژه ایجاد کنید و بهصورت زیر کانفیگ کنید:
|
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 |
“Routes”: [ { “DownstreamPathTemplate”: “/api/student”, “DownstreamScheme”: “https”, “DownstreamHostAndPorts”: [ { “Host”: “localhost”, “Port”: 44391 } ], “UpstreamPathTemplate”: “/gateway/student”, “UpstreamHttpMethod”: [ “POST”, “PUT”, “GET” ] } ] } |
۳. در Ocelot.json یک آبجکت با یک سری property ساختیم که بیانکننده آدرس Microserviceهای مختلف است. در مثال بالا آدرس get میکروسرویس student را پیادهسازی کردیم. Propertyهای هر قسمت واضح هستند و نیازی به توضیحات اضافه ندارند.
۴. Postman را باز کنید و آدرس زیر را بهصورت get فراخوانی کنید.
با فراخوانی آدرس بالا درخواست بهصورت Upstream به Gateway ارسال شده و درون Gateway با کانفیگهای لحاظشده بهصورت Downstream به میکروسرویس مورد نظر ارسال میشود.
۵. بقیه routeها را هم مانند الگوی بالا پیادهسازی کنید. برای تست بقیه سرویسها میتوانید فایل قراردادهشده در گیتهاب را درون postman باز کرده و سرویسها را فرخوانی و تست کنید.
مثالی برای API Gateway
اکنون با مفهوم، ویژگیها و مزایای API Gateway آشنا شدید در ادامه برای درک بیشتر موضوع مثالی را بررسی میکنیم. در این مثال قصد داریم سیستم مربوط به یک دانشگاه را بهصورت نمونه پیادهسازی کنیم. به همین منظور برای انجام این کار از dotnet استفاده میکنیم. قبل از انجام هر کاری باید نیازمندیهای لازم را فراهم کنیم. آنچه که برای این پروژه نیاز داریم شامل موارد زیر میشوند:
- ثبتنام دانشجویان
- نمایش اطلاعات مربوط به دانشجویان
- نمایش درسها
- نمایش اطلاعات مربوط به هر درس
دقت داشته باشید که نیازهای یک پروژه معمولا براساس درخواستهای واحد تجاری تعیین میشوند. یکی از مراحل مهم و نسبتا دشوار در این فرایند، تعریف سابدامینها (Subdomain) است. این مرحله بهصورت تجربی انجام میشود و برای رسیدن به یک معماری موثر، لازم است بخشهای مختلف پروژه بر پایهی این نیازها به ماژولهایی کوچک، مستقل و بدون وابستگی متقابل تقسیم شوند.
در این مثال، دو بخش Student و Course بهعنوان دو میکروسرویس مجزا در نظر گرفته میشوند. با توجه به توضیحات ارائهشده، ساختار نهایی شامل دو میکروسرویس مستقل برای مدیریت اطلاعات دانشجویان و دورهها است. همچنین، برای مدیریت ارتباط بین کلاینت و این میکروسرویسها، یک API Gateway در نظر گرفته میشود تا نقش واسط را ایفا کند و درخواستها را به درستی هدایت کند.

یک solution برای سه پروژه به شکل زیر ایجاد کنید:
- Course.Microservice
- Student.Miroservice
- Gateway.WebApi
توجه کنید هر microservice میتواند مستقل از microserviceهای دیگر دیتابیسهای متفاوتی داشته باشد. حتی شما میتوانید از زبانهای برنامهنویسی و معماریهای مختلفی در پیادهسازی استفاده کنید. در این مثال ما برای راحتی کار از دیتابیس in memory استفاده میکنیم.
اکنون پس از مشخص شدن نیازمندیها و تشخیص ساختار پروژه، فرایند کدنویسی آغاز میشود. ابتدا باید کدهای مربوط به هر sub domain را پیادهسازی کنید. در این مثال ما سرویسهای CRUD را برای هر subdomain پیادهسازی میکنیم.
تا اینجا کار توانستیم نیازمندیهای را مشخص کنیم و مطابق با درخواست واحد تجاری پروژه را به دو subdomain مختلف تقسیم کنیم. سپس در هر subdomain سرویسهای CRUD را پیادهسازی کردیم.
برای اجرا پروژه باید روی solution راست کلیک کرده و گزینه properties را انتخاب کنید. سپس، در حالت multiple startup projects، دو پروژه Course.Microservice را Student.Microservice را به حالت start در آورید و پروژه را اجرا کنید.
دقت کنید برای راحتی کار روی هر پروژه swagger نصب شده است که بهصورت پیشفرض هنگام شروع پروژه اجرا میشود.
پس از اجرا پروژه دو صفحه با پورت مختلف اجرا میشوند. شاید سختترین قسمت کار تا الان شناسایی subdomainها باشد. هر subdomain کدهایی شبیه معماری monolithic دارد، البته با توجه به موارد گفته شده هر Microservice میتواند به هر روشی پیادهسازی شود.
در ادامه وارد پروژه gateway شوید. در این قسمت قصد داریم درخواستهای مربوط به هر کلاینت را مدیریت کنیم. برای ارتباط gateway با Microservice روشها و کتابخانههای زیادی وجود دارد. در این پروژه ما از Ocelot استفاده میکنیم. کاری که Ocelot انجام میدهد، گرفتن درخواست http مربوط به کلاینتها و فرستادن به Microservice مناسب است. توجه داشته باشید که Ocelot برای نسخههای core وجود دارد و شما در .net استاندارد نمیتوانید از آن استفاده کنید.
تفاوت معماری Monolithic و Microservices

معماری نرمافزار، نقش مهمی در نحوه توسعه، پیادهسازی و نگهداری سیستمها دارد. در این بخش، به بررسی دو معماری پرکاربرد یعنی Monolithic و Microservices میپردازیم.
معماری Monolithic
معماری Monolithic بهدلیل ساختار یکپارچه خود، برای پروژههای کوچک و متوسط مناسب است. این معماری دارای ویژگیها، مزایا و معایب زیر است:
مزایای Monolithic
- برنامهنویسی به این سبک آسانتر است.
- بهدلیل همگونی پروژه انتشار آن آسانتر است.
- نیاز به دانش بالایی ندارد.
معایب Monolithic
- هنگامی که پروژه بزرگ میشود، توسعه و نگهداری آن سختتر است.
- جوابگو تعداد درخواستهای زیاد نیست و سرور ممکن است Down شود.
- بهدلیل همبستگی موجود در پروژه وقتی که یک قسمت از پروژه از کار بیفتد، کل سیستم مختل میشود.
معماری Microservices
در معماری Microservices، پروژه به سرویسهای کوچکتر و مستقل تقسیم میشود که هر یک وظیفه خاصی را انجام میدهند. این معماری مناسب پروژههای پیچیده و بزرگ است و ویژگیهای زیر را دارد:
مزایای Microservices
- در این معماری میتوان در Subdomainهای مختلف از تکنولوژیهای مختلفی استفاده کرد.
- به دلیل این که پروژه به قسمتهای کوچک شکسته شده است، مدیریت و توسعه آن در بلندمدت آسانتر است.
- اگر قسمتی از پروژه از کار بیفتد در رویکرد کل پروژه اختلالی ایجاد نمیشود.
معایب Microservices
- پیادهسازی Microserver Patterns پیچیدهتر است.
- اجرای آن نیاز به نیروهای کار متخصص دارد.
- مدیریت و انتشار Microserver Patterns نسبت به روش قبلی سختتر است.
انتخاب بین معماری Monolithic و Microservices به نیازهای پروژه بستگی دارد. اگر پروژهای کوچک و با تیمی محدود دارید، معماری Monolithic ممکن است گزینه مناسبتری باشد. اما در پروژههای بزرگ و پیچیده، معماری Microservices انعطافپذیری و قابلیت مدیریت بهتری ارائه میدهد. در جدول زیر می توانید ویژگی های دو معماری Microservice و Monolith Architecture را بهطور خلاصه ببینید.
| ویژگیها | معماری Monolithic | معماری Microservices |
|---|---|---|
| ساختار | یکپارچه و مرکزی | توزیع شده و مستقل |
| توسعه | ساده برای پروژههای کوچک | مناسب برای تیمهای بزرگ و پروژههای پیچیده |
| مقیاسپذیری | افقی دشوار و محدود | افقی و انعطافپذیر |
| پایداری | تغییرات ممکن است کل سیستم را مختل کند | هر سرویس به طور مستقل تحت تأثیر قرار میگیرد |
| پیادهسازی | نیاز به استقرار کل سیستم برای هر تغییر | سرویسها به صورت مستقل استقرار مییابند |
| مدیریت | ساده اما کمتر انعطافپذیر | نیازمند ابزارهای مدیریتی پیشرفتهتر |
نکته: انتقال از معماری Monolithic به Microservices ممکن است زمانبر و پیچیده باشد؛ بنابراین، بهتر است در مراحل اولیه پروژه تصمیمگیری دقیقی داشته باشید.
تفاوت API Gateway و Load Balancer

ازآنجاییکه API Gateway و Load Balancer در میانه راه کاربر و سرورها قرار دارند و ترافیک ورودی را مدیریت میکنند، احتمالا در نگاه اول احساس کنید که شبیه هم هستند. با اینکه هردو مورد شباهتهای خاصی باهم دارند، اما واقعیت این است که در هدف و کارکرد آنها تفاوتهای اساسی وجود دارد. مواردی که در ادامه معرفی میکنیم، تفاوتهای API Gateway و Load Balancer هستند:
۱. هدف اصلی
وظیفه Load Balancer این است که ترافیک شبکه را بین چند سرور توزیع کند تا مانع از ایجاد فشار بیش از حد روی یک سرور خاص شود. با انجام این کار، سیستم همیشه در دسترس و پایدار باقی میماند. در طرف مقابل، API Gateway با تمرکز بر درخواستهای API، نقش یک نقطه ورودی هوشمند را ایفا میکند و میتواند عملیاتهایی مانند احراز هویت، محدودسازی نرخ درخواست، ترجمه پروتکلها و ترکیب پاسخها را انجام دهد.
۲. نحوه مدیریت و مسیریابی درخواستها
Load Balancer از الگوریتمهایی مانند Round Robin یا Least Connections برای توزیع درخواستها بین سرورها استفاده میکند، اما API Gateway براساس قوانین و پالیسیهای ازپیشتعریفشده و باتوجهبه محتوای درخواست، آن را به سرویس مناسب هدایت میکند.
۳. ویژگیهای امنیتی
Load Balancer میتواند برخی قابلیتهای امنیتی پایه مانند SSL termination یا عبور دادن ترافیک از فایروال را ارائه دهد. در طرف مقابل، API Gateway مجموعهای کامل از ویژگیهای امنیتی مانند احراز هویت، کنترل دسترسی، استفاده از API Key، نرخدهی محدودشده (throttling) و حتی قطع ارتباط در شرایط مشکوک (circuit breaking) را ارائه دهد.
۴. مدیریت عملکرد
Load Balancer با توزیع متعادل درخواستها بین سرورها، باعث بهینهسازی منابع میشود و در صورت خرابی یک سرور، ترافیک را به سرور دیگر هدایت میکند. از سوی دیگر، API Gateway علاوهبر قابلیتهایی مانند کش کردن پاسخها، توانایی بررسی سلامت سرویسها و ارائه گزارشهای تحلیلی و پایشی را هم دارد. این قابلیتها در کنار هم باعث میشوند که خطاها سریعتر شناسایی شوند.
۵. مقیاسپذیری
هر دو ابزار از مقیاسپذیری پشتیبانی میکنند، اما این کار را به شکلهای متفاوتی انجام میدهند. Load Balancer با تقسیم بار بین منابع مختلف، از فشار بیش از حد روی یک بخش جلوگیری میکند. API Gateway هم میتواند بهراحتی برای مدیریت تعداد زیاد درخواستهای همزمان مقیاس پیدا کند و در لایه کاربردی کنترل بیشتری ارائه دهد.
۶. پشتیبانی از پروتکلها
Load Balancer میتواند در لایههای مختلف مدل OSI (از لایه 2 (لینک داده) گرفته تا لایه 7 (کاربرد)) فعالیت کند. البته باید بدانید که بیشتر آنها روی TCP و UDP تمرکز دارند. در طرف مقابل، API Gateway در لایه کاربردی کار میکند و میتواند ترجمه پروتکلها را انجام دهد. برای مثال، میتواند بدون اینکه کلاینت نیاز به دانستن جزئیات داشته باشد، درخواستهای HTTP را به WebSocket یا gRPC تبدیل کند.
۷. نحوه استقرار
معمولا API Gateway بهصورت یک سرویس مستقل یا راهکار مبتنی بر فضای ابری (SaaS) ارائه میشود،اما Load Balancer اغلب بهصورت لوکال (on-premise) یا روی پلتفرمهای ابری قابل استقرار است و انعطافپذیری بالایی دارد.
۸. هزینه
API Gateway بهدلیل ارائه قابلیتهای امنیتی و مدیریتی بیشتر، به نسبت Load Balancer هزینه بیشتری دارد. همچنین Load Balancer با ویژگیهای پایهایتر و تمرکز بر توزیع بار، گزینهای مقرونبهصرفهتر محسوب میشود (بهخصوص برای پروژههای کوچک یا پروژههایی با نیازهای ساده).
۹. مدیریت ترافیک
در API Gateway مدیریت ترافیک به شکل دقیقتری انجام میشود. این ابزار، جریان درخواستها به سرویسهای خاص را کنترل و تنظیم میکند. در طرف مقابل، Load Balancer بدون اینکه نیاز به درک محتوای درخواستها داشته باشد، فقط ترافیک را میان سرورها توزیع میکند.
آشنایی با محبوب ترین API Gateway
حال که بهخوبی میدانید API Gateway چیست، وقت آن رسیده است که با برخی از محبوبترین گزینههای موجود در بازار آشنا شوید. این ابزارها به شرکتها کمک میکنند تا مدیریت، امنیت، نظارت و توسعه APIها را در مقیاس وسیع و با انعطاف بالا انجام دهند. در ادامه، شناختهشدهترین API Gatewayها را معرفی میکنیم:
Amazon API Gateway

Amazon API Gateway یکی از کاملترین و گستردهترین گزینههای حوزه مدیریت API به شمار میآید. این پلتفرم کاملا مدیریتشده، به توسعهدهندگان کمک میکند تا APIهای REST و WebSocket را در مقیاس وسیع پیادهسازی، منتشر، مانیتور و ایمنسازی کنند.
این سرویس برای اپلیکیشنهای بدون سرور (serverless)، کانتینری و تحت وب مناسب است و قابلیتهایی مانند مدیریت ترافیک، کنترل دسترسی، نسخهبندی API، لاگگیری و آنالیز عملکرد را فراهم میکند. از دیگر مزایای آن میتوان به انعطافپذیری بالا، هزینه مبتنی بر مصرف و پشتیبانی از چند نسخه همزمان از یک API اشاره کرد.
Azure API Management

Azure API Management هم یک راهکار قدرتمند برای سازمانهایی است که به دنبال کنترل، امنیت و یکپارچگی کامل در مدیریت APIها هستند. این سرویس قابلیت کار در محیطهای چند ابری، ترکیبی و لوکال را دارد و میتواند APIهای داخلی، خارجی و مبتنی بر سرویسهای قدیمی را بهصورت یکپارچه مدیریت کند.
Azure با پشتیبانی از احراز هویت OAuth2، JWT و قابلیتهایی مانند محدودیتگذاری مصرف، پورتال توسعهدهنده و مانیتورینگ کامل، به یکی از گزینههای عالی برای شرکتهای بزرگ تبدیل شده است.
Boomi API Management

این سرویس یک راهکار ساده و قدرتمند برای مدیریت چرخه عمر کامل APIها در محیطهای ابری، محلی یا لبهای (Edge) ارائه میدهد. Boomi API Management به کاربران امکان میدهد که APIها را بهسرعت منتشر کنند و با مدیریت دقیق، روی دسترسی به دادهها کنترل دقیق داشته باشند.
ویژگیهایی مانند نسخهبندی، اعمال سیاستها، مدیریت برنامهها و یک پورتال توسعهدهنده قابل تنظیم، Boomi را برای سازمانهایی که بهدنبال چابکی و انعطاف در توسعه هستند، جذاب میکند.
Google API Gateway

سازمانها و شرکتهایی که بهدنبال گزینهای سبک، امن و مقیاسپذیر برای مدیریت APIها هستند، میتوانند روی Google API Gateway حساب ویژهای باز کنند. این سرویس که با خدمات بدون سرور گوگل مانند Cloud Functions و App Engine کار میکند، بر پایه Envoy ساخته شده و از نظر عملکرد و یکپارچگی با Google Cloud Platform بسیار کارآمد است.
IBM API Connect

IBM API Connect یک راهکار جامع برای مدیریت کامل چرخه عمر APIها است که تمرکز بالایی روی امنیت و پایداری در محیطهای چندگانه (on-premise و cloud) دارد. این پلتفرم از فناوری DataPower بهره میبرد و امکاناتی مانند رمزنگاری، اعتبارسنجی، احراز هویت (OAuth2، JWT، OpenID Connect) و مدیریت تهدیدات را در اختیار کاربران قرار میدهد.
Kong Gateway

Kong Gateway یکی از سبکترین و مقیاسپذیرترین API Gatewayهای موجود است که با هسته NGINX، عملکردی در حد ۵۰ هزار درخواست در ثانیه را ممکن میکند. این ابزار متنباز، بر پایه معماری cloud-native ساخته شده است و برای محیطهایی با میکروسرویسهای گسترده یا چند ابری، گزینه بسیار مناسبی به شمار میآید.
MuleSoft Anypoint Flex Gateway

این پلتفرم عملکرد بالایی دارد و طراحی آن برای پروژههایی انجام شده است که در محیطهای متنوع (مانند cloud، edge، container یا monolith) اجرا میشوند. این Gateway با CI/CD و DevOps سازگاری بسیار زیادی دارد و به تیمها اجازه میدهد تا سیاستهای امنیتی، احراز هویت و کنترل کیفیت خدمات را بهصورت خودکار و یکپارچه اعمال کنند.
WSO2 API Manager

WSO2 API Manager یک پلتفرم متنباز و بسیار قابل تنظیم برای مدیریت API است که قابلیت پیادهسازی در محیطهای ابری، لوکال یا هیبریدی را دارد. این ابزار طیف گستردهای از پروتکلها مانند REST، GraphQL و AsyncAPI را پشتیبانی میکند و از قابلیتهایی مانند مسیریابی، اورکستراسیون، تبدیل پیام و پردازش دادههای جریانی برخوردار است.
این پلتفرم با پشتیبانی از نسخهبندی سریع API، پشتیبانگیری، بازگردانی و امکان انتشار APIها در Marketplace، انتخابی عالی برای سازمانهای پیچیده محسوب میشود.
جمعبندی
در دنیای نرمافزارهای مدرن، بهویژه در سیستمهایی که بر پایه معماری میکروسرویس بنا شدهاند، مدیریت ارتباط بین کلاینتها و سرویسهای متعدد یکی از چالشهای مهم و اساسی به شمار میرود. API Gateway بهعنوان یک نقطه ورودی مرکزی و هوشمند، این وظیفه را بر عهده میگیرد و نقش کلیدی در سادهسازی این ارتباطات ایفا میکند. در واقع API Gateway نهتنها مسئول دریافت و مسیریابی درخواستهای کاربران است، بلکه وظایف حیاتی دیگری مانند تامین امنیت، کنترل دسترسی و ترکیب پاسخها را نیز انجام میدهد.
منابع
www.konghq.com | www.geeksforgeeks.org | www.tyk.io | www.expertinsights.com
سوالات متداول
برای سادهسازی ارتباط، افزایش امنیت، مدیریت بهتر درخواستها، کاهش وابستگی کلاینتها به ساختار داخلی سرویسها، و تجمیع پاسخها در یک نقطه.
در صورتی که بهدرستی طراحی و مقیاسدهی نشود، ممکن است تبدیل به نقطه شکست متمرکز شود. اما در حالت استاندارد و بهینهشده، میتواند به افزایش عملکرد و امنیت سیستم نیز کمک کند.
خیر، Ocelot فقط برای پروژههای مبتنی بر .NET Core طراحی شده و در .NET Framework استاندارد قابل استفاده نیست.


دیدگاهتان را بنویسید