مدل توسعه نرمافزار وی (V Model) یکی از روشهای ساختاریافته مدیریت پروژه است که بهویژه در توسعه نرمافزار و محصولات دیجیتال استفاده میشود. این مدل براساس مراحل متوالی طراحی شده و با تستهای اعتبارسنجی در هر مرحله، به تیمهای توسعه کمک میکند تا انتظارات را بهصورت واضح و دقیق تعریف کرده و مشکلات بالقوه را در طول فرایند شناسایی کنند. آشنایی با مدل V میتواند به شما در ارزیابی تناسب آن برای پروژههایتان و استفاده از مزایای آن در بهبود کیفیت و کاهش ریسکها کمک کند.
ازاینرو در این مقاله، درباره چیستی مدل وی در توسعه نرمافزار و نحوه کار آن صحبت و مراحل مختلف آن را بررسی میکنیم. همچنین مزایا و چالشهایی که هنگام استفاده از مدل وی به آنها بر میخوریم را به اشتراک میگذاریم و در پایان نکاتی برای پیادهسازی آن ارائه میکنیم. با ما همراه باشید.
مدل v (V Model) در توسعه نرمافزار چیست؟
مدل V یک رویکرد ساختاریافته برای توسعه و تست پروژههاست که روی تست در مراحل مختلف توسعه تاکید دارد. این نمونه یکی از انواع مدلهای توسعه نرم افزار بوده که با تعیین اهداف روشن برای پروژه شروع میشود و سپس کار را به سیستمهای کوچکتر و اجزای جداگانه تقسیم میکند. در هر مرحله از مدل وی (V model)، یک تست مرتبط وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که همه چیز همانطور که در نظر گرفته شده، عمل میکند.
این رویکرد به توسعهدهندهها اجازه میدهد تا چالشهای احتمالی در فرایندها را زودتر شناسایی و برطرف کنند و در نهایت در زمان و منابع صرفهجویی کنند. به عبارت ساده، میتوانیم مدل توسعه نرمافزار وی را مانند یک نقشه راه در نظر بگیریم؛ نقشه راهی که تضمین میکند همه چیز در طول مسیر بهطور کامل بررسی میشود. بنابراین این مدل، خطر بروز مشکلات بزرگ در آینده را کم میکند.
مدل وی (V model) چطور کار میکند؟
هنگام ایجاد یک مدل وی برای پروژه، قبل از هر چیز مدیر پروژه تمام تسکها و قابلیتهای مهمی را که تیم باید طی چرخه عمر پروژه روی آنها کار کند تا نیازهای مشتری برآورده شود، مشخص میکند. مدل وی (V model) مشابه مدل آبشاری است که در آن تسکها بهترتیب و گامبهگام سازماندهی میشوند. با این تفاوت که در مدل وی، بهجای یک خط مستقیم، از یک نمودار V شکل استفاده میکنیم.
در سمت چپِ V، جزئیات مربوط به مراحل تایید را میبینید. این مراحل مشخص میکند که نیازهای مشتری چیست و تیم چگونه برنامهریزی میکند تا آنها را برآورده کند. در سمت راستِ V، مراحل اعتبارسنجی را داریم. این مراحل، شامل تستهای خاصی است که تیم باید انجام دهد تا بررسی کند که آیا نرمافزار تمام نیازهای مشتری را برآورده میکند یا خیر. همانطور که بالاتر هم اشاره کردیم، مدل وی، مانند یک نقشه راه است که به شما اطمینان میدهد که نهتنها چیزهای درست میسازید، بلکه بهطور کامل بررسی میکنید که آیا درست کار میکنند یا خیر.
مراحل صحتسنجی (Verification) مدل وی (V model)
در مراحل صحتسنجی، تیمهای توسعه بدون اجرای کد، توسعه محصول را ارزیابی و بررسی میکنند. این کار به آنها کمک میکند تا تعیین کنند که آیا محصول نهایی میتواند تمام نیازهای مشتری را برآورده کند؟ در ادامه مراحل اعتبارسنجی و تایید مدل V را بررسی میکنیم.
۱. تجزیه و تحلیل نیازمندیهای کسب و کار (Business requirement analysis)
تحلیل نیازمندیهای کسب و کار اولین مرحله در چرخه عمر توسعه نرم افزار است. در طول این مرحله، مدیر پروژه با مشتریها ارتباط برقرار میکند تا نیازها و انتظارات آنها را درک کند. این کار به مدیر پروژه اجازه میدهد تا نیازهای دقیق یک پروژه را تعیین کند. مدیر پروژه از این اطلاعات برای ایجاد یک طرح تست پذیرش استفاده میکند.
در واقع مدیر پروژه فهرستی از تمام نیازهای مشتری ایجاد میکند تا تیم، مجموعهای واضح از دستورالعملها را در اختیار داشته باشد و دنبال کند. تیم توسعه همچنین تستهای پذیرش کاربر (UAT) را ایجاد میکنند تا بتوانند تجربه کاربر را بعدا در مرحله تایید اعتبار بسنجند.
۲. طراحی سیستم (System design)
در طول مرحله طراحی سیستم، تیم کاربرد عملی پروژهای را که در حال توسعه است، شناسایی میکند. این مرحله، شناسایی عملکردهای مختلفی که پروژه باید در نهایت انجام دهد و اینکه چگونه آن عملکردها با یکدیگر یا با عناصر خارجی تعامل دارند را شامل میشود.
در طول این مرحله، شرکت همچنین آزمایشهای سیستمی را توسعه میدهد که باعث میشود از عملکرد صحیح کل سیستم اطمینان حاصل شود و تیم میتواند در مراحل بعدی توسعه، این تستها را انجام دهد.
۳. طراحی معماری (Architectural design)
در مرحله طراحی معماری نرم افزار، تیم توسعه، زیرساختهای محصول را برنامهریزی میکند. در طول این مرحله، توسعهدهندهها اجزای پروژه و نحوه ارتباط و تعامل آنها با یکدیگر را تعریف میکنند. این کار چارچوبی را برای درک نحوه عملکرد پروژه پس از توسعه نهایی به وجود میآورد.
توسعهدهندهها همچنین تستهای یکپارچهسازی را در این مرحله انجام میدهند و آزمایشهایی را مشخص میکنند که به تیم اجازه میدهد تا اطمینان حاصل کند که تمام اجزای سیستم در پروژه میتوانند به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و تعامل داشته باشند.
۴. طراحی ماژول (Module design)
در طول مرحله طراحی ماژول، تیم یک طراحی داخلی دقیق برای هر ماژول سیستم ایجاد میکند. اغلب از طراحی ماژول، بهعنوان طراحی سطح پایین یاد میشود. این مرحله شامل تجزیه سیستم به واحدهای کوچکتری است که ساخت آنها آسانتر است. سند طراحی ماژول تمام جداول پایگاه داده، جزئیات رابط کاربری، مسائل مربوط به وابستگی، لیست پیامهای خطا، ورودیها و خروجیها را مشخص می کند تا برنامهنویسها بتوانند کدنویسی هر ماژول را آغاز کنند.
تیم ها همچنین طرحهای تست واحد (UTPs) را در مرحله طراحی ماژول ایجاد میکنند تا بتوانند عملکرد هر ماژول را بعدا در مرحله اعتبارسنجی تست واحد، ارزیابی کنند.
۵. پیادهسازی (Implementation)
در مرحله پیادهسازی، برنامهنویسها براساس سیستم و الزامات طراحی معماری، زبان برنامهنویسی را انتخاب میکنند. سپس، کدنویسی هر ماژول را شروع کرده و آنها را تست میکنند و در صورت نیاز عملکرد را بهبود میدهند. زمانی که یک ماژول تکمیل شد، میتوانند آن را به مخزن (Repository) اضافه کنند. Repository، یک مکان مرکزی ذخیرهسازی فایل است که همه فایلهای کد منبع یک برنامه خاص را در خود جای میدهد.
مراحل اعتبارسنجی (Validation) مدل وی (V model)
در مراحل اعتبارسنجی، تیم کد را برای انجام تستهای عملکردی و غیرعملکردی اجرا میکند. این کار به آنها کمک میکند تا نرمافزار را پس از توسعه، ارزیابی و اطمینان حاصل کنند که محصول نهایی نیازهای مشتری را برآورده میکند. در ادامه مراحل اعتبارسنجی را در مدل V بررسی میکنیم.
تست واحد (Unit testing)
در طول مرحله تست واحد، تیم از طرحهای تست واحد یا همان UTPهای توسعهیافته در مرحله طراحی ماژول برای آزمایش کد، شناسایی مشکلات احتمالی و توسعه راهحلها استفاده میکند. از آنجایی که ماژولها کوچکترین عنصر در یک برنامه هستند، اجرای UTPها میتواند به تیمها کمک کند تا مطمپن شوند که هر قسمت از برنامه به درستی کار میکند. همچنین میتواند به آنها کمک کند تا علت اصلی مشکلات احتمالی را پیدا و بتوانند بهسرعت آنها را حل کنند.
تست یکپارچهسازی (Integration testing)
در عین حال که تیم مشخص میکند چه اجزایی باید پیادهسازی شوند، میتواند پروتکلهای تست یکپارچهسازی را هم در نظر داشته باشد و پیش ببرد. در مرحله آزمایش یکپارچهسازی، تیمهای توسعه نقشههای تست یکپارچهسازی را که در مرحله طراحی معماری ایجاد کردهاند، دوباره بررسی میکنند.
آنها از این تستها برای ارزیابی اینکه آیا واحدهای منفرد درون برنامه میتوانند در کنار یکدیگر وجود داشته باشند و در صورت لزوم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، استفاده میکنند. هنگامی که تیم طرحهای تست یکپارچهسازی را اجرا میکند، مدیر پروژه گزارشی را برای به اشتراک گذاشتن نتایج آزمایش با مشتری و سایر ذینفعان کلیدی تهیه میکند.
تست سیستم (System testing)
در مرحله تست سیستم، تمرکز بر اطمینان از عملکرد کلی سیستم مطابق با الزامات تعریفشده است. این تستها بر روی اطمینان از اینکه پروژه تکمیلشده تمام نیازهای مشتری را برآورده میکند، تمرکز دارد. تیم به جای آزمایش واحدها و اجزای جداگانه، کل سیستم را در این مرحله آزمایش میکند. این کار به آنها درک جامعی از عملکرد کلی، وابستگی متقابل و عملکرد ارتباطی برنامه ارائه میدهد. برخی از انواع تستهای سیستمی که ممکن است در این مرحله انجام شوند، عبارتند از: تست استرس، تست بار و تست رگرسیون.
تست پذیرش (Acceptance testing)
در مرحله تست پذیرش، تیم از آزمونهای پذیرش کاربر (UATs) ایجادشده در مرحله تجزیه و تحلیل نیازمندیهای کسبوکار استفاده میکند تا تعیین کند آیا برنامه با نیازهای کاربر مطابقت دارد یا خیر. تیمها معمولا UATها را برای جمعآوری دادههای دقیق با کاربرهای واقعی انجام میدهند. این کار به آنها کمک میکند تا قبل از تکمیل پروژه، زمینههای قابل بهبود را شناسایی کنند. اگر برنامه تمام UATها را پاس کند، به این معنی است که محصول برای استفاده افراد آماده است.
چه زمانی باید از مدل وی (V model) استفاده کنیم؟
مدیران پروژه معمولا از مدل V برای پروژههای کوچک تا متوسط که الزامات روشنی دارند، استفاده میکنند. از آنجایی که مدل V به جای ایجاد نمونههای اولیه بر روی برنامهریزی و آزمایش ویژگیها تمرکز میکند، در صورت استفاده از این مدل، مهم است که مطمئن شوید نیازهای مشتری را بهطور کامل درک کردهاید. اگر مطمئن هستید که الزامات ثابتی را ایجاد کردهاید، از مدل V برای پروژهتان استفاده کنید. همچنین قبل از استفاده از این مدل، اطمینان حاصل کنید که منابع فنی و تخصص لازم برای تکمیل هر یک از مراحل صحتسنجی و اعتبارسنجی را در دسترس دارید.
شرکت ScienceSoft که در زمینه توسعه نرمافزار فعالیت دارد، یکی از نمونههای موفق استفاده از مدل V را در پروژهای مربوط به سیستمهای کنترل کیفیت کارخانههای تولیدی به کار برده است. این شرکت با بیش از ۴٬۰۰۰ پروژه موفق در حوزههای مختلف، از جمله صنایع حساس مانند مراقبتهای بهداشتی، مالی و تولید، تجربه گستردهای در استفاده از مدل V دارد. در یکی از پروژهها شامل طراحی یک نرمافزار پایش کیفیت، بهدلیل پیچیدگی سیستم، به استفاده از مدل V نیاز داشت. نتیجه این پروژه، کاهش زمان توسعه و افزایش دقت سیستم به میزان قابل توجهی بود.
علاوهبر این، در مطالعهای که در دانشگاه ازمیر باکیرچای ترکیه انجام شد، مدل V برای توسعه نرمافزارهای تجزیه و تحلیل در زمان واقعی در یک محیط دانشگاهی هوشمند استفاده شد. این پروژه نشان داد که مدل V میتواند در پروژههای پیچیده با نیاز به هماهنگی بین رشتهای موثر باشد.
مزایای مدل وی (V model)
بسیاری از مدیران پروژه از مدل وی برای ارائه ساختار به تیم خود، هنگام کار بر روی یک پروژه جدید استفاده میکنند. در ادامه برخی از مزایای استفاده از مدل V در توسعه نرمافزار آورده شده است:
- با تمرکز بر یک مرحله در هر زمان، دستورالعملهای روشنی ارائه میدهد
- از یک چارچوب ساده و قابل درک استفاده میکند
- محصولات قابل تحویل خاصی را برای واگذاری تسکها و ردیابی پیشرفت آسان ایجاد میکند
- فرایند بررسی برای هر مرحله را برای اطمینان از دقت و درستی شامل میشود
- طراحی و توسعه با کیفیت بالا را ترویج میکند
- شامل مستندات کامل در هر مرحله است
چالشهای مدل وی (V model)
در حالی که استفاده از مدل V مزایای زیادی دارد، ممکن است با چالشهایی هم روبهرو شوید. در ادامه چند چالش استفاده از مدل V را ذکر کردهایم:
- رویکرد ساختاریافته میتواند برای پروژههای بزرگ زمانبر باشد
- مدل وی، یک ساختار سفت و سخت دارد که میتواند تغییرات را چالش برانگیز کند
- پیادهسازی دیرهنگام میتواند فرصتهای اولیه برای ارائه نمونه اولیه را کاهش دهد
ابزارهای مفید در پیادهسازی مدل V
پیادهسازی مدل V نیازمند استفاده از ابزارهای مختلفی برای مدیریت پروژه، طراحی سیستم، توسعه و آزمایش است. این ابزارها به تیمهای توسعه کمک میکنند تا فرایندها را سازماندهی کرده و کیفیت نهایی نرمافزار را افزایش دهند. در ادامه به برخی از ابزارهای کلیدی اشاره میکنیم:
۱. ابزارهای مدیریت پروژه:
- Jira: برای پیگیری وظایف، مدیریت اسپرینتها و مستندسازی تغییرات در طول چرخه عمر پروژه
- Trello: مناسب برای تیمهای کوچک برای پیگیری مراحل مختلف پروژه با استفاده از بردهای کانبان
- Microsoft Project: ابزاری قدرتمند برای مدیریت برنامهریزی، زمانبندی و تخصیص منابع
- Asana: ابزاری کاربرپسند برای مدیریت وظایف، زمانبندی پروژه و همکاری تیمی
۲. ابزارهای طراحی و مدلسازی سیستم
- Lucidchart: ابزاری برای ترسیم دیاگرامهای UML و طراحی معماری سیستم
- Enterprise Architect: یک ابزار پیشرفته برای طراحی سیستمهای پیچیده
- Draw.io: گزینهای رایگان و آنلاین برای ایجاد نمودارهای فرایندی
- PlantUML: ابزاری مبتنی بر متن برای ایجاد نمودارهای UML که مناسب برای تیمهای توسعهای است که از سیستمهای کنترل نسخه استفاده میکنند
۳. ابزارهای توسعه و یکپارچهسازی:
- Eclipse و IntelliJ IDEA: محیطهای توسعه یکپارچه که امکاناتی مانند تکمیل کد، بررسی خطاها و اشکالزدایی را فراهم میکنند
- Git و GitLab: برای مدیریت نسخه و همکاری تیمی در کدنویسی
- Jenkins: ابزار یکپارچهسازی مداوم که به اجرای تستها و دیپلوی خودکار کمک میکند
۴. ابزارهای تست نرمافزار:
- Selenium: ابزاری برای تست خودکار در مرورگرهای وب
- JUnit و TestNG: فریمورکهای تست واحد برای برنامههای جاوا
- Postman: مناسب برای تست APIها و شبیهسازی درخواستها
۵. ابزارهای مستندسازی و گزارشدهی
- Confluence: برای مستندسازی و به اشتراکگذاری دانش
- Microsoft Word/Excel: ابزارهای سنتی اما موثر برای گزارشدهی
- Zoho Docs: گزینهای برای مستندسازی آنلاین و همکاری تیمی
مقایسه مدل V با سایر مدلهای توسعه نرمافزار
در دنیای توسعه نرمافزار، مدلهای مختلفی برای مدیریت پروژه و تضمین کیفیت ارائه شدهاند. هر مدل مزایا و معایب خاص خود را دارد و بسته به نوع پروژه و نیازمندیهای آن، انتخاب مناسب میتواند تاثیر بسزایی در موفقیت پروژه داشته باشد. مدل V به دلیل تمرکز همزمان بر توسعه و تست، در پروژههای با نیازمندیهای ثابت بسیار کاربردی است. در این مقاله، مدل V را با مدلهای آبشاری، چابک، مارپیچ، و تکراری مقایسه میکنیم تا بتوانید تصمیم آگاهانهتری بگیرید.
تفاوت مدل وی و مدل آبشاری
مدل آبشاری یکی از قدیمیترین روشهای توسعه نرمافزار، دارای ساختاری خطی و ترتیبی است. مدل V نیز از این ساختار پیروی میکند اما با یک تفاوت کلیدی: فرایندهای تست و اعتبارسنجی به موازات مراحل توسعه انجام میشوند.
مزایای مدل V در مقایسه با مدل آبشاری شامل شناسایی زودهنگام مشکلات و کاهش هزینههای بازبینی است. با این حال، مدل V پیچیدگی بیشتری دارد و مدیریت آن زمانبرتر است. در مقابل، مدل آبشاری بهدلیل سادگی و خطی بودن، برای پروژههای سادهتر مناسبتر است.
مدل v در مقابل مدل agile
مدل چابک (Agile) تمرکز زیادی بر انعطافپذیری و تعامل مستمر با مشتری دارد. برخلاف مدل V که بر نیازمندیهای ثابت تکیه میکند، مدل چابک مناسب پروژههایی با تغییرات مداوم است.
مدل V با مستندسازی جامع و ساختار خطی، برای پروژههای رسمی و حساس (مانند پروژههای دولتی یا نظامی) مناسب است. اما مدل چابک بهدلیل سرعت بالا و توانایی در ارائه تغییرات سریع، در پروژههای تجاری که زمان و تغییرات مداوم اهمیت دارند، کارایی بیشتری دارد. مدل V در مقایسه با چابک، انعطافپذیری کمتری دارد و به همین دلیل برای تیمهایی که با نیازمندیهای متغیر کار میکنند، مناسب نیست.
مقایسه مدل V با مدل مارپیچ
مدل مارپیچ (Spiral) یک روش تکراری و متمرکز بر کاهش ریسک است که در هر تکرار به شناسایی و کاهش ریسکهای پروژه کمک میکند. در مقایسه، مدل V دارای ساختاری مشخصتر و سادهتر است.
یکی از مزیتهای مدل V در برابر مدل مارپیچ، سادگی در مدیریت و کاهش نیاز به بازنگریهای متعدد است. اما مدل مارپیچ بهدلیل ماهیت تکراری خود، در پروژههای پیچیده که نیازمند تحلیلهای مکرر هستند، عملکرد بهتری دارد. این مدل برای پروژههایی که با تغییرات زیاد یا ریسک بالا همراهاند، بسیار مناسبتر از مدل V است.
مقایسه مدل V با مدل تکراری
مدل تکراری (Iterative) از رویکرد چرخهای برای توسعه و بهبود نرمافزار استفاده میکند، در حالی که مدل V فرایندهای خود را یکبار و بهصورت خطی انجام میدهد.
مدل V با مستندسازی جامع و فرایندهای تست دقیق، برای پروژههای با نیازمندیهای ثابت و اهداف مشخص ایدئال است. اما مدل تکراری بهدلیل توانایی در تطبیق با تغییرات و ارائه نسخههای اولیه محصول، برای پروژههایی با نیازمندیهای متغیر مناسبتر است. یکی از معایب مدل V نسبت به مدل تکراری، زمان طولانیتر برای دستیابی به نسخه اولیه محصول است.
برای جمعبندی، جدول زیر ویژگیهای مدل V را در مقایسه با سایر مدلها نشان میدهد:
ویژگیها | مدل V | مدل آبشاری (Waterfall) | مدل چابک (Agile) | مدل مارپیچ (Spiral) | مدل تکراری (Iterative) |
---|---|---|---|---|---|
ساختار | خطی + موازی | خطی | تکراری | ترکیبی (تکراری + خطی) | تکراری |
انعطافپذیری | کم | کم | زیاد | متوسط | زیاد |
زمانبندی تست | همزمان با توسعه | انتهای پروژه | در هر چرخه | در هر چرخه | در هر چرخه |
مدیریت تغییرات | دشوار | دشوار | آسان | آسان | آسان |
مستندسازی | جامع | جامع | کم | متوسط | متوسط |
مناسب برای پروژهها | نیازمندی ثابت | نیازمندی ثابت | نیازمندی متغیر | پروژههای پیچیده | نیازمندی متغیر |
انتخاب بهترین مدل توسعه نرمافزار بستگی به نوع پروژه و نیازهای آن دارد. مدل V به دلیل تمرکز همزمان بر توسعه و تست، برای پروژههای رسمی با نیازمندیهای ثابت مناسب است. اما برای پروژههایی که انعطافپذیری یا مدیریت تغییرات اولویت دارند، مدلهای چابک یا تکراری انتخاب بهتری خواهند بود.
نکاتی برای استفاده از مدل وی (V model)
در پایان اگر فکر میکنید که استفاده از مدل V ممکن است برای پروژه توسعه بعدی شما مفید باشد، این نکات ممکن است به شما در اجرای موفقیتآمیز آن کمک کند:
- اطلاعات جامع جمعآوری کنید: هنگام ایجاد یک پروژه توسعه، هر چه اطلاعات بیشتری داشته باشیم، مفیدتر است. با هر مشتری یا ذینفع پروژه گفتگو کنید تا اطمینان حاصل کنید که قبل از توسعه، درک کاملی از الزامات و انتظارات آنها دارید تا بتوانید پروژهای ایجاد کنید که نیازهای آنها را برآورده کند.
- تستهای معنی دار ایجاد کنید: اتکای قوی به تست مبتنی بر فاز، وجه تمایز اصلی بین مدل V و مدل آبشار است و اجرای موثر آن نیاز به تلاش دارد. تمام مسئولیتها یا انتظارات مهم را برای هر مرحله روشن کنید و مطمئن شوید که برای هر یک از آنها تستی در نظر گرفتهاید.
- سوال پرسیدن و مشارکت را تشویق کنید: هنگام مدیریت یک تیم با مدل V، برای همه اعضا مهم است که انتظارات و اهداف پروژه را درک کنند. با تشویق به سوال پرسیدن، این فرصت را برای کارکنان فراهم میکنید تا زمینههایی را که در آنها عدم قطعیت دارند روشن کنند و پتانسیل خود را برای ارائه کد مؤثر افزایش دهند.
- اهداف روشنی را تعیین کنید: انتظارات روشنی را برای پروژه در سطح کلان و در طول هر مرحله ارائه دهید. داشتن یک هدف تعریف شده برای نیازمندی میتواند توسعهدهندگانی که روی یک پروژه کار میکنند را متمرکز کند.
منابع
www.indeed.com | www.geeksforgeeks.org (۱), (۲), (۳) | www.omr.com
سوالات متداول
ابزارهایی مانند Jira برای مدیریت پروژه، TestComplete برای اتوماسیون تست، و Confluence برای مستندسازی به تیمها کمک میکنند تا مدل V را بهطور مؤثر اجرا کنند.
پروژههایی که نیاز به دقت بالا، مستندات جامع، و تست گسترده دارند، مانند پروژههای هوافضا، پزشکی و نظامی.
مدل V به دلیل ساختار خطی و نیاز به مستندسازی و برنامهریزی گسترده، ممکن است برای پروژههای کوچک بیش از حد پیچیده باشد.
دیدگاهتان را بنویسید