ممکن است هنگام مطالعه مفاهیم مدیریت پروژه به روش چابک و اسکرام برخورده باشید و مقایسه روش چابک یا اجایل (Agile) و اسکرام (Scrum) باعث گیج شدن شما شود. اگر در دنیای مدیریت پروژه تازهوارد هستید، ممکن است اصطلاحات و فرایندهای آن برای شما ناآشنا و دلهرهآور باشد. برای روشن شدن موضوع بهتر است بدانیم که این دو روش چه تفاوتها و چه شباهتهایی دارند. در این مقاله به مفهوم اجایل و اسکرام در مدیریت پروژه میپردازیم، آنها را مقایسه و نحوه انتخاب رویکرد مناسب برای یک پروژه را با هم بررسی میکنیم.
رویکرد چابک (Agile) چیست؟
چابک (Agile)، یک رویکرد برای مدیریت پروژه است که بر تکمیل پروژهها در بخشهای کوچک (increment) تاکید دارد. این رویکرد بیشتر در پروژههایی استفاده میشود که احتمال وقوع تغییرات در آن وجود دارد یا تغییر در آنها غیرقابل پیشبینی است.
موسسه مدیریت پروژه (PMI) یک سازمان غیرانتفاعی و فعال حوزه مدیریت پروژه در آمریکا است که بیش از نیممیلیون عضو در بیش از ۱۸۵ کشور دنیا دارد. این موسسه در تعریف رویکرد اجایل میگوید که هدف رویکرد چابک فراهم کردن بازگشت سرمایه زودهنگام و قابل اندازهگیری با کمک تعریف بازههای زمانی کوتاه و دورهای برای توسعه ویژگیهای محصول است.
چابک یک رویکرد یا فلسفه برای مدیریت پروژه است که هدف آن دستیابی به یک هدف در مراحل کوچک است. بنابراین، بهجای رونمایی یا معرفی محصول نهایی در مرحله پایانی پروژه، یک پروژه اجایل شامل قسمتهای کوچکتری از کارهایی است که میتوانند در بازههای زمانی کوتاهتر بهطور مداوم ارائه شوند. این موضوع باعث میشود تیمهای پروژه با اولویتهای درحال تغییر سازگار شوند، به مشکلاتی که به وجود میآیند، پاسخ مناسب دهند تا باعث کاهش هزینه، زمان و ناکارآمدیها شوند.
با توجه به ماهیت تکرارشوندگی رویکردهای چابک، مشارکت مداوم مشتری برای اطمینان از همسو بودن انتظارات و اجازه دادن به مدیر پروژه برای سازگاری با تغییرات در طول فرایند، ضروری است.
برای عملیاتی کردن رویکرد چابک از روشهای مدیریت پروژه مختلفی استفاده میشود که بعضی از رایجترین آنها عبارتند از Kanban ، Scrum و Extreme Programming یا XP.
چه زمانی باید از روش اجایل یا چابک استفاده کنیم؟
انتخاب روش مناسب برای مدیریت پروژه، مثل روش چابک یا سنتی، بیشتر به ویژگیهای تیم، نوع پروژه و سرعت تغییرات در صنعت شما بستگی دارد. روش چابک در پروژههایی که نیاز به انعطافپذیری و نوآوری دارند، درخشان عمل میکند. اما اگر تیم یا فرایندهای شما به ثبات بیشتری نیاز دارند، شاید روش سنتی انتخاب بهتری باشد. بیایید نگاهی به عوامل تصمیمگیری بیندازیم:
۱. حمایت مدیریت ارشد
روش چابک تنها زمانی موفق خواهد بود که همه، از جمله مدیران ارشد، به آن باور داشته باشند و از آن حمایت کنند. این روش به انعطاف و آمادگی برای پذیرش تغییرات نیاز دارد. اگر تیم یا مدیران شما به روشهای فعلی عادت کردهاند و تمایلی به تغییر ندارند، شاید روش سنتی راحتتر و کارآمدتر باشد.
۲. ماهیت پروژه
ماهیت خود پروژه هم نقش مهمی ایفا میکند:
- پروژههای جدید: اگر پروژه شما کاملا نو است و قرار باشد از صفر شروع شود، روش چابک میتواند به شما کمک کند نسخههای اولیه را سریعتر ارائه دهید و بهتدریج بهبودشان دهید.
- پروژههای اصلاحی: اما اگر فقط قرار است فرایندهای موجود را بهبود دهید، استفاده از روش سنتی ممکن است بهصرفهتر باشد.
۳. ضربالاجلها و محدودیتهای زمانی
چابک برای پروژههایی که باید سریعتر به نتیجه برسند، عالی است. اگر میخواهید در زمان کوتاه یک نسخه اولیه را ارائه و بهتدریج آن را ارتقا دهید، روش چابک میتواند مناسب باشد. اما اگر کیفیت نهایی برایتان مهمتر از سرعت است، روشهای سنتی ممکن است گزینه بهتری باشند.
۴. نحوه مواجهه تیم با تغییرات
تیم شما چه واکنشی به تغییرات نشان میدهد؟
- اگر اعضای تیم از تغییرات استقبال میکنند و انعطافپذیر هستند، روش چابک میتواند کارآمد باشد.
- اما اگر تغییرات باعث نگرانی یا مقاومت در تیم میشود، شاید بهتر باشد به روشهای آشناتر پایبند بمانید.
۵. سبک تفکر و کار تیم
تیمهای خلاق و مستقل معمولا در محیط چابک موفقتر عمل میکنند؛ زیرا این روش فرصت نوآوری و خروج از چارچوبهای موجود را فراهم میکند. از سوی دیگر، اگر تیم شما بیشتر به فرایندهای ساختاریافته و دقیق عادت دارد، روش سنتی گزینه بهتری خواهد بود.
۶. سیستمهای موجود در تیم
نگاهی به روشهای فعلی تیم بیندازید.
اگر تیم شما به سیستمهای سختگیرانه و ثابت عادت دارد، تغییر به چابک ممکن است چالشبرانگیز باشد. اما اگر اعضای تیم آزادی عمل بیشتری در کارهایشان دارند، پیادهسازی چابک میتواند سریعتر انجام شود.
۷. سرعت تغییرات در صنعت
صنایع پرتحرک که نیاز به تغییرات سریع دارند، مثل فناوری، با روش چابک بهتر هماهنگ میشوند. این روش به شما کمک میکند همیشه یک قدم جلوتر از رقبا باشید. اما اگر در صنعتی کار میکنید که تغییرات در آن کندتر است، روشهای سنتی مثل مدل آبشاری همچنان کارآمد خواهند بود.
در نهایت، انتخاب بین روش چابک و سنتی به نیازهای خاص پروژه و تیم شما بستگی دارد. اگر انعطافپذیری، خلاقیت و سرعت برایتان مهم است، چابک انتخاب مناسبی خواهد بود. اما برای پروژههای پایدار و قابل پیشبینی، روش سنتی همچنان قابل اعتماد است.
روش اسکرام (Scrum) چیست؟
روش مدیریت پروژه اسکرام (Scrum) یکی از محبوبترین متدولوژیهای اجایل است که توسط مدیران پروژه استفاده میشود. جوزف گریفین استاد دانشگاه نورث وسترن میگوید:
«اجایل یک فلسفه یا گرایش است، درحالیکه اسکرام یک روش خاص برای شیوه مدیریت یک پروژه است.»
او همچنین میگوید:
«اسکرام یک فرایند برای پاسخ به مواردی مثل شناسایی ماهیت کار، مشخص کردن مسئول انجام کار، چگونگی انجام و زمان تکمیل آن ارائه میدهد.»
تیمهای اسکرام معمولا کوچک هستند و از سه تا نه نفر تشکیل میشوند و شامل یک اسکرام مستر و یک مالک محصول هم میشوند. مالک محصول مسئول به حداکثر رساندن ارزش محصول است، درحالیکه اسکرام مستر مسئول اطمینان از پیروی تیم پروژه از متدولوژی اسکرام است.
ارتباط اعضای تیم و با ذینفعان بهصورت مدام ادامه دارد. بهطوریکه گرفتن بازخورد از ذینفعان متداول است و میتوان بر اساس آن تغییراتی ایجاد کرد.
متدولوژی اسکرام با فازهای کوتاه یا «اسپرینت» در طول انجام کارهای پروژه شناخته میشود. در هنگام برنامهریزی برای اسپرینت، تیم پروژه بخش کوچکی از کار را که باید در طول اسپرینت آتی (که معمولاً یک دوره زمانی دو تا چهار هفتهای است) تکمیل شود، مشخص میکنند. در پایان اسپرینت، این بخش کار باید آماده تحویل به مشتری باشد. در نهایت، اسپرینت با جلسه مرور اسپرینت (Sprint Review) و جلسه بازاندیشی اسپرینت (Sprint Retrospective) یا به عبارتی مرور درس آموختهها به پایان میرسد.
بیشتر بخوانید: انواع جلسات اسکرام (Scrum Meetings)
اسکرام، متداولترین متدولوژی اجایل است. طبق گزارشهایی که از وضعیت چابک در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است، حدود ۶۶ درصد از کاربران چابک روش اسکرام را پیادهسازی میکنند، درحالیکه ۱۵ درصد از آنها مشتقات اسکرام، Scrumban و Scrum/XP استفاده میکنند.
اسکرام به تیمهای خودسازمانده این امکان را میدهد که خلاق باشند و بهترین شیوه توسعه نرمافزاری را که بهترین کارکرد را برای آنها دارد، پیدا کنند.
ستونهای اسکرام
اسکرام سه ستون اصلی دارد:
شفافیت: همه افراد درگیر در پروژه به اطلاعات پروژه مثل میزان پیشرفت و اهداف دسترسی کامل دارند.
سازگاری: پروژه و کار میتوانند تغییر کند تا نشاندهنده اولویتهای جدید باشند.
بازبینی: همه افراد پروژه برای بهبود مستمر محصول و فرایند تلاش میکنند.
ارزشهای اصلی در اسکرام
در روش اسکرام ۵ ارزش اصلی تعریف شده است که عبارتند از:
۱. شجاعت: داشتن شجاعت برای مواجه شدن با تغییرات یا شرایط جدید
۲. تمرکز: داشتن تمرکز برای رسیدن به اهداف تعیین شده در اسپرینت و پروژه
۳. تعهد: داشتن تعهد و قبول کردن مسئولیت از سمت همه اعضای تیم در مسیر رسیدن به اهداف پروژه
۴. احترام: احترام گذاشتن به همه افراد بدون توجه به جنسیت، نژاد و عقاید آنها
۵. پذیرا بودن: داشتن صداقت در انجام کارها و استقبال از بازخوردها
چه زمانی باید از اسکرام استفاده کنید؟
اسکرام برای پروژههای پیچیده در محیطهای متغیر بسیار عالی است. مانند بسیاری از متدولوژیهای چابک، اسکرام برای صنایعی که دائما در جریان هستند یا برای پروژههای جدید و پیشگام مناسب است. اگر با الزامات ثابت سروکار دارید، یا سازمانی که در آن بهراحتی امکان همکاری متقابل وجود ندارد، شاید انتخاب یک رویکرد سنتیتر بهتر باشد.
مقایسه اجایل و اسکرام (بررسی شباهتها و تفاوتها)
مقایسه میان Agile و Scrum نشان میدهد که Agile به سادگی و در سطحی نسبتا صریح افکار و ایدههایی را که میتواند یک توسعهدهنده نرمافزار هدایت کند و به او انگیزه دهد را توصیف میکند. برخلاف اجایل، اسکرام مجموعهای مشخص از مراحل را برای ارائه مداوم محصول به مشتری ارائه میدهد. اجایل هیچ دستورالعملی در مورد اینکه چگونه یک تیم میتواند یک برنامه یا محصول را مطابق با ارزشها و اصول مورد حمایت تفکر اجایل توسعه دهد، ارائه نمیکند. بلکه به سادگی فلسفه بنیادی خود را تعریف میکند.
برخلاف ماهیت فلسفی اجایل، اسکرام یک روش شناسی (متدولوژی) است. اسکرام یک چارچوب توسعه نرمافزاری است که توضیح میدهد چگونه مشارکت کنندگان مختلف یک سازمان باید با یکدیگر همکاری کنند تا به طور موثر و کارآمدی نرمافزار را توسعه و ارائه دهند. اسکرام بخش و زیر مجموعهای از حوزه گسترده اجایل است. اجایل یک رویکرد برای مدیریت پروژه است و Scrum روشی است که میتوانید برای پیادهسازی آن استفاده کنید. چند بخش از اسکرام هستند که منعکس کننده اصول چابک است و چندین نکته آن را در فلسفه اسکرام وجود دارد که آن را نسبت به اجایل متمایز میکند.
بیشتر بخوانید: متدولوژی چابک (Agile) در توسعه نرم افزار
شباهتهای Agile و Scrum
شباهتهای کلیدی بین اسکرام و اجایل وجود دارد که اسکرام را به یک فرایند کاملا چابک تبدیل میکند:
- چرخههای توسعه کوتاه مدت
- تمرکز روی افراد، مشارکت و ارتباطات
- توانایی انطباق با تغییرات و بازخوردها
- وجود ارزشهای اسکرام در اصول اجایل
تفاوتهای اجایل و اسکرام
در ادامه به مواردی اشاره میکنیم که روش اسکرام را از سایر روشهای اجایل متمایز میکند:
- اجایل شامل تکرارهای «iteration» مداوم چرخه توسعه و تست در فرایند توسعه نرمافزار است درحالیکه اسکرام یک فرایند چابک برای تمرکز بر ارائه ارزش تجاری در کوتاهترین زمان ممکن است.
- در رویکرد چابک نرمافزار برای گرفتن بازخورد بهصورت مستمر به مشتری ارائه میشود درحالیکه در روش اسکرام نرمافزار پس از هر اسپرینت ارائه میشود.
- در فرایند چابک، رهبر نقش کلیدی ایفا میکند اما در اسکرام بهدنبال یک تیم خودسازمانده و چندتخصصی هستیم.
- در تیمهای اجایل همکاری بهصورت مستمر و تعاملات چهرهبهچهره هستند اما در اسکرام تیم خودسازمانده است و جلسات daily دارند.
- اسکرام یک روش است، درحالیکه اجایل یک فلسفه است.
- اسکرام یک چارچوب پیادهسازی ارائه میدهد، درحالیکه اجایل این کار را نمیکند.
- در رویکرد چابک طراحی و اجرای فرایند بایدساده باشد درحالیکه در اسکرام طراحی و اجرای فرایند میتواند خلاقانه و آزمایشی باشد.
جدول مقایسه اجایل و اسکرام | ||
اجایل | اسکرام | |
شروع | ۲۰۰۱ | قبل از ۱۹۹۰ |
سند بنیادین | Agile Manifesto | The Scrum Guide |
ابداعکننده | ۱۷ فرد صاحب نظر شامل کنت بک، جان کرن و دیو توماس
(Kent Beck، Jon Kern و Dave Thomas) |
جف ساترلند و کن شوابر
(Jeff Sutherland و Ken Schwaber) |
نوع | رویکرد | چارچوب |
جایگزینها | سنتی
( Waterfall) |
کانبان، لین و Scrumbut |
الویتبندی | تحویل مداوم محصول | بهبود مستمر |
اجایل و اسکرام علیرغم تفاوتهایشان، بیشتر مکمل یکدیگر در نظر گرفته می شوند تا رقیب، به همین دلیل است که مردم اغلب از اصطلاحات اسکرام و اجایل را را همزمان استفاده میکنند. به هر حال، توسعهدهندگان اجایل که از روشهای مبتنی بر اسکرام استفاده میکنند، سابقه طولانی در موفقیت در حوزه توسعه نرم افزار دارند.
جمعبندی
در این مقاله بهصورت مفصل به شباهتها و تفاوتهای اجایل و اسکرام پرداختیم و سعی کردیم شناخت خوبی از آنها به شما ارائه کنیم. نباید فراموش کنیم که کلید اجرای یک پروژه موفق تنها انتخاب روش درست نیست، بلکه اجرای آن روش به شیوهای ماهرانه است. انجام این کار مستلزم درک کامل و تخصصی از روشی است که تصمیم دارید آن را انتخاب کنید. برای موفقیت در نقش یک مدیر پروژه موفق باید بتوانید ارتباط موثر برقرار کنید. یک تیم را رهبری کنید، تفکر انتقادی و مهارتهای حل مسئله داشته باشید و با پویایی سازمانی و پیچیدگیهای محیطی سازگار شوید.
دیدگاهتان را بنویسید