تولید محصولهای جدید نیازمند زمان، آمادگی و کار سخت است. حتی اگر چشماندازی در ذهن داشته باشید، هنوز باید جزئیات ایده، نحوه ساخت و راهاندازی محصولتان را کشف کنید. داشتن نقشه راه محصول، به راهاندازی یک فرایند گام به گام کمک میکند که بسیار مورد نیاز است و راه را برای موفقیت بلندمدت شرکت شما هموار میکند.
نقشه راه محصول چیست؟
نقشه راه محصول، تصویری است که چشمانداز، استراتژی، مراحل و پیشرفت یک محصول یا ویژگی را در طول زمان ترسیم میکند. این تعریف پایه و اساس ساخت یک محصول است که چیستی، چرایی و چگونگی آن را توضیح میدهد. بعد از اینکه تیم شما، توانست یک چشمانداز محصول قانع کننده ارائه دهد، نوبت به نقشه راه محصول میرسد. چشمانداز محصول، ماموریت بلند مدت و ماهیت محصول شما را توضیح میدهد؛ اطلاعاتی مانند مشتریان هدف و عوامل متمایز کننده در چشمانداز محصول آورده میشوند. این نقشه، چند بخش از توسعه محصول را گرد هم میآورد، از جمله:
خطوط (Lanes)
خطوط، نشان دهنده تقسیم مسئولیتها در یک نقشه راه محصول است. از خطوط برای اختصاص تیمها یا افراد مختلف به حوزههای کاری خاص استفاده میشود. به عنوان مثال، اگر محصولی با ویژگیها یا ماژولهای متعدد دارید، میتوانید خطوطی را به نمایندگی تیمهای مختلف ایجاد کنید و مسئول هر حوزه را مشخص کنید. این کار به روشن شدن اینکه «چه کسی، مسئول چه چیزی است»، کمک میکند و مسئولیتپذیری افراد را تضمین میکند.
مضامین/کانتینرها (Themes/Containers)
مضامین یا کانتینرها، پروژهها یا ابتکارات سطح بالا در نقشه راه محصول هستند. آنها اهداف گستردهتری را نشان میدهند که باید انجام شوند. به عنوان مثال، اگر در حال توسعه یک اپلیکیشن هستید، یک مضمون/کانتینر میتواند «رابط کاربری پیشرفته» یا «بهینهسازی عملکرد» باشد. این مضامین وظایف مرتبط را گروهبندی میکنند و یک رویکرد ساختاریافته برای دستیابی به چشمانداز کلی ارائه میدهند.
نوارها (Bars)
نوارها وظایف یا فعالیتهای خاصی را نشان میدهند که باید در هر مضمون/کانتینر تکمیل شوند. آنها نشاندهنده گامها یا نقاط عطف عملی لازم برای پیشرفت به سمت اهداف بزرگتر هستند. به عنوان مثال، اگر مضمون شما «رابط کاربری پیشرفته» است، یک نوار میتواند «وایرفریمهای طراحی» باشد؛ در حالی که نوار دیگر میتواند «پیادهسازی مولفههای رابط کاربری» باشد. نوارها، جزئیات بیشتری از کاری که باید انجام شود را ارائه میدهند.
جدول زمانی (Timeline)
جدول زمانی در نقشه راه محصول، تاریخها یا بازههای زمانی مرتبط با تکمیل اهداف مختلف را نشان میدهد. این جدول، به تجسم بهتر پیشرفت کار در طول زمان کمک میکند. به عنوان مثال، میتوانید مشخص کنید که یک موضوع یا کار خاص باید بین ماههای تیر و شهریور انجام شود. جدول زمانی حس پیشرفت محدود به زمان را فراهم کرده و به برنامهریزی و هماهنگی کمک میکند.
علایم و اختصارات (Legends)
علایم و اختصارات، نشانههای بصری یا نمادهایی هستند که در نقشه راه محصول برای ارائه اطلاعات اضافه یا زمینه موضوعی (Context) استفاده میشوند. آنها به توضیح اهداف یا معانی عناصر مختلف نقشه راه کمک میکنند. به عنوان مثال، میتوانید از فیلترهای رنگی به عنوان بخشی از علایم، برای نشان دادن انواع مختلف اهداف یا اولویتها استفاده کنید. علایم و اختصارات وضوح و درک نقشه راه محصول را افزایش میدهند.
متریکها (Metrics)
متریکها اندازهگیریها یا شاخصهایی هستند که برای پیگیری و اندازهگیری پیشرفت استفاده میشوند. آنها به ارزیابی عملکرد محصول در مقایسه با اهداف تعیین شده کمک میکنند. برای مثال، میتوانید از معیارهایی مانند درصد تکمیل یا نقاط عطف خاص برای ارزیابی پیشرفت مراحل یا ابتکارات مختلف در نقشه راه محصول استفاده کنید. متریکها، روشی قابل ارزیابی برای سنجش موفقیت و تصمیمگیری مبتنی بر داده ارائه میدهند.
با کنار هم قرار دادن همه اینها، نقشه راه محصول شما احتمالا چیزی شبیه به این خواهد بود:
انواع نقشه راه محصول
اکثر نقشههای راه توسعه محصول به دو دسته تقسیم میشوند: آبشاری (Waterfall) و چابک(Agile). به طور خلاصه، نقشه راههای آبشاری روی برنامهریزی تمرکز دارند، در حالی که نوع چابک نقشههای راه، بر سازگاری تاکید میکنند.
نقشه راه آبشاری
متدولوژی آبشاری یا Waterfall از یک رویکرد متوالی و سلسلهوار برای مدیریت محصول استفاده میکند. تیم قبل از اینکه به مرحله بعدی برود، مراحل مشخصی را تکمیل میکند. معمولا، توسعه محصول آبشاری دارای تاریخهای خاصی است که نشان میدهد هر مرحله در چه تاریخی باید تکمیل شود. این نوع نقشه راه ممکن است برای تیمهایی که دوست دارند با برنامهریزی دقیق پیش بروند، کارآمد باشد.
نقشه راه چابک یا اجایل
نقشه راه محصول چابک یا Agile یک طرح منعطف و متوالی است که مراحل مختلف توسعه محصول را ترسیم میکند. تیمها در طول فرایند نقشه راه را تکرار میکنند و تغییر میدهند. بیش از ۷ شرکت از هر ۱۰ شرکت آمریکایی رویکرد اجایل را به آبشاری ترجیح میدهند.
یک استراتژی چابک، از یک رویکرد تعاملی برای ساخت محصول استفاده میکند. این رویکرد به جای یک جدول زمانی سفت و سخت، روی دستیابی به اهداف متمرکز است. نقشه راه محصول چابک به سازگاری و همکاری ارزش میدهد و به تیمها اجازه میدهد در طول توسعه محصول، انعطافپذیر بمانند.
بیشتر بخوانید: اسکرام چیست؟
چرا نقشه راه محصول مهم است؟
نقشه راه محصول به چند دلیل اهمیت دارد. یک این که استراتژی محصول را به یک برنامه عملی تبدیل میکند و با اولویتبندی مهمترین چیزها، عوامل حواسپرتی را فیلتر میکند. این مساله به ذینفعان اجازه میدهد تا روی کاری که واقعا مهم است تمرکز کنند.
علاوه بر این، نقشه راه به عنوان منبع الهام و انگیزه عمل میکند و حس مالکیت مشترک محصول را به تیم تزریق میکند. این نقشه راه، به اعضای تمام تیمها کمک میکند تا بفهمند که چگونه کار آنها با تصویر بزرگتر مطابقت دارد و حتی افراد بدبین را تشویق میکند تا برنامهها را بپذیرند.
بر خلاف طرحهای فروش محرمانه، برنامههای بازاریابی و مالی، نقشه راه معمولا با کل سازمان به اشتراک گذاشته میشود. در واقع، با کمک نقشه راه درک مشترکی از چشمانداز، اهداف و مقاصد محصول ارائه میشود و همه به یک نگاه اجمالی از این که محصول و سازمان به چه سمتی پیش میروند، میرسند.
همچنین با ارائه یک برنامه و جهت روشن، نقشه راه به جلوگیری از هرج و مرج کمک میکند و تضمین میکند که منابع برای کارهای کم اهمیتتر، هدر نروند. نقشههای راه، بهعنوان راهنما عمل میکنند و تیم را روی عرضه محصول به بازار متمرکز نگه میدارند.
به طور خلاصه، نقشه راه محصول بسیار مهم است؛ زیرا استراتژی را به عمل تبدیل میکند، به تیمها انگیزه میدهد، درک و مالکیت مشترک را تقویت میکند و از هدر رفتن منابع و هرج و مرج در طول توسعه محصول جلوگیری میکند.
چه کسی مسئول طراحی نقشه راه محصول است؟
ایجاد نقشه راه محصول، در حالت ایدهآل نتیجه یک تلاش مشترک با ذینفعان مختلف است، اما مسئولیت نهایی آن را تیم مدیریت محصول بر عهده دارد.
تیم مدیریت محصول باید با به دست آوردن درک روشنی از اهداف محصول و اهداف استراتژیک کل سازمان شروع کند. این نیاز معمولا توسط تیم اجرایی برطرف میشود. با در نظر گرفتن این اهداف، تیم مدیریت محصول میتواند مضامین کلیدی را که توسعه محصول را در آن مرحله خاص از چرخه عمر آن پیش میبرد، مشخص کند.
پیشنهاد مطالعه: مقایسه روش چابک (Agile) و اسکرام (Scrum)
با همسویی نقشه راه با اهداف استراتژیک سازمان، تیم مدیریت محصول اطمینان حاصل میکند که نقشه راه، به عنوان یک برنامه منسجم و موثر برای دستیابی به نتایج مطلوب عمل میکند. این رویکرد به حفظ تمرکز، اجتناب از انحرافات غیرضروری و اولویتبندی کارهایی که بیشترین کمک را به موفقیت محصول و سازمان دارند، کمک میکند.
نمونهای از نقشه راه محصول
شرکتهایی که نرمافزار به عنوان سرویس (SaaS) ارائه میدهند، اغلب از نقشه راه محصول اجایل (Agile)، استفاده میکنند؛ چرا که این نوع از نقشه راه انعطافپذیری بالایی دارد. به عنوان مثال، این شرکتها ممکن است در هنگام توسعه یک محصول، با موانع مهمی مانند رفع باگهای بزرگ یا حذف یک ویژگی مواجه شوند.
نقشه راه محصول اجایل برای یک شرکت SaaS چیزی شبیه به شکل زیر است:
در مقایسه با مثال رویکرد آبشاری (Waterfall)، این نوع نقشه راه قابلیت همپوشانی اقدامات را دارد. در این رویکرد، تیم به جای منتظر ماندن برای نهایی شدن مصاحبهها و بعد از آن شروع بهبود عملکرد محصول، قبل از پایان مصاحبه کار روی اپلیکیشن را شروع میکند. همچنین اگر ارتقا صفحه اصلی بیش از حد انتظار طول بکشد، تیم همچنان میتواند در جهت نهایی کردن ادغامهای شخص ثالث گام بردارد. در رویکرد اجایل، تیمهای مختلف اغلب وظایف متفاوتی دارند؛ بنابراین این امکان وجود دارد که چندین اتفاق در یک زمان رخ دهند.
راهنمای گام به گام برای ایجاد یک نقشه راه محصول
حال که متوجه شدیم، نقشه راه محصول چیست؟ چرا مهم است، مسئولیت تدوین نقشه راه محصول با کیست و یک مثال هم دیدیم، وقت آن رسیده که در مورد نحوه ایجاد یک نقشه راه صحبت کنیم. در ادامه ۶ گام اصلی برای رسیدن به یک نقشه راه محصول را بررسی میکنیم.
۱) چشمانداز و استراتژی محصول خود را تعریف کنید
قبل از تهیه نقشه راه محصول، «چرایی» و «چگونگی» پشت محصول خود را مشخص کنید؛ در واقع به این سوالها جواب بدهید: چرا قصد توسعه این محصول را دارید؟ و چگونه میخواهید این کار را انجام دهید؟
این جوابها، به عنوان پایهای برای توسعه محصول عمل میکنند، بنابراین قبل از حرکت به سمت نقشه راه محصول، چشمانداز و استراتژی محصول خود را آماده کنید.
۲) با سایر ذینفعان همکاری کنید
هنگام ایجاد نقشه راه محصول، از سایر تیمها و بخشها، نظر بخواهید. از هر تیمی بخواهید به شما بگوید که بر اساس تحقیقات بازاری که انجام دادهاند، چشمانداز و استراتژیشان، چه ویژگیهایی برای مشتریان بیشتر ارزش میسازد؟ هر تیم چه مدت زمان نیاز دارد تا وظایف خود را انجام دهد؟ برای موفقیت به چه منابعی نیاز دارند؟
۳) اولویت توسعه ویژگیهایتان را تعیین کنید
محصول یا سرویس شما نمیتواند همه ویژگیها یا قابلیتهای ممکن را داشته باشد. با استفاده از تحقیقات شرکت و بازخورد کاربران، یک لیست رتبهبندی شده از ویژگیهایی که تیم باید در اولویت قرار دهد، ایجاد کنید.
به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که سهولت استفاده برای مشتریان اهمیت زیادی دارد، ممکن است بخواهید فازی را ایجاد کنید که به بهبود پاسخگویی و تجربه کاربری محصول اختصاص داده شده است.
برای بهبود این بخش از ایجاد نقشه راه محصول، میتوانید داستانهای کاربر را ترسیم کنید؛ کار جذابی که در آن همه ذینفعان در شناسایی ویژگیهای مهم برای مشتریان نقش دارند.
برای مثال، زمانی که متوجه میشوید کاربر چگونه به هدف پیدا کردن محصول میرسد، مراحلی را که کاربر برای یافتن آن انجام خواهد داد، ترسیم میکنید. این هدف میتواند از طریق گشت و گذار در صفحه اصلی وبسایت شرکت شما، فیلتر کردن آنها یا ورود به صفحه محصول جدید باشد. بعد از این مرحله، میتوانید بفهمید که آیا میتوانید نقاط اصطکاکی را که مشتری در طول مسیر با آن مواجه میشود را کاهش دهید یا نه!
۴) اقدامات مختلف را به مراحل مختلف متصل کنید
زمانی که مجموعهای از ویژگیها و اولویتهای آنها را در اختیار دارید، آنها را به مراحل مختلف در نقشه راه محصول خود اختصاص دهید. در اینجا، شما به سوال «چه زمانی؟» در مورد محصول خود میپردازید. ابتدا روی چه ویژگیهایی کار خواهید کرد؟ چقدر طول می کشد تا تکمیل شوند؟ چگونه این پروژه در کار تیمهای دیگر قرار میگیرد؟
۵) قالبی (Template) را انتخاب کنید که برای شما مناسب باشد
اگرچه می توانید با استفاده از نرمافزارهای گرافیکی یک نقشه راه ایجاد کنید، اما قالبهای آماده میتوانند کار شما را آسانتر کنند.
۶) تکرار و بهینه سازی
فرایند مدیریت محصول با یک روند خطی پیش نمیرود. بنابراین، اجایل بمانید. نقشه راه محصول را در مسیر توسعه بهروز کنید. اگر اتفاق مهمی در بازار رخ دهد (مثلا قانون جدیدی تصویب شود)، ممکن است لازم باشد ویژگیهای خاصی را بازبینی و اصلاح کنید.
چطور یک نقشه راه محصول را مدیریت کنیم؟
آخرین مبحثی که قصد داریم در این مقاله پوشش دهیم، نحوه مدیریت نقشه راه است. برای این کار لازم است که به صورت مکرر متریکهای تعیین شده را اندازهگیری کنید، به صورت مستمر با ذینفعان محصول مشارکت و همکاری داشته باشید و در نهایت در صورت لزوم، تغییراتی را اعمال کنید. در ادامه هر کدام از این موارد را به اختصار توضیح میدهیم.
اندازهگیری مکرر متریکها
نقشههای راه محصول دارای متریکها و معیارهایی هستند؛ بنابراین عادت کنید که میزان پیشرفت محصول به صورت مرتب بسنجید. به عنوان مثال، میتوانید به معیارهای سطح بالا، مانند درصد تکمیل توسعه محصول، یا موارد جزئیتر، مانند مراحل تکمیل شده در تسکهای فرعی را زیر نظر بگیرید.
با ذینفعان همکاری کنید
از تیمها بپرسید که در مورد کارشان چه احساسی دارند. با توسعهدهندگان، مهندسان و هر کسی که در ساخت محصول دخیل است، صحبت کنید. برای مثال، ممکن است بخواهید جلسات دو هفتهای را برای گپ زدن با ذینفعان مربوطه برنامهریزی کنید. همچنین میتوانید بهطور منظم ایمیلهایی ارسال کنید که پیشرفت، بهروزرسانیها و هرگونه تغییر در نقشه راه محصول سازمانتان را توضیح میدهند.
در صورت نیاز تغییرات ایجاد کنید
ممکن است نقشه راه محصول عالی برای شروع داشته باشید. اما برای مدیریت موثر آن، باید در مواقع لزوم تغییراتی ایجاد کنید. برای مثال، یک تیم ممکن است با مسائل مربوط به کارکنان مواجه شود و در نتیجه یک کار مهم در نقشه راه شما به تاخیر بیفتد. با در نظر گرفتن این موضوع نقشه راه محصول را مرور کنید. اغلب از خود بپرسید کدام بخش از نقشه راه محصول بیثبات و ناپایدار به نظر میرسد؟ آمادگی این را داشته باشید که در صورت نیاز آنها را تغییر دهید.
سخن پایانی
داشتن یک نقشه راه محصول، میتواند چیستی، چرایی و چگونگی یک محصول را شفاف کند. این شفافیت در نهایت باعث میشود که محصول در زمان به موقع و با ویژگیهای درست وارد بازار شود. از طرف دیگر، داشتن نقشه راه محصول کمک میکند که فرایندهای توسعه نرمافزار درست انجام شوند و حتی فرایندهای طراحی تجربه کاربری و طراحی رابط کاربری کاربرمحور باشند. در این مقاله تلاش کردیم، هر آنچه که برای آشنایی با نقشه راه محصول دیجیتال نیاز دارید را در اختیارتان قرار دهیم. با این حال، شما میتوانید سوالات و نظراتتان را در بخش «نظرات» با ما در میان بگذارید.
منابع:
https://blog.hubspot.com/the-hustle/product-roadmap
https://www.productplan.com/learn/what-is-a-product-roadmap/
دیدگاهتان را بنویسید